شمارهی ششم ستون هفتگی «متن در حاشیه»، منتشرشده در تاریخ ۱۱ دی ۱۳۹۶ در روزنامهی اعتماد
در دوران دانشکده همکلاسیای داشتم که همیشه به مسایل نگاه منتقدانه داشت؛ تیزبین و ریزبین بود و مو را از ماست میکشید، با دلایل کافی پدیدهها و رویدادها و افراد را نقد میکرد، فهرستی از ایرادها و آسیبهایشان را میگذاشت روی میز کافهی دانشکده، و به راحتی حکم میداد که فلان چیز خوب نیست یا بهمان چیز باید تغییر کند. تا اینجای کارش -حتا میتوانم بگویم- غبطهبرانگیز بود (هم نگاه تیزبینش که در همان سنوسال کم، چیزهایی را که خیلیهای دیگر در آینه نمیدیدند، او در خشت خام میدید، و هم توانایی بلاغیاش که به او کمک میکرد مسایل مختلف را به هم ربط بدهد و به نتیجهی دلخواهش برسد)، اما از اینجا به بعد، دیگر چیزی برای گفتن نداشت. او برای نقد ذهن تحلیلگر خوبی داشت، اما برای پیشنهاد جایگزین، نه ذکاوت داشت، نه قریحه، نه جامعنگری، و نه مآلاندیشی. گفتوگو با او همیشه به بنبست میرسید. پنبهزن خوبی بود، اما از چینیبندزنی چیزی نمیدانست. برای فصل کردن آمده بود، نه وصل کردن. دلایل سلبی را پشت سر هم ردیف میکرد، اما در حرفهایش خبری از ایجاب نبود. یک «من میدونم» قلمبهی مدامی توی حرفهایش بود و برای همین به یاد کودکیهایمان، سفرهای گالیور و آدمکوچولوهای دوروبرش، اسمش را گذاشته بودیم گِلام. او همیشه در اعتراضها پیشقدم بود، برای جمع کردن بچههای دانشکده کاریزما و -در عین حال- پشتکار خوبی داشت، با این که معماری میخواند، میتوانست برود کنار بچههای عکاسی و برای برکنار کردن مدیرگروهشان کمپین موثر راه بیندازد، بیآن که اصلا موضوع ربطی بهش داشته باشد، بیآن که بداند بعد از برکناری فلانی چه کسی مدیریت گروه را به عهده خواهد گرفت و بیآن که کوچکترین تحلیلی از وضعیت آتی و شرایط بعد از تغییرات داشته باشد. او یک «معترض حرفهای» بود؛ به بعدش کاری نداشت! زندگیاش پایین و بالاهای زیادی داشت و وقتی به ثبات و آرامش رسید که متوجه شد اعتراض کردن بدون داشتن چشماندازی مشخص از آینده میتواند مخربتر و مهلکتر از هر کار دیگری -حتا سکوت- باشد. در مواجهه با پدیدههای مختلف، هرکدام از ما به فراخور شیوهی نگاه و عمق درک و قدرت تحلیلمان میتوانیم بررسی و نقد کنیم، اما خوب -وحتا لازم- است که در کنار اعتراض، به جایگزینها و راهحلهای دقیق عملی هم فکر کنیم. میگویند حرف باد هواست، باور نکنید، حرف باد هوا نیست، میشود برای یک دستمال قیصریه را به آتش کشید. اعتراضْ هدف نیست، وسیلهای است برای رسیدن به هدفهای والاتر، برای اصلاح امور.
دریافت فایل پی.دی.اف این یادداشت از اینجا