کاوه فولادی نسب

وبسایت شخصی کاوه فولادی نسب

  • کاوه فولادی نسب
  • یادداشت‌ها، مقاله‌ها و داستان‌ها
  • آثار
  • اخبار
  • گفت‌وگو
  • صدای دیگران
  • کارگاه داستان
    • جمع‌خوانی
    • داستان غیر ایرانی
    • داستان ایرانی
  • شناسنامه
  • Facebook
  • Instagram
کانال تلگرام

طراحی توسط وبرنو

دعوت به خواندن رمان «کودکی» نوشتة ژاک پرور با ترجمة عباس پژمان سلام کتاب – 3 (من فقط درد غربت دارم)

5 می 2011

 

«کودکی» برای نخستین بار در سال 1959 در پنج شمارة متوالی هفته‌نامة فرانسوی ال. منتشر شد. ژاک پرور (1977 – 1900) که شاعری خاطره‌باز و نوستالژیک بود، در سال 1972 آن را به شکلی کامل‌تر و مفصل‌تر بازنویسی و در هیأت کتابی منتشر کرد. رمان در شش و هفت سالگی راوی اتفاق می‌افتد و در خلال روایتی که گاهی رمانتیک است و گاهی امپرسیونیستی، به آگاهی رسیدن نویسنده / راوی دربارة پدیدة نامرادی به نام «واقعیت» را به تصویر می‌کشد. در این رمان همه‌چیز واقعی است: آدم‌ها، اتفاق‌ها و مکان‌ها همان‌هابی هستند که در واقعیت در سال‌های 1906 و 1907 میلادی بوده‌اند. پرور «کودکی»‌اش را با زاویه‌دید اول‌شخص روایت می‌کند تا هرچه بیشتر بر نزدیکی و حتی این‌همانی راوی رمان و نویسندة آن تأکید کند. عاملی که باعث می‌شود این کتاب از خاطره‌نگاری یا چیزی مثل آن فاصله بگیرد و شایستة عنوان رمان شود، تخیل شاعرانه‌ای است که در آن موج می‌زند. این موضوع چندان هم اتفاق غریبی نیست، هرچه باشد نام ژاک پرور را پیشتر و بیشتر به‌عنوان شاعر شنیده‌ایم.

رمان در فضایی شاعرانه و معلق میان واقعیت و خیال، آکنده از نور و شور و موسیقی شروع می‌شود. راوی در خلال روایتش روی معرفی دو پدیده تکیه و تأکید زیادی می‌کند؛ یکی خانواده‌اش و دیگری شهرش، پاریس. به‌تدریج در طول روایت اوضاع اقتصادی خانوادة راوی به‌هم می‌ریزد و از ثبات اولیه خارج می‌شود. راوی و خانواده‌اش مجبور به مهاجرت به شهری دیگر می‌شوند. مدتی بعد راوی دوستانی پیدا می‌کند که خیلی هم زود از دستشان می‌دهد. و همین‌جاست که معنای واقعی زندگی را درک کرده و ابزاری را برای کنار آمدن با این معنای نه‌چندان دلنشین کشف می‌کند: «بی‌اعتنایی». و این همان ابزاری است که بسیاری از ما در خلال زندگی شهری امروزی یادش می‌گیریم و یا شاید بهتر باشد بگویم به آن مسلح می‌شویم.

یکی از تکنیک‌های بسیار جذابی که پرور در روایت «کودکی» از آن استفاده کرده، بازی با زمان است. او برای روایتش گاهی از زمان حال استفاده می‌کند و گاهی از زمان گذشته، و به این ترتیب نوعی ایهام در رمان به وجود می‌آورد. وقتی روایت در زمان حال اتفاق می‌افتد، به نظر می‌رسد که کودکی شش‌هفت‌ساله دارد داستان را روایت می‌کند و وقتی که روایت در زمان گذشته جریان دارد، به نظر می‌رسد که مردی میان‌سال برگشته و به پشت سرش نگاه می‌کند و سعی دارد با مرور خاطره‌هایش، آن‌چه را که در گذشته جا گذاشته، پیدا کند.

«کودکی» توسط عباس پژمان ترجمه و توسط کتاب پارسه منتشر شده است. با گشتی در نمایشگاه کتاب بیست‌وچهارم می‌توان آن را تهیه کرد و با تصویرسازی‌های زیبایش ساعت‌های خوبی را گذراند.

 

کودکی، ژاک پرور، عباس پژمان، انتشارات کتاب پارسه، چاپ اول، 1390.

گروه‌ها: سلام کتاب

تازه ها

ساختار سیال یا مغشوش؟ تحلیل و نقد ساختاری روان‌شناختی داستان «شام شب عید»

«شام شب عید» با دسر کابوس و خیال هم مزه نداشت

یک روز فشرده

مردی در آستانه‌ی فصلی سبز

دلبستگی و رنج

لینک کده

  • دوشنبه | گزیده جستارها و ...
  • ایبنا | خبرگزاری کتاب ایران
  • ایسنا | صفحه‌ی فرهنگ و هنر

پیشنهاد ما

درخت سیاست بار ندارد