سلام آقای سناپور عزیز وقتتان به خیر. «دود»تان باعث شد -بعد از مدتها- لذت شیرینِ یکنفس خواندن رمانی فارسی را دوباره تجربه کنم؛ لذت متن… از آن مدلهایی که کلمهها مستت میکنند و واژهبهواژه که از مقابل چشمهایت میگذرند، انگار مستتر میشوی و سرخوشتر، از این که میبینی جادوی کلمهها -گرچه این روزها کمیاب شده- […]
سلام کتاب – ۱۷۱ (یک، دو، سه… تا نوشتن)
هالی برنت / کاوه فولادینسب اولین راه برای اینکه ببینید داستانی دارید یا نه، این است که ببینید آیا میتوانید در ایدهتان یک انفجار پیدا کنید یا نه. این انفجار ممکن است بیصدا باشد، با تأخیر اتفاق بیفتد یا بسیار ویرانگر باشد. فرقی نمیکند. بههرحال باید جایی در شروع، میانه یا پایان داستان انفجاری رخ […]
سلام کتاب – ۱۷۰ (ماتریس روابط مبتذل)
دون کورلئونه اگر میتوانست از پنجره اتاقش نگاهی به بیرون بیندازد، بعد بیاید بنشیند پشت میزش، با چهار انگشت روی آن ضرب بگیرد و پس از سکوتی طولانی بگوید «بهش پیشنهادی میدم که نتونه ردش کنه»، دلیلش این بود که هم قدرت داشت، هم ثروت. اینطوریها بود که رییس مافیا بود. مافیا انباشت قدرت و […]
سلام کتاب – ۱۶۹ (خبری از کاشفان فروتن نیست)
بارها و بارها از دوستانم -که بسیاریشان یا هنرمند بودهاند یا تحصیلکردههای رشتههای فنی و علوم انسانی- شنیدهام: «کار ایرونی که خوندن نداره؛ چه داستان، چه رمان. من خارجیا رو ترجیح میدم.» و استدلالشان هم این بوده که مجموعه آثار داستانی ترجمه، سطح کیفی بسیار بالاتری از آثار تألیفی دارد و حرفشان را هم معمولاً […]
سلام کتاب – ۱۶۸ (با فانوس در شبی ابری)
بارها و بارها از دوستانم -که بسیاریشان یا هنرمند بودهاند یا تحصیلکردههای رشتههای فنی و علوم انسانی- شنیدهام: «کار ایرونی که خوندن نداره؛ چه داستان، چه رمان. من خارجیا رو ترجیح میدم.» و استدلالشان هم این بوده که مجموعه آثار داستانی ترجمه، سطح کیفی بسیار بالاتری از آثار تألیفی دارد و حرفشان را هم معمولاً […]
سلام کتاب – ۱۶۷ (ادبیات و مستندسازی)
پیشنهاد این هفته «سلام کتاب» -مجموعهداستان «تهران ۲۸»- در همان صفحهی اول تکلیفش را با خواننده روشن میکند؛ که البته کم امتیازی هم نیست. زبان مهمترین عنصری است که نویسندهی این کتاب به آن توجه و التفات داشته. تا اینجای کار همه چیز خوب است: هم کتاب زود تکلیفش را با خواننده روشن کرده و […]
سلام کتاب – ۱۶۶ (مینیمالیسم ادبی، از منظری دیگر)
اینگو شولسته جایی در مجموعهداستان «موبایل، داستانهایی به سبک و سیاق گذشته» میگوید: «زندگی تمایل دارد از ادبیات پیروی کند.» داستانهای او در این مجموعه و اظهارنظرهایی که خودش دربارهشان کرده هم نشان میدهد که خود او در داستانهایش تمایل دارد از زندگی پیروی کند. به این ترتیب او رابطهی تعاملیای را شکل میدهد که […]
سلام کتاب – ۱۶۵ (کنار باغ لوگزامبورگ)
«خبر برندهشدنتان را کجا شنیدید؟» «راستش در خیابان بودم. بله در خیابان بودم که دخترم به من اطلاع داد.» «اوه! دخترتان به تلفن همراهتان زنگ زد؟» «بله، بله، بله خیلی تحتتاثیر قرار گرفتم. این خبر بهطور خاصی برایم لذتبخش بود چرا که من یک نوه سوئدی دارم.» «شما کجا بودید؟ در مرکز پاریس؟ دقیقا در […]
سلام کتاب – ۱۶۳ (فنجانی که میلغزد)
روی سورلز / کاوه فولادینسب بیایید با یک فنجان چای شروع کنیم. چنین صحنهای را تصور کنید: یک نفر فنجان چای باارزشی را که روی سطح صاف میز قرار دارد، بهآرامی بهسمت لبه آن هل میدهد. تا وقتیکه فنجان چای نزدیکیهای وسط میز است، هیچ درامی وجود ندارد. ولی همانطور که فنجان آرامآرام به لبه […]
- « صفحه قبلی
- 1
- 2
- 3
- 4
- 5
- …
- 22
- صفحه بعد »