کاوه فولادی نسب

وبسایت شخصی کاوه فولادی نسب

  • کاوه فولادی نسب
  • یادداشت‌ها، مقاله‌ها و داستان‌ها
  • آثار
  • اخبار
  • گفت‌وگو
  • صدای دیگران
  • کارگاه داستان
    • جمع‌خوانی
    • داستان غیر ایرانی
    • داستان ایرانی
  • شناسنامه
  • Facebook
  • Instagram
کانال تلگرام

طراحی توسط وبرنو

قصه‌تراپی با سالا

24 می 2025

نویسنده: هدا مدد
جمع‌خوانی داستان‌ کوتاه «شیرینی عسلی» نوشته‌ی هاروکی موراکامی


داستان کوتاه «شیرینی عسلی» نوشته‌ی هاروکی موراکامی، روایت نویسنده‌ای به‌نام جانپی است که پس از زلزله‌ای بزرگ در کوبه وارد سطح دیگری از ارتباط با سالا و سایوکو می‌شود. سایوکو، تاکاتسوکی و جانپی از روز اول دانشگاه باهم دوست می‌شوند و رابطه‌ی عمیقی بین‌شان شکل می‌گیرد. جانپی و تاکاتسوکی هردو به سایوکو دل می‌بندند، اما او درنهایت با تاکاتسوکی ازدواج می‌کند و بعد از دو سال هم جدا می‌شوند. آن‌ها فرزندی دارند به‌نام سالا که اکنون چهار‌ساله است. زلزله و ترس سالا و دیدن کابوس‌های تکرارشونده باعث ایجاد رابطه‌ی عمیق‌تری بین او و جانپی می‌شود. جانپی برای رهایی سالا از ترس، قصه می‌بافد. قصه‌گویی درظاهر ماجرایی ساده از دوستی و دلسوزی است، اما در بطن خود سفری‌ است به تلاطم‌های روان، اضطراب‌های فروخورده و جست‌وجوی خویش. در این یادداشت می‌خواهیم با تحلیلی مبتنی‌بر اندیشه‌های کارل گوستاو یونگ، به عناصر داستان همچون بخش‌های مختلفی از روان شخصیت اصلی نگاه کنیم. مفاهیمی مانند آنیما (جنبه‌ی زنانه‌ی روان مرد)، کودک درون، سایه و زندگی نزیسته، همچون کلیدهایی برای فهم رابطه‌ی جانپی با دیگرشخصیت‌ها و تحولی که از سر می‌گذراند، عمل می‌کنند.
زلزله‌ای که در پس‌زمینه‌ی داستان رخ داده، تنها یک واقعه‌ی طبیعی نیست، بلکه شکلی از فروپاشی بنیادهای پیشین روان است. جانپی، مانند بسیاری از شخصیت‌های موراکامی، در جهانی سرد و یکنواخت زندگی می‌کند. زلزله به‌نوعی شکافی در این نظم سطحی می‌اندازد و آغازگر بروز خلأیی درونی می‌شود که باید با چیزی عمیق‌تر پُر شود. این تکان زمینه‌ساز ورود آنیما و کودک درون به صحنه است؛ گویی ترک‌های زمین ترک‌هایی در روان جانپی‌اند که از دل آن‌ها صدای فراموش‌شده‌ی خودش بیرون می‌آید.
سایوکو، مادر سالا، تجسم آنیمای جانپی‌ است؛ نیروی زنانه‌ی غایبی که جانپی باید با او روبه‌رو شود تا به تمامیت روانی برسد. او زنی است پیچیده، تنها و درعین‌حال قوی؛ زنی که هم کناره‌گیری و هم ناخودآگاه جانپی را به خود جذب می‌کند. نزدیک شدن به او نوعی عبور از ترس، تنهایی و انفعال است؛ حرکتی به‌سوی یکی شدن با بخشی از روان که سال‌ها سرکوب شده.
سالا، کودک چهار‌ساله‌ای که از مردی گوشت‌خوار می‌ترسد، درواقع نماد کودک درون جانپی است؛ بخشی حساس، رنج‌دیده و بی‌صدا. رمز قصه این‌جاست که جانپی نمی‌تواند به سایوکو نزدیک شود، مگر از راه سالا. سالا همان پلی است که جانپی را به آنیما و درنهایت به خود پنهانش متصل می‌کند. در این سه‌ضلعی، هر شخصیت چهره‌ای از روان است: زن، کودک، و مرد بالغِ گم‌شده.
در کنار این چهره‌های درونی، شخصیت تاکاتسوکی نیز اهمیت نمادین دارد. او را می‌توان بازتابی از زندگی نزیسته‌ی جانپی دانست؛ کسی که موفق، اجتماعی و بی‌درد به‌نظر می‌رسد، اما درواقع از تجربه‌ی عمیق درون گسسته است. اگر جانپی در مسیر فردیت‌یابی و بازگشت به خویش قرار دارد، تاکاتسوکی نماینده‌ی خودِ ایده‌آلی است که جانپی می‌توانست باشد، اما رهایش کرده. او تصویری بیرونی‌ است از آنچه جامعه می‌پسندد: نویسنده‌ای جذاب، بدون درگیری با سایه و ناخودآگاه. در چهارچوب روان‌تحلیل یونگی، می‌توان او را سایه‌ی روشن و سطحی جانپی دانست؛ بازتابی فریبنده، اما ناتمام از خودی که صرفاً در سطح می‌زیَد و به درون راه نمی‌یابد. حضور تاکاتسوکی تضاد درونی جانپی را پررنگ‌تر می‌کند و انتخاب ناخودآگاه او برای نزدیک شدن به سایوکو، انتخابی‌ است علیه این تصویر سطحی و برای رسیدن به ژرفای خویشتن.
در لایه‌ای دیگر از داستان قصه‌ای که جانپی برای سالا فی‌البداهه خلق می‌کند درظاهر روایتی کودکانه‌ است اما در عمق، سفری‌ است به لایه‌های تاریک روان خودش. خرس‌ها تمثیلی از نیروهای ناخودآگاه و واپس‌زده‌اند؛ ترس‌هایی بی‌نام که از درون جانپی تغذیه می‌کنند. سالا با سؤال‌های ساده و کودکانه‌اش، مانند راهنمایی در سفر روان، او را وا‌می‌دارد این داستان را لایه‌به‌لایه پیش ببرد. روایت به‌تدریج از خیال به حقیقت و‌ از ناخودآگاه به خودآگاه می‌رسد. جانپی با قصه گفتن، نه‌فقط برای سالا، بلکه برای خودش، آنچه را که درونش پنهان کرده بوده به رسمیت می‌شناسد. این روند هم در گفت‌وگوی بین نسل‌ها یا شخصیت‌هاست و هم پلی‌ میان بخش‌های گسسته‌ی روان: میان کودک، آنیما و خودِ بالغ.
درنهایت آنچه جانپی را نجات می‌دهد تصمیم به ماندن، نزدیک ‌شدن و دست به عمل زدن است. او تا پیش از این، صرفاً ناظری منفعل در زندگی بوده؛ کسی که حرف می‌زده، داستان می‌نوشته، تحلیل می‌کرده، اما هر بار از موقعیت‌های حیاتی کنار می‌کشیده: در عشق، در دوستی، و حتی در مواجهه با خود. اما این بار، با ورود به جهان سالا و سایوکو، با لمس ترس‌های کودکانه و نیروی خاموش آنیما، چیزی در درونش تغییر می‌کند. موراکامی با تصویرسازی‌های نمادینش و بدون زیاده‌گویی، نشان می‌دهد که بازگشت به خود، تنها از مسیر مواجهه با چهره‌های گمشده‌ی روان و عبور از انفعال ممکن است. داستان «شیرینی عسلی» درباره‌ی انسانی است که یاد می‌گیرد نه‌فقط بشنود و بگوید، بلکه بماند، مراقبت کند و برگزیند. درآخر، جانپی داستانش را نه با واژه، بلکه با عمل به پایان می‌برد. و این انتخابْ آغاز راهی است که در آن جانپی به‌سمت پذیرفتن و زیستن تمام بخش‌های وجودش گام برمی‌دارد.

گروه‌ها: اخبار, تازه‌ها, جمع‌خوانی, شیرینی عسلی - هاروکی موراکامی, کارگاه داستان دسته‌‌ها: جمع‌خوانی, داستان غیرایرانی, داستان کوتاه, شیرینی عسلی, کارگاه داستان‌نویسی, هاروکی موراکامی

تازه ها

مشترک موردنظر در دسترس نمی‌باشد

خداحافظ ای عزیز‌ترین

در ستایش میل

خوانشی استعاری از داستان کوتاه «کارم داشتی زنگ بزن»

خوانشی میان‌رشته‌ای از پی‌رنگ بلوغ دخترانه در داستان کوتاه «فلامینگو»

لینک کده

  • دوشنبه | گزیده جستارها و ...
  • ایبنا | خبرگزاری کتاب ایران
  • ایسنا | صفحه‌ی فرهنگ و هنر

پیشنهاد ما

درخت سیاست بار ندارد