یادداشتی که در روزنامه منتشر نشد، اما حرفیست که باید گفته شود.
قیمت هر پاکت سیگار در برلین بهطور متوسط هشت یورو است، هر لیتر نوشابهی گازدار حدود دو یورو، و هر صد گرم شکلات هم چیزی در همین حدود، البته کمی بیشتر. در عوض شیر ارزان است، سایر اقلام لبنی هم -اگر لوکس یا محصول تولیدکنندهی خاصی در کوههای آلپ یا جنوب فرانسه نباشند- گران نیستند. چیزی که قیمت این کالاها را کنترل و تعیین میکند، مالیات و عوارضی است که تحتتاثیر سیاستهای کلان اقتصادی و بهداشتی و غیره تعریف میشود. به سیگار مالیات زیادی تعلق میگیرد و همین امر موجب بالا رفتن قیمت این محصول و «تشویق غیرمستقیم مصرفکننده به عدم مصرف یا کمتر مصرف کردن آن» میشود؛ رسانه و تبلیغات محیطی هم به عنوان دو بازوی کمکی مهم و تاثیرگذار به این اهرم کنترلی اقتصادی کمک میکنند. دربارهی نوشابهی گازدار و شکلات و سایر اقلامی هم که به بدن انسان یا محیط زیست آسیب میزنند، ماجرا به همین منوال است (طبعاً عوامل اقتصادی و فرهنگی و حتا سیاسی هم در این امر دخیلند، که محل تمرکز این یادداشت کوتاه نیستند). در عوض به کالاهایی مثل شیر یارانه داده میشود تا قیمتشان برای مصرفکننده پایین بماند. این تجربهی ارزشمندی است که بسیاری از کشورهای دنیا داشتهاند و نشان دادهاند که بهجای ایجاد محدودیتها و ممنوعیتهای مستقیم (مثل کاری که ما دربارهی مشروبات الکلی میکنیم)، میشود با بالا بردن هزینهها (و البته اطلاعرسانیهای انضمامی و نه انتزاعی)، مانع رفتن شهروندان به سوی اموری شد که برایشان ضرر دارد. مگر نه این که الانسان حریص به ما منع؟ در همین چند روز اخیر، بالای بیست نفر از شهروندان ایرانی، به علت مصرف مشروبات الکلی دستساز و غیراستاندارد جان خودشان را از دست دادهاند و تعداد زیادی هم دچار مسمومیتهای شدید شدهاند. وقتی در فهرست جریمههای راهنمایی و رانندگی ما، هنوز جریمهای برای «رانندگی در حالت مستی» وجود دارد، یعنی سیاستهای انقباضی و محدودکنندهی چهلسالهی اخیر در زمینهی منع مصرف مشروبات الکلی ناکارآمد بوده است. البته برای تایید این امر، حتا نیاز به همین شاهد ساده هم نبود. نتیجهی تقاضای بازار و ممنوعیت تولید و عرضهی رسمی، میشود همین کارگاههای غیررسمی و غیربهداشتی و تولیدهای غیراستاندارد و جانهای انسانیای که مفت از دست میروند. آمار در این زمینه تکاندهندهاند. کاش سیاستگذاران فرهنگی و اجتماعی با راهنمایی علما فکری به حال این مساله بکنند. میشود به سیاستهای کنترلی کشورهای دیگر سری زد و از آنها الگو و الهام گرفت. هر چه باشد، این که در این دوره و زمانه، در کشوری در حال توسعه (و نه عقبافتاده یا جنگزده یا قحطیزده) مردمانی به خاطر نوشیدنیهای غیراستاندارد و غیربهداشتی بمیرند، بیشتر از آن که عجیب باشد، طنزی تلخ است.