نویسنده: علی حسینپور
جمعخوانی داستان کوتاه «تصادف قطار۱»، نوشتهی توماس مان۲
داستان «تصادف قطار» اثر توماس مان، روایتی از تصادف نهچندان مرگبار قطاری است که کوپههایی متناسب با نظام کاستی مرسوم در جامعه دارد و بهدنبال خراب شدنش، همهی مسافرها با هر رتبهی اجتماعی و اقتصادی مجبور به همسفر شدن در کنار یکدیگر، فارغ از دستهبندیهای اجتماعی و اقتصادی میشوند. در این نوشتار، ضمن نیمنگاهی که به بر هم خوردن مناسبات اجتماعی و تقسیمبندیهای مرسوم شده، تحولی که در راوی و در گامی جسورانهتر، نویسنده روی میدهد نیز مورد بررسی قرار گرفته.
بهصورت نمادین جابهجاییهای اجتماعی مسافران قطار میتواند نشانی از عاریتی یا غیراصیل بودن این قراردادهای اجتماعیاقتصادی باشد. همهی قراردادهایی که با پول خریدوفروش میشوند، در مواقع بحران از چهرهی زندگی اصیل رخت برمیبندند: تصادف قطار منجر به نشستن پیرزن ژندهپوش در واگن درجهیک، کنار راویـنویسندهی عاشقِتمدنوپیشرفت و همچنین مرد مچپیچبند اشرافزاده میشود. در کنار این تحول اجباری که نمود بیرونی دارد، دگرگونیهای عمیقی نیز در شخصیتها میتواند بروز پیدا کند که یکی از آنها تغییرات راویـنویسندهی بهظاهربورژواست. راوی که در ابتدا از ذوق سفر با قطار (نشان پیشرفت و تمدن مدرن) و فراهم کردن لوازم سفر (نشان تفکر منطقی و برنامهریز) در پوست خود نمیگنجد، موقعی که در جایگاه درجهیک و ممتاز قطار مستقر میشود، همچون شیفتهای، لب به ستایش درودیوار و تکتک آدمهای این تمدن باز میکند و ذوق میکند از اینکه مسئولانی که نماد شکوه، قدرت و دولت هستند، پیرزن ژندهپوش را باتندی به عقب میرانند تا جایی در واگن مخصوص به خودش قرار گیرد و مزاحم درجهیکیها نشود.
راویـنویسنده در لحظهای که همهچیز را مهیا میداند تا به مطالعه بپردازد و قلمفرسایی کند (نوشتن در آسودگی و رفاه کامل)، تصادف روی میدهد. واگنها شروع به چرخش میکنند و زیروزبرشان بارها جابهجا میشود. «تصادف قطار» راوی را دچار تحول میکند؛ تحولی در رویکرد که شاید با کمی دقت بتوانیم آن را در زندگی شخصی توماس مان نیز ببینیم. در بررسی زندگی حرفهای مان به دو بازهی اصلی برمیخوریم: زمانی که او رسالت نویسنده را صرفاً هنر برای هنر میدانسته و سیاست را درحدی نمیدیده که نویسنده ذهنش را به آن مشغول کند و زمانی که در زندگیاش همهچیز دگرگون شده و به سیاست پرداخته؛ آنهم بهنحوی که تابعیتش لغو، کتابهایش سوزانده و مجبور به مهاجرت شده. بهراستی «تصادف قطار» (نشانی از کارا نبودن تمدن و پیشرفت مدرن) در زندگی شخصی نویسنده نیز روی داده.
۱. Railway Acciden (1907).
۲. Thomas Mann (1875-1955).