نویسنده: زهره نراقی
جمعخوانی داستان کوتاه «یِرمولای و زن آسیابان»۱، نوشتهی ایوان تورگنیِف۲
ايوان تورگنیِف (١٨١٨-١٨٨٣)، نويسندهی روس، در داستان كوتاه «یِرمولاى و زن آسيابان» با روایتی قدرتمند برشى از زندگى جامعهی خود را بهنمايش مىگذارد. او بدونتعصب دوربينى بهدست مىگيرد و در صحنهی شكار بهنمایش ريزهكارىهاى زندگى مردمى مىپردازد كه از سطح انسانى تنزل كردهاند. نخست از یرمولاى و سگش مىگويد و چنان اینهمانیای را میانشان برقرار میکند كه مشكل بتوان ازهم تشخيصشان داد. یرمولاى موژيكى است كه فقط زنده است؛ نه عاطفه دارد، نه هيچ حس بشرى ديگری. او مثل سگش مىگردد تا لقمهاى پیدا کند و زنده بماند، و اگر كسى را از خودش ضعيفتر ديد، آزارش دهد؛ مثل زنش كه هفتهاى يكبار بهسراغش میرود.
در کنار یرمولای، تورگنیف تصويرى را نشان مىدهد كه شايد علتى بر اين سبك زندگى باشد: زن آسیابان، و سرگذشت و سرنوشتش؛ دخترى كه چون كالايى پشت ويترين موردپسند ارباب قرار میگیرد و از خانوادهاش جدا میشود. او برطبق اصول جامعهی فئودالی اربابْ زندگی و رشد میکند، و نديمهی نازنينى است تا زمانى كه فقط به بانوى نازنين خدمت مىكند. سرنوشت شوم او وقتی آغاز مىشود كه برای خودش خواستهاى دارد و عاشق میشود. حالا دیگر كالايى نخواستنى است؛ فروخته مىشود و مرد دلبندش هم به سربازى فرستاده مىشود.
همنشینی این زندگیها در داستان «یرمولاى و زن آسيابان» در صحنهی داستان، معنایی را که تورگنیف درنظر داشته، کامل میکند؛ اگر یرمولاى براى زندگى بهتر تقاضايى میداشت، سرنوشتی شبیه زن آسیابان پیدا میکرد، همانطورکه سگش كه اگر به دست صاحب خود نظر میداشت، از زندگى ساقط مىشد.
۱. Yermolai and the Miller’s Wife
۲. (Ivan Sergéyevich Turgénev (1818 – 1883