نویسنده: سحر جعفرصالحی
جمعخوانی داستان کوتاه «تمرینهای ساده برای نوآموزان1»، نوشتهی الیکس اُلین2
گایتری اسپیواک در مقالهی مشهورش با عنوان «آیا فرودست میتواند سخن بگوید؟» این پرسش را مطرح میکند که آیا کسانی که در حاشیهی قدرت قرار گرفتهاند میتوانند در چهارچوب زبان و ساختارهای مسلط صدایی مستقل و واقعی داشته باشند؟ یا اینکه هر تلاشی برای به تصویر کشیدن آنها ناگزیر به تحریف و مصادرهی صدایشان ختم میشود؟ از دریچهی طرح این پرسش و در یکی از خوانشهای ممکن از داستان کوتاه «تمرینهایی ساده برای نوآموزان» میتوان نمونهی موفقی را از بازنمایی ادبی تجربهی بیصدایان از نگاه گذراند.
همانطورکه الیکس اُلین در مصاحبههایش هم اشاره میکند، دغدغهی اصلیاش پرداختن به طبقهی اجتماعی، هویت و زندگی اقلیتهاست. همین است که داستان کوتاه «تمرینهای ساده برای نوآموزان» متنی میشود که اساساً بهجای تحمیل صدا به فرودستان، سازوکارهای خاموشسازی و مقاومتهای کوچک و پنهان آنها را بهزیبایی به تصویر میکشد. الین برای روایت این جهان، از فرمی ساده و همینطور ایجاز بهره میگیرد. انتخابهای او دربارهی برگزیدن روایت خطی و ریتم آرام داستان گویی فقط انتخاب سبک نیست، چون بهشدت کارکردی مضمونی در داستان پیدا کردهاند. این سادگی حسابشده خواننده را وامیدارد بر جزئیات کوچک و فضاهای خالی میان اتفاقات تمرکز کند؛ درست همان فضاهایی که زندگی واقعی فرودستان در آنها جاری و ساری است. در این جهان داستانی موسیقی، علیرغم نقش رهاییبخشیاش، به نشانی از جایگاه طبقاتی تبدیل میشود؛ ابزاری که مرز میان داشتن و نداشتن، میان تعلق و محرومیت را بهدقت ترسیم میکند.
داستان روایت خانوادهای است که اساساً با شکنندگی تعریف میشود: ریچل، مادری تنها، که نماد کامل ناامنی اقتصادی و عاطفی است. کوین، پسری که ناتوانیاش او را در موقعیتی آسیبپذیرتر قرار میدهد. و پدری که شیوهی بودن و نبودنش مثل حفرهای تزلزل ساختار خانواده را بازنمایی میکند؛ بااینهمه، نمادینترین و قدرتمندترین شخصیت غایب داستان خود پیانوست. پیانو نهتنها ساز، که ابژهای غایب است که آرزو، فقدان و شکاف طبقاتی پیرامون آن شکل میگیرد. جایگزین کردن آن با کلاویههای نقاشیشده روی کاغذ استعارهای درخشان و چندلایه است. این تصویر، بهشکلی نمادین، خشونت پنهان سیستمی را نشان میدهد که ایدهی فرصتهای فرهنگی را به همه میدهد، اما ابزار واقعی رسیدن به آن را از فرودستان دریغ میکند. کلاویههای کاغذی تقلیدی تلخ از امکانی است که برای دیگران امری عادی و بدیهی پنداشته میشود. این همان نقطهای است که فقر خود را نه در گرسنگی که در ناتوانی از رؤیاپردازی به رخ میکشد.
برای خروج از سازوکارهای خاموشسازی الین زاویهدید داستان را هوشمندانه سومشخص محدود به ذهن ریچل و کوین انتخاب کرده. این رفتوآمد بین دو نگاه (ریچل و کوین)، نوعی تقابل ساخته: ازیکطرف، مادری که با تمام توان دربرابر مرگ رؤیاها مقاومت میکند و ازطرفدیگر، کودکی که جهان را از دل محدودیتها ولی با حمایت امیدوارانهی مادر تجربه میکند. مشاهدهی معلم پیانو و پسرش در داستان هم تصویری خلق میکند که تضاد بین جهان درونی مادر و پسر خانوادهی بیصدا (مقاومت ریچل و درک کودکانهی کوین) و جهان بیرونی (معلم پیانو و پسرش بهعنوان نمایندگان طبقهی برخوردار) را نشان میدهد و امکان مقایسه را فراهم میکند.
الین شخصیتهایش را در نقش قربانیان منفعل رها نمیکند. او مقاومتشان را نه آشکار و پرهیاهو، بلکه در حرکتهای کوچک روزمره نشان میدهد. دراینمعنی، تصمیم ریچل برای فرستادن کوین به کلاس موسیقی (بدون داشتن ساز) و بعدتر ادامهی کلاسها پس از سرخوردگی پسربچه و تنگناهای احتمالی پس از رفتن پدر، نوعی مقاومت خاموش محسوب میشود. درواقع، این جنس مقاومت روزمره نوعی تلاش برای حفظ شأن و تعلق، همچینن بهمعنی ایستادگی دربرابر حذف شدن است.
در چنین خوانشی عنوان داستان معنیای فراتر از موسیقی پیدا میکند. «تمرینهای ساده برای نوآموزان» دیگر فقط به قطعات ابتدایی پیانو اشاره ندارند، بلکه به استعارهای از زندگی فرودستانه تبدیل میشوند: تلاشهای کوچک و مداوم برای دوام آوردن. همانطورکه هنرجوی مبتدی با تمرینهای ساده آرامآرام پیش میرود، شخصیتهای داستان هم با تکرار روزهای دشوار راهی برای ادامه دادن پیدا میکنند. در این نگاه، داستان «تمرینهای ساده برای نوآموزان» پاسخی است به پرسش اسپیواک، که اگرچه فرودست نمیتواند مستقیماً سخن بگوید، اما ادبیات میتواند سکوت او را به پژواکی اجتماعی و عاطفی ترجمه کند.
1. Simple Exercises for the Beginning student (2005).
2. Alix Ohlin (1972).
