در جشن انجمن صنفی کارگری داستاننویسان تهران که روز گذشته در خانه هنرمندان برگزارشد، جمال میرصادقی عنوان کرد: طاعون نویسندگی زمانی بهوجود میآید که نویسنده وابسته باشد اگر نویسنده وابسته باشد طاعون به جانش میافتد. داستاننویسی ریشه در خود آدم دارد.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، عصر روز گذشته، یکشنبه اول بهمنماه ۱۳۹۶ جشن تاسیس انجمن صنفی کارگری داستاننویسان تهران در خانه هنرمندان برگزار شد.
در ابتدای جلسه احمد پوری، رئیس هیئت مدیره انجمن، شعری از مارینا تسو تایوا از شاعران بزرگ روسیه خواند و گفت: ما هم مانند ورقهای بازی هستیم که اینسو و آنسو پراکندهایم. یکجا جمعشدن برای ما ضرورت بود. انجام کار در جمعشدن ما امکانپذیر است. گذشت آن دورانی که میگفتند نویسندهها را باید در کافهها و پاتوقهایشان پیدا کرد.
در ادامه محمدحسن شهسواری، نائب رئیس انجمن، از شرایط عضویت و نحوه تشکیل صنف سخن گفت و توضیح داد: عنوان کارگری یک عنوان حقوقی است و جای تعجب دارد کسانی که چپ هستند بیشترین اعتراض را به این کلمه داشتهاند. انجمن صنفی تدوینگران، ویراستاران، مترجمان، فیلمنامهنویسان و معلمان هم انجمن صنفی کارگری هستند. در نتیجه پیگیریها و تلاشی که انجام شد با تأیید وزارت کار در ۱۴ تیرماه مقدمات انجام این کار فراهم شد. اندکی بعد خبر درگذشت کوروش اسدی خاطر ما را مکدر کرد و سپس دوستانی که ما را به حکومتیبودن متهم کردند و گفتند که ما برای این بهوجود آمدهایم که مقابل کانون نویسندگان باشیم. ما به همه پیشکسوتان کانون نویسندگان احترام میگذاریم. انجمن ما با کانون نویسندگان تفاوت دارد. ما انجمن داستاننویسان هستیم به غیر از داستاننویس کسی نمیتواند عضو انجمن ما باشد اما کانون نویسندگان شرایط عضویتاش فرق میکند و شامل چاپ کتاب در هر زمینه و حتی ترجمه میشود. ما مسائل صنفی داستاننویسان را براساس اساسنامهمان پیگیری میکنیم.
نویسنده «میم عزیز» ادامه داد: جای تأسف است که بیشترین مخالفت را با ما بنیاد ادبیات داستانی انجام داد که باید بزرگترین حامی ما میبود. مطالبی نوشتند که در مشرقنیوز منتشر شد و بعد هم در کیهان. اتفاقی که باید در ۱۰ روز انجام میگرفت چند ماه طول کشید و نهایتا در ۱۳ آذر ۱۳۹۶ مجوز آن صادر شد. اما ما هم در این مدت بیکار ننشستیم و جلساتمان را برگزار و اعضای کمیتهها را مشخص کردیم. مهمترین اهداف ما به این شرح است؛ در درجه اول گرفتن جای ثابتی که در شأن نویسندگان باشد. هدف بعدی ما بیمه نویسندگان و کمک به اعضاست. هدف سوم ما هم یک هدف نرمافزاری و پیوستن به کپیرایت است. همه ما میدانیم که ادبیات ترجمه چه ضربهای به ما میزند. بزرگترین مخالفان ما هم ناشران دانشگاهی هستند که با ورود به کپیرایت ضرر میکنند. از اهداف دیگر ما جذب کمکهای مالی برای انجمن است. مسائل بیمه نویسندگان هم بهراحتی قابل حل است و هدف ما از تشکیل این انجمن این است که شأن نویسنده را در این مملکت بالا بیاوریم.
در ادامه محمد حسینی، عضو هیئت مدیره انجمن، از لزوم ایجاد این انجمن صحبت کرد: در مملکت ما هیچگاه امکان انتقال تجربه از نسلی به نسل دیگر هرگز وجود نداشته است. اگر ساختمانی باشد که صورتجلسهها در آن حفظ شود امکان انتقال آنها از نسلی به نسل دیگر فراهم میشود.
وی در ادامه درباره لزوم پیگیری کتابهای الکترونیک و گویا و احقاق حق نویسندگان از این انتشارات صحبت کرد. در ادامه جلسه پرسش و پاسخ برگزار شد و هاشم اکبریانی نویسنده به اعضای انجمن توصیه کرد که درگیر کارهای اجرایی شوند و برنامهای چیده شود تا اعضا بتوانند در این فعالیتها شرکت کنند.
سپس لادن نیکنام، شاعر و نویسنده از عملکرد هر کمیته بهصورت جداگانه سوال کرد و محمد حسینی به شرح وظایف کمیتهها پرداخت. لیلی فرهادپور، نویسنده، روزنامهنگار و مدیر موسسه آپآرتمان از اختصاص سالن در این موسسه برای جلسات انجمن صنفی خبر داد و مراتب همکاری خود را به این انجمن اعلام کرد. وی در ادامه روی پرداخت حق عضویت اعضا تأکید کرد.
در ادامه جلسه فرهاد حسنزاده، نویسنده کودک و نوجوان و عضو هیئتمدیره انجمن کودک و نوجوان تأکید کرد: امکاناتی وجود دارد که حق ماست و بدون آنکه محکوم به چیزی بشویم باید آن را بهدست بیاوریم. طرحهای درآمدزا میتواند به استقلال انجمن کمک شایانی کند.
سپس کاوه فولادینسب، نویسنده و مترجم بر لزوم اجرای آئیننامه تأکید کرد و گفت: باید وظیفه کمیتهها به طور کامل مشخص شود و وظیفه دولت هم این میان تسهیلگری و حق ماست تا از امکاناتی که وجود دارد برخوردار شویم تا بتوانیم به توسعه رفتار حرفهای و صنفی کمک کنیم.
در ادامه جلسه کامران محمدی، سخنگوی انجمن صنفی از طرحهای پژوهشی سخن گفت و درباره
برگزاری جلسات در خانه هنرمندان توضیح داد: عضو خانه هنرمندان شدن میتواند مقدمه پیداکردن مکان خاصی باشد چرا که در ساختمان مرکزی خانه هنرمندان هر انجمن صنفی واحد خاص خود را دارد و این شانس وجود دارد تا انجمن ما هم صاحب واحد خاص خود شود.
مهدی افروزمنش، خزانهدار انجمن صنفی درباره لزوم پرداخت حق عضویت تاکید کرد و درباره حضور مستمر اعضا گفت: حضور و فعالیت مایه تداوم صنف است و باعث بهدستآوردن و ساختن امکانات میشود. با حضور مستمر خود میتوانیم هیئتمدیره را هم رصد کنیم و برکارهایشان نظارت داشته باشیم.
در انتهای جلسه جمال میرصادقی خطاب به اعضای حاضر در جلسه گفت: من از طاعون نویسندگی صحبت میکنم این طاعونی است که علاج ندارد. طاعون نویسندگی زمانی بهوجود میآید که نویسنده وابسته باشد اگر نویسنده وابسته باشد طاعون به جانش میافتد. داستاننویسی ریشه در خود آدم دارد. داستان باید انسانمحور باشد.
وی افزود: سیستمهای ایدئولوژیکی مذهبی چه راست و چه چپ، انسان را بهصورت قالبی میخواهند. اما خواننده میخواهد در آثار نویسنده خودش را بشناسد. پیوستن به ایدئولوژی انسان را جوانمرگ میکند و جسم انسان از بین میبرد. شما ببینید که آن زمان شوروی چقدر نویسنده داشت. اما پس از فروپاشی شوروی دیگر مانند سابق نشد. اگر نویسنده بخواهد خود وجودیاش باقی بماند باید از وابستگی دور باشد. داستاننویسی ریشه در خود آدم دارد. از وابستگی کار سالمی بهوجود نمیآید. آرزویم این است که این انجمن روی پای خودش بایستد و اینکه همیشه متکی به خودتان باشید.