کاوه فولادی نسب

وبسایت شخصی کاوه فولادی نسب

  • کاوه فولادی نسب
  • یادداشت‌ها، مقاله‌ها و داستان‌ها
  • آثار
  • اخبار
  • گفت‌وگو
  • صدای دیگران
  • کارگاه داستان
    • جمع‌خوانی
    • داستان غیر ایرانی
    • داستان ایرانی
  • شناسنامه
  • Facebook
  • Instagram
کانال تلگرام

طراحی توسط وبرنو

لطف مکرر، وظیفه‌ی مسلم

18 ژانویه 2025

نویسنده: سمیه لطف‌محمدی
جمع‌خوانی داستان ‌کوتاه «هنر آشپزی و پذیرایی1»، نوشته‌ی مارگارت اَتوود2


مارگرت اَتوود نویسنده‌ی چیره‌دست کانادایی است با داستان‌هایی که محال است خوانده شود و جایی از قلب مخاطب را چنگ نزند و به فکر واداراش نکند. او در همه‌ی داستان‌هایش زبانی روان و روشن دارد، اما دقت‌نظرش به موضوعی که قرار است برای خواننده بیان کند در سایه‌ی این روشنی فراموش نمی‌شود. اکثر داستان‌های اَتوود به چاشنی طنز آمیخته شده‌اند؛ طنزی که در دل روایت حل می‌شود اما تأثیر خود را بر جای می‌گذارد. اَتوود داستان «هنر آشپزی و پذیرایی» را با سن راوی اول‌شخص روایتش و فصلی از سال که داستان در آن اتفاق می‌افتد، آغاز می‌کند. «در تابستان یازده‌سالگی‌…» دخترکی که ساعت‌های زیادی را به بافتنی ‌بافتن می‌گذراند و اگر اتفاقات ادامه‌ی روایت نبودند به خیال خواننده می‌رسید که دارد اوقات فراغتش را پر می‌کند، اما این هنر نویسندگی اَتوود است که به‌مرور خواننده را به دنیای شخصیت داستان راه دهد و مسائل او را بازگو کند.
بافتنی هنری است که می‌تواند ذهن را از درگیری فکری رها کند. وقتی بافنده تمرکزش را به نقش‌هایی‌ می‌دهد که رج می‌زند، فکر‌ها به کناری می‌روند و فقط تار‌‌وپودهایی می‌مانند که درحال خلق‌شان است. ازطرفی او دستانش را به کار می‌گیرد تا چیزی خلق کند و همین سبب می‌شود به خودش ببالد و بهتر بتواند با مسائلی که درگیرش است دست‌و‌پنجه نرم کند. هرچه خواننده بیشتر از داستان می‌خواند، متوجه می‌شود که بافتن همان تمهیدی است که نویسنده به ‌همین‌ دلیل به کارش گرفته؛ همان سحر و افسونی که خودش از آن نام می‌برد. دخترک روی میل‌بافتنی و کاموا قوز می‌کند. قوز کردن نشانه‌ای از شخصیت دختر است. او سعی دارد خود را پنهان کند: رگه‌‌هایی از نادیده گرفتن خود و ایثار بیش‌ازحد. مادر باردار است و شرایطش سخت. پدر از فرزندان می‌خواهد که کمک حال باشند. برادر به اردوی تابستانه می‌رود و پدر برای مدت زمانی نخواهد بود و به‌ناگاه تمام مسئولیت بر دوش دحترک یازده‌ساله‌ی داستان می‌افتد. او این بار سنگین را که بی‌مقدمه به دوشش افتاده می‌پذیرد و سعی می‌کند برای همه‌ی مسائلی که احتمال دارد اتفاق بیفتند، راه‌حلی بیندیشد. حتی بدترین وقایع را تصور و به راه چاره‌اش فکر می‌کند.
دخترک حالا که دورتر از گذشته‌اش ایستاده و دارد ماجرا را روایت می‌کند، می‌داند که وظیفه‌ای فراتر از طاقتش به عهده داشته؛ چراکه جایی از داستان به‌وضوح بیان می‌کند که پدرش او را بزرگ‌تر و قوی‌تر از سنش می‌پنداشته. دختر در وقت فراغت سراغ بازی نمی‌رود. کتاب می‌خواند، اما نه رمان عاشقانه. ‌دو فصل اول کتاب «هنر آشپزی و پذیرایی» که دختر علاقه‌ی ویژه‌ای به آن دارد، او را به تفکر وامی‌دارد آیا او قرار است کدبانویی مهربان باشد یا خدمتکاری نامرتب؟ لازم است تغییر بدهد یا تغییر داده شود؟ این‌ها سؤالاتی است که ذهن راوی درگیرشان می‌شود. کلید شک دختر همین‌جا زده می‌شود. اَتوود نه‌تنها کتاب را برمی‌گزیند تا تغییر نگرش ایجاد کند، بلکه به‌این‌طریق تفاوت بین کدبانو و خدمتکار را نشان می‌دهد. کارگر کوچولوی زحمتکش، لقبی که دوستان مادر به راوی می‌دهند، نیز تلنگر او به خواننده‌ی روایت است. نوزاد به دنیا می‌آید، اما مسئولیت‌های دخترک هنوز هم ادامه دارد. او از سرگرمی‌هایی که هم‌سن‌وسال‌هایش دارند چشم می‌پوشد تا به نوزادی که مادرش به دنیا آورده رسیدگی کند. سایه‌ی اضطرابی که راوی از آن نام می‌برد بر سر خودش افتاده. جایی می‌رسد که دختر طغیان می‌کند. بهای این سرکشی سیلی‌ای است که از مادر می‌خورد، اما درعوض آزاد می‌شود. دخترک حالا رها و آزاد به سرگرمی‌هایی می‌اندیشد که دلش می‌خواهد امتحان‌شان کند. اَتوود شخصیت‌پرداز زبده‌ای است. او شخصیت‌های داستان‌هایش را به بهترین شکل ممکن می‌سازد. در این داستان نیز ویژگی شخصیت مادر در هیچ ‌کاری نکردن و هیچ چیزی نگفتن نهفته و مهارت نویسنده در ساختن آن.
«هنر آشپزی و پذیرایی» می‌تواند داستان همه‌ی انسان‌هایی باشد که جایی از زندگی باری فراتر از وظیفه را به‌دلیل کمک‌ به دیگران بر دوش ‌کشیده‌اند؛ ایثاری که چاره‌ای جز طغیان ندارد. فرد ناخودآگاه از طرف مقابل کینه به دل می‌گیرد و دیر یا زود زمان عصیان فرا‌می‌رسد. اَتوود به‌عمد رابطه‌ی مادر‌دختری را انتخاب می‌کند تا به خواننده نشان دهد این قاعده در نزدیک‌ترین ارتباط هم برقرار است. ایثار بیش‌ازحد تبدیل به وظیفه می‌شود و بالأخره فردی که شانه‌هایش در زیر سنگینی این بار خم شده، تمام سختی‌ها، اضطراب‌ها و دلهره‌هایی را که تحمل کرده به‌آنی بر روی نفر مقابل بالا می‌‌آورد. عدم تعادل عصیان می‌آفریند؛ عصیانی که هر دو طرف را حیرت‌زده می‌کند، اما درنهایت به رهایی ختم می‌شود. دختر پیش‌زمینه‌ی زیادی برای تحول نداشته، اما یک کتاب مایه‌ی تغییر فکرش می‌شود. نویسنده از این موضوع دو هدف را دنبال کرده: اول این‌که نشان دهد در چنین مواردی بالأخره تحول درجهت رشد و بلوغ رخ می‌دهد و دیگر این‌که آتش این تغییر می‌تواند با اندک‌امکانی نیز افروخته شود. اَتوود خوب می‌دانسته نباید داستان را جانب‌دارانه و غلو‌آمیز روایت کند تا دلسوزی مخاطب را برانگیزد. او به‌صورت روشن و مطابق با واقعیت زندگی راوی‌اش را نوشته تا به اندازه‌ای که باید تأثیرگذاری داشته باشد.


1. The art of cooking and serving (2006).
2. Margaret Atwood (1939).

گروه‌ها: اخبار, تازه‌ها, جمع‌خوانی, کارگاه داستان, هنر آشپزی و پذیرایی - مارگارت اَتوود دسته‌‌ها: جمع‌خوانی, داستان غیرایرانی, داستان کوتاه, کارگاه داستان‌نویسی, مارگارت اَتوود, هنر آشپزی و پذیرایی

تازه ها

زنبورهای بی‌کندو

راهی برای بقا

زنبورها همیشه به خانه برمی‌گردند

بررسی ویژگی وحدت در عین کثرت در داستان «زنبورها؛ بخش اول»

تولید یک کتاب واقعی

لینک کده

  • دوشنبه | گزیده جستارها و ...
  • ایبنا | خبرگزاری کتاب ایران
  • ایسنا | صفحه‌ی فرهنگ و هنر

پیشنهاد ما

درخت سیاست بار ندارد