شمارهی چهلم ستون هفتگی «متن در حاشیه»، منتشرشده در تاریخ ۱۴ آبان ۱۳۹۷ در روزنامهی اعتماد
از همان ۹ نوامبر ۲۰۱۶ که خبر رسمی و قطعی پیروزی ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده تیتر اخبار شد، کمتر کسی در ایران بود که تردید داشته باشد ایران وارد دورانی سخت خواهد شد و سیاستهای پوپولیستی و ایرانستیز رییسجمهور نوآمده، برجام را -که یکی از مهمترین دستاوردهای دولت اوبامای دموکرات بود- به ورقپارهای بدل خواهد کرد. در همهی این دو سال مردم جهان با حیرت به رفتارهای ترامپ نگاه کردهاند، ما اما در ایرانمان چندان هم انگشت حیرت به دهان نگزیدهایم؛ از سویی این اولین بار نیست که بدعهدی و منفعتطلبی امریکا دامنمان را گرفته و دارد از مسیر طبیعی تعاملات جهانی خارجمان میکند، و از سویی دیگر پیشترها -نه آنقدری دور که از حافظهی تاریخیمان پاک شده باشد- به برکت وجود حضرات پوپولیست دیگری در قامت رییسجمهور و فلان و فلان، با پدیدهی اشتباه گرفتن معاهدات بینالمللی با کاغذپاره آشنا شدهایم. در این میان اما مضحکترین بخش ماجرا آنجاست که آقای رییسجمهور و وزرای خارجه و خزانهداریاش، زل میزنند توی دوربینهای رسانهها و مدعی میشوند که با این رفتارهایشان میخواهند فقط حکومت و دولت ایران را تحت فشار بگذارند و با ملت ایران نهتنها کاری ندارند، که از مردم و جامعهی مدنی ایران حمایت هم میکنند. به قول حضرت مولانا هرکه این باور کند از ابلهیست… از تئوریها و نظریههای مبین دولت هم اگر درگذریم (بهخصوص آنها که دولتها و ملتها را ارکان و اجزای یک کل میدانند، نه پدیدههایی مجزا و منفک از یکدیگر)، درک این مسأله که تحریمهای امریکا بیشترین فشار را نه به دولت، که به مردم و بهویژه به طبقهی فرودست وارد میکند، چندان نیازی به چشم مسلح و آیکیوی بالا ندارد. عیان است که منفعت بلندمدت تندروهای امریکایی و اسرائیلی و سعودی و وابستههای داخلیشان، در فروپاشی ایران و نه لزوما نظام جمهوری اسلامی است. چند کشور کوچک، ضعیف، نیازمند، گرفتار ناآرامیهای قومی و قبیلهای و درگیر زدوخورد با همسایهها را خیلی راحتتر از یک کشور مقتدر میتوان به زانو درآورد و مطیع کرد. اشتباه نشود! این که ما امروز در درون خانه دعواهای خانوادگی و رانت و فساد و تمامیتخواهی و غیره داریم، بر کسی پوشیده نیست؛ تشتی است که مدتهاست از بام افتاده. اما خطرناکتر از وا دادن در برابر تمامیتخواهی، دست طلب و یاری دراز کردن به سوی غریبههاست. کسی دلش برای ما نسوخته؛ بهخصوص اگر اسمش امریکا باشد و در قامت کاسبی به نام ترامپ برای ما قدارهکشی کند. فراموش نکنیم «آن که بر در میکوبد شباهنگام، به کشتن چراغ آمده است.»
دریافت فایل پی.دی.اف این یادداشت از اینجا