این چند ساعت هم که بگذرد و سال ۹۷ که از راه برسد، ما -همه- میشویم بازماندگان سال ۱۳۹۶؛ سال پرمخاطره و پرخطری که با امید، هیجان و مشارکت مردم و جامعهی مدنی برای ساختن ایرانی بهتر شروع شد، اما خیلی زود نامرادیها به سراغش آمدند، از دست سیاه ترور تا زلزله و غرق کشتی و سقوط هواپیما و ریزگردها و آلودگی هوا و سایر بلایای طبیعی و حوادث غیرطبیعی… اخبار و گزارشها، کشتگان این سال را به آمار و عدد اعلام میکنند. این درست نیست. اصلا ناجوانمردی است که آدمها را به عدد خلاصه کنیم و بگوییم در فلان حادثه ۱۴ نفر از دنیا رفتند یا در آن یکی ۶۶ نفر. هر کدام از این رفتگان کلی امید و آرزو داشتهاند، کلی دلبستگی و وابستگی عاطفی، کلی هدف و برنامه، کلی توقع از زندگی. اینها در عدد خلاصه نمیشود. بُعد دارد، عمق دارد، حس دارد. در این روزهای پایانی سال -و تا همیشه- خوب است یاد رفتگان این سال را گرامی بداریم و حواسمان باشد که هر کدام از ما بازماندگان ۱۳۹۶ میتوانستیم جای آنها باشیم. سال غریبی بود. واقعا سال غریبی بود. انگار زمین و زمان دست به دست هم داده بودند تا سالی سخت برای مردم ایران رقم بخورد. اما میگویند سختیای که آدم را نکشد، او را قویتر میکند. ما بازماندگان ۱۳۹۶ کرگدنهایی هستیم که از این سختی و تلخی، از این دام بلا، جان به در بردهایم و حالا باید قویتر و امیدوارتر برای سالی جدید آماده شویم؛ سالی که در آن کاش کشورمان هرچه بیشتر و بیشتر به سوی عقلانیت و مدارا حرکت کند… عقلانیت و مدارا؛ این دو کلیدواژهی تمدن و توسعهی معاصر. ما چه در داخل -میان خودمان- و چه در خارج -با دیگران- نیاز به مفاهمه و گفتوگوی بیشتری داریم. اعتمادسازی متقابل -چه میان خودمان و چه با دیگران- بیشتر از هر چیزی به همین مفاهمهای وابسته است که از دل گفتوگو بیرون میآید. امیدوارم سال ۱۳۹۷ سال شفافیت بیشتر باشد. امیدوارم سال عمل بهجای شعار باشد، سال صداقت، سال توجه به کرامت انسانی و سال توسعه و ترقی. همهی اینها، خلاصهترش میشود این که امیدوارم سال ۱۳۹۷ سال عقلانیت و مدارا باشد.