کاوه فولادی نسب

وبسایت شخصی کاوه فولادی نسب

  • کاوه فولادی نسب
  • یادداشت‌ها، مقاله‌ها و داستان‌ها
  • آثار
  • اخبار
  • گفت‌وگو
  • صدای دیگران
  • کارگاه داستان
    • جمع‌خوانی
    • داستان غیر ایرانی
    • داستان ایرانی
  • شناسنامه
  • Facebook
  • Instagram
کانال تلگرام

طراحی توسط وبرنو

و کوچی که ملالش را پایانی نیست

۲۷ بهمن ۱۳۹۹

نویسنده: زهرا علی‌پور
جمع‌خوانی داستان کوتاه «گرگ»، نوشته‌ی امین فقیری


جهان داستانی امین فقیری، نویسنده‌ی پرکار شیرازی، در روستا تعریف می‌شود. فقیری در سال‌های دهه‌‌های چهل و پنجاه برای آن‌که نوع تأثیر نظام حاکم را بر سرنوشت و زندگی مردم روستایی بیان کند، ادبیاتی را برگزید که عنوان روستا را بر دوش می‌کشید و رسالتش هم پرداختن به مسائل آن بود. او با تکیه بر تجربه‌هایش در سپاه‌دانش و مطالعه‌ی دقیق سنن، باورها، اعتقادات و نیز شناخت معماری و طبیعت روستا، روایت‌هایی را نوشت که شاید نقطه‌‌عطفی باشند در ادبیات و داستان روستا، به‌لحاظ پرداختن به معضلات اقلیمی و توجه به شرایط حاکم بر آن‌ها. سیاست‌های شتاب‌زده‌ی سال‌های پس‌ازکودتا، انقلاب سفید و تصویب لایحه‌ی اصلاحات ارضی یکی از مواردی است که از نگاه جزئی‌نگر نویسندگان آن دوره‌ دور نماند؛ نمونه‌ای از ادبیات داستانی که پیش‌تر با غلام‌حسین ساعدی و محمود دولت‌آبادی به‌طور خاص، شروع شده بود، با مجموعه‌داستانی به‌نام «دهکده‌ی پرملال» از امین فقیری ادامه پیدا کرد. هرچند این کتاب هرگز به توفیقی که داستان‌های آن‌دو در این ژانر داستانی به دست آورده بودند، دست نیافت، اما بسیاری از منتقدان از آن به‌عنوان نمونه‌ی‌ای خوب در این ژانر یاد می‌کنند.
فقیری به‌سنت مرسومش در داستان‌های این مجموعه، داستان «گرگ» را با توصیف شاعرانه‌ای از فضای روستا، آب‌وهوا و طبیعت جاندارش شروع می‌کند. حسینقلی در بزمی از نم‌نم باران و رویش گیاهان بهاری، قرار است به دیدن مالک و ارباب ده برود. توصیف‌های نویسنده از مکان و زمان و شرح شاعرانه‌ی او از محیط، التهاب و نگرانی‌ای را که شخصیت محوری باید داشته باشد، کم‌رنگ می‌کند. راوی دانای‌کل داستان حسینقلی و موقعیتش را در خانه‌ی مالک به‌خوبی تصویر می‌کند و گرهِ کم‌جان و کم‌رمق ابتدای ماجرا را به اوج می‌رساند؛ جایی که حسینقلی، شرمگین خواسته‌اش را با ارباب طرح می‌کند و با مکر و کینه‌ی او مغموم و مغبون به خانه بازمی‌گردد. نویسنده با اشاره به سگی که با گرگ‌ها دوست شده و تصویر بازگشت رعیتی که روزگاری سرکشی پیشه کرده، پیش‌آگهی لازم را برای رخدادی ناخوشایند به مخاطبانش می‌دهد. اما به‌واقع روایتی را، که گره‌افکنی‌اش را با صبر و حوصله شروع کرده و با طمأنینه و با توجه به تمام عناصر طرح و پی‌رنگ کلاسیک داستان پیش برده، در یک کشمکشِ خلاصه کرده و بی‌آن‌که ادله‌ی درست و منطقی برای اتفاقات داشته باشد، پرشتاب رو به پایان می‌برد.
آنچه درنهایت منجر به عمل نهایی و کوچیدن مرد روستایی و خانواده‌اش می‌شود نه ارباب است که با کینه‌توزی، چوپان و گله‌ای را که در معرض تهدید هستند به زمین او روانه می‌کند، نه گرگ‌هایی که آن شب را برای حمله به میش‌ها انتخاب کرده‌اند و نه حتی ترس اهالی و حسینقلی از ارباب و زندان؛ حسینقلی کوچانده می‌شود زیرا این سرانجام سرکشی از نظام ارعاب و سرکوب است. رعیتی که ساز مخالف را برای مالک کوک کرده، لاجرم و در نقطه‌ای که باید از جغرافیای روستا حذف می‌شود و اهالی ده اگرچه در باطن از تمرد او خوشحال و راضی‌اند، در پایان شب هولناکی که «بوی خون با ذرات هوا داخل شده» با بغضی فروخورده و چشمانی اشک‌بار تصمیم به جلای او از خانه و کاشانه‌اش می‌گیرند تا از تنبیه احتمالی مالک در امان باشد و در بهار پیش‌ِرو بختش را برای زندگی در مکانی دیگر امتحان کند. حسینقلی با قلبی فشرده از روستا و مأمن خویش می‌رود؛ کاشانه‌ای که در آن به دنیا آمده و زیسته. اعتراض و به‌زعم ارباب، ورجه‌ورجه‌ی او برای زندگی بهتر و زمین بیشتر در کش‌وقوس همیشگی فرادست و فرودست منجر به ترک او از دیار مادری، هوای دل‌آشوب و آسمان گرفته‌اش می‌شود.
داستان «گرگ» (و سایر داستان‌های مجموعه‌ی «دهکده‌ی پرملال» نیز) تلاش درخور و قابل‌احترام امین فقیری است برای معرفی مردمان روستا. فقیری به فرم کلاسیک و سنتی ساختار داستان کوتاه وفادار مانده و تلاش کرده از منظر مردم‌شناسی و تاریخی تکه‌ای و برشی از زندگی روستاییان را با تمام آیین‌ها، عادات و باورهای رایج‌شان به رشته‌ی تحریر درآورد. فقیری با تأثیر از مکتب جنوب و نویسندگان پیش‌ازخود، تشبیهات و صور خیالی‌ای را در این روایت‌ها به کار می‌گیرد که گویی زائیده‌ی فرهنگ روستا و بر‌گرفته از خصوصیات اقلیمی و بومی آن است.

گروه‌ها: اخبار, تازه‌ها, جمع‌خوانی, کارگاه داستان, گرگ - امین فقیری دسته‌‌ها: امین فقیری, جمع‌خوانی, داستان ایرانی, داستان کوتاه, کارگاه داستان‌نویسی, گرگ

تازه ها

امتناع آخرین معجزه بود

مغازه‌ی معجزه

فراموشی خود در سایه‌ی نگاه دیگری

باری بر دوش

درباره‌ی تغییر شخصیت‌ها در داستان «تعمیرکارِ» پرسیوال اورت

لینک کده

  • دوشنبه | گزیده جستارها و ...
  • ایبنا | خبرگزاری کتاب ایران
  • ایسنا | صفحه‌ی فرهنگ و هنر

پیشنهاد ما

درخت سیاست بار ندارد