کاوه فولادی نسب

وبسایت شخصی کاوه فولادی نسب

  • کاوه فولادی نسب
  • یادداشت‌ها، مقاله‌ها و داستان‌ها
  • آثار
  • اخبار
  • گفت‌وگو
  • صدای دیگران
  • کارگاه داستان
    • جمع‌خوانی
    • داستان غیر ایرانی
    • داستان ایرانی
  • شناسنامه
  • Facebook
  • Instagram
کانال تلگرام

طراحی توسط وبرنو

عسل از تو، پختن شیرینی از من

۳ خرداد ۱۴۰۴

نویسنده: سمیه لطف‌محمدی
جمع‌خوانی داستان‌ کوتاه «شیرینی عسلی» نوشته‌ی هاروکی موراکامی


«شیرینی عسلی» داستان مثلثی عشقی است که در همین سطح نمی‌ماند و به‌صورتی دیگر بیان می‌شود. شروع داستان با قصه‌ی بچه‌گانه‌ای است که جانپی برای سالا تعریف می‌کند؛ قصه‌ای که شاید درآغاز بهانه‌ای قلمداد شود برای رسیدن به ماجرای اصلی، اما بعد معلوم می‌شود این قصه‌ی کودکانه در روایت تنیده شده و شخصیت‌هایش نمادی هستند از شخصیت‌های داستان اصلی. هرچه داستان پیش‌تر می‌رود، شخصیت‌ها به خواننده بهتر شناسانده می‌شوند. هاروکی موراکامی با این ترفند شخصیت ‌را آهسته برای مخاطب پردازش می‌کند تا نفوذ و تأثیر بیشتری داشته باشد. به‌همین‌دلیل مزیت برجسته‌ی داستان شخصیت‌پردازی خوب آن است و در ساخت شخصیت رسیدن به پرداخت مطلوب جای کار بیشتری را به وجود می‌آورد. شخصیت‌ها و تأثیرشان هم به‌گونه‌ای در دل روایت جا می‌گیرند که خواننده با آن‌ها احساس آشنایی کرده، با خودش فکر می‌کند آن‌ها را در اطراف خود دیده.
نقش‌پردازان اصلی داستان دو مرد و یک زن هستند و دختربچه‌ای که به پیشبرد داستان کمک می‌کند. زلزله‌ای اتفاق افتاده و سالا یا همان دختربچه‌ی داستان شب‌ها خواب آقازلزله‌ای را می‌بیند که آمده و می‌خواهد او را در قوطی فروکند. این اما ظاهر ماجرا است. درباطن پدر سالا از مادرش جدا شده و خب کودک با همه‌ی بچگی‌اش از نبودن پدر و عدم دریافت حمایت او به‌ویژه در هنگام وقوع حادثه ترسیده و حالا ناخودآگاهش به این امر واکنش می‌دهد.
کمی بعدتر خواننده متوجه می‌شود که سایوکو از دوره‌ی دانشگاه با دو هم‌کلاسی خود یعنی جانپی و تاکاتسوکی دوست بوده و هردوِ این مردان دلباخته‌ی او. نویسنده به خوبی شخصیت متفاوت این دو مرد را به مخاطب نشان می‌دهد. یکی داستان‌نویسی درون‌گرا، آرام و حمایتگر است و دیگری خبرنگاری برون‌‌گرا، با شخصیت نمایشی و نیازمند توجه. جانپی به دلیل امکان نه شنیدن، عشق را درون خود نگه داشته، اما تاکاتسوکی ابرازش کرده و این موضوع نشانگر تفاوت دیگری در شخصیت این دو مرد است. سایوکو هم نمی‌خواهد دوستی جانپی را از دست بدهد، چون به حمایتش نیاز دارد. موراکامی نشان می‌دهد که برای یک مرد تصاحب کامل دل و روح زنی که عاشقش است چقدر می‌تواند اهمیت داشته باشد.
ترفند دیگر موراکامی نشان دادن شیوه‌ی داستان‌نویسی جانپی در روایت اصلی و روش تکوین و تکمیل آن است؛ چیزی که در واقعیت دنیای نویسندگی هم اتفاق می‌افتد. یکی دیگر از ویژگی‌های شخصیت جانپی عمل‌گرا نبودن و عدم کنشگری اوست، آن‌قدرکه با خودش فکر می‌کند در زندگی‌اش چه موقع ‌تصمیم گرفته، چه زمانی توانسته خودش عمل کند. درمقابل او تاکاتسوکی عمل‌گرا و تصمیم‌گیرنده است، به‌گونه‌ای که حتی بعد از جدایی از سایوکو به خودش اجازه می‌دهد به‌جای جانپی تصمیم بگیرد و از او بخواهد با همسر سابقش ازدواج کند.
جانپی هنوز در بیان عشقش مردد است، دلش می‌خواهد خودش به این نتیجه برسد که باید حرفش را بزند. ازسویی آقازلزله دوباره سروکله‌اش در خواب سالا پیدا ‌شده و جانپی را به فکر فرومی‌برد. در پایان نویسنده دوباره سراغ داستان خرس‌ها که با روایت اصلی آغاز شده می‌رود. جانپی پایان داستان خودش را در داستان خرس‌ها خلق می‌کند. دو خرس داستان باید کنار هم باشند، چون یکی حرف زدن بلد است و دیگری نه. یکی عسل دارد و دیگری هنر شیرینی‌پزی. مرد داستان متوجه می‌شود لحظه‌ای که باید رسیده. حالا او باید بماند و آقازلزله و قوطی مسخره‌اش را شکست دهد.
نکته‌ی مهم دیگری که در ساختار روایت باید به آن توجه کرد، دیالوگ‌های به کاربرده‌شده است: گفت‌وگوها به‌اندازه و متناسب هستند و داستان را از ریتم خارج نمی‌کنند؛ علاوه‌براین توجه به هنر موراکامی در به‌کارگیری داستانی با زمینه‌ی کودکانه و استفاده از ذهن خلاق کودک در راستای روایت اصلی، به‌طوری‌که نه‌تنها به پیشبرد روایت کمک می‌کند، بلکه هیچ‌گونه بیرون‌زدگی‌ای هم ندارد. سؤال‌هایی که دختربچه می‌پرسد تلنگری است بر مرد داستان تا او را به راهی که باید برساند. بازی‌ای که مادر و بچه انجام می‌دهند و همراهی مرد برای تماشای آن هم جالب‌توجه است. درواقع سالا با پیشنهاد این بازی جلو جانپی کمک می‌کند حجابی که بین زن و مرد داستان وجود دارد از میان برداشته شود. در پایان دختربچه و مادرش کنار یکدیگر خوابیده‌اند و مرد روی کاناپه بیدار است. این موضوع نشا‌ن‌دهنده‌ی مسئولیتی است که مرد در حمایت این خانواده باید بپذیرد و خود نیز به گونه‌ای بیانش می‌کند. موراکامی با داستان «شیرینی عسلی» نشان می‌دهد که با موضوع و زبانی ساده می‌توان داستانی آرام اما خواندنی نوشت که مخاطب را با خود همراه کند. این هنرمندی زمانی چشمگیر است که سادگی روایت باعث نمی‌شود او استفاده از نشانه‌ها را در راستای معنای داستان فراموش کند.

گروه‌ها: اخبار, تازه‌ها, جمع‌خوانی, شیرینی عسلی - هاروکی موراکامی, کارگاه داستان دسته‌‌ها: جمع‌خوانی, داستان غیرایرانی, داستان کوتاه, شیرینی عسلی, کارگاه داستان‌نویسی, هاروکی موراکامی

تازه ها

امتناع آخرین معجزه بود

مغازه‌ی معجزه

فراموشی خود در سایه‌ی نگاه دیگری

باری بر دوش

درباره‌ی تغییر شخصیت‌ها در داستان «تعمیرکارِ» پرسیوال اورت

لینک کده

  • دوشنبه | گزیده جستارها و ...
  • ایبنا | خبرگزاری کتاب ایران
  • ایسنا | صفحه‌ی فرهنگ و هنر

پیشنهاد ما

درخت سیاست بار ندارد