کاوه فولادی نسب

وبسایت شخصی کاوه فولادی نسب

  • کاوه فولادی نسب
  • یادداشت‌ها، مقاله‌ها و داستان‌ها
  • آثار
  • اخبار
  • گفت‌وگو
  • صدای دیگران
  • کارگاه داستان
    • جمع‌خوانی
    • داستان غیر ایرانی
    • داستان ایرانی
  • شناسنامه
  • Facebook
  • Instagram
کانال تلگرام

طراحی توسط وبرنو

تأملی بر مقولة «انتخاب داستان‌ها» با تمرکز روی مجموعه‌داستان «من ژانت نیستم» سلام کتاب – ۴۳ (در فاصلة سکوت‌های طولانی)

۸ بهمن ۱۳۹۰

 

  1. نویسنده‌ای که می‌خواهد مجموعه‌داستانی منتشر کند، همیشه یکی از دغدغه‌هایش این است که از میان داستان‌هایش کدام‌ها را انتخاب کند تا کتابش، مجموعه‌ای یک‌دست و همگن باشد. او بسته به سلیقه و نوع نگاهش ممکن است این یک‌دستی را در ساختار یا محتوای داستان‌هایش یا هردوی آن‌ها جست‌وجو کند. وقتی نویسنده‌ای تأکیدش را روی یک‌دستی ساختار و ساختمان داستان‌هایش می‌گذارد، خواننده با مجموعه‌داستانی روبه‌رو می‌شود که داستان‌هایش کم‌وبیش هم‌سطح هستند -یکی شاهکار نیست، یکی مفتضح- اما ممکن است به لحاظ مفهومی یا شکلی هیچ ربطی به‌هم نداشته باشند. در این حالت سطح ارتباط حسی خواننده با مجموعه‌ای که دست گرفته تقریباً ثابت باقی می‌ماند اما سطح ارتباط منطقی‌اش ممکن است مدام دست‌خوش تغییر و تحول شود؛ چراکه ممکن است هر داستان، جهان ویژه‌ای را برای خودش خلق کند که هیچ ربط مفهومی یا شکلی‌ای به داستان‌های قبلی و بعدی‌اش در مجموعه نداشته باشد. در مقابل، وقتی نویسنده‌ای تأکیدش را روی همگنی محتوایی داستان‌های منتخب برای مجموعه‌اش می‌گذارد، این امکان وجود دارد که سطح ارتباط حسی خواننده با داستان‌هایش مدام دچار تغییر شود؛ چراکه ممکن است داستان‌هایی قدرتمند در کنار داستان‌هایی ضعیف قرار گرفته باشند. در این حالت اما ترسیم سطح ارتباط منطقی خواننده با داستان‌ها نموداری یک‌دست را شکل می‌دهد. در چنین مجموعه‌ای، داستان‌ها در کنار یکدیگر جهانی داستانی را به وجود می‌آورند که به خواننده اجازة غور و تفحص و کشف و شهود می‌دهد. گاهی‌اوقات نویسنده‌ها در این زمینه تا آنجا پیش می‌روند که مجموعه‌داستان‌شان تبدیل به «مجموعه داستان‌های به‌هم‌پیوسته» می‌شود. در چنین مجموعه‌هایی داستان‌ها البته هرکدام شخصیت و هویت مستقلی دارند، اما از طریق تکرار شخصیت‌ها یا مکان‌ها یا صحنه‌ها به‌هم ربط داده می‌شوند و از این راه قابلیتی افزوده پیدا می‌کنند. از جملة این‌دست آثار در ادبیات داستانی فارسی‌زبان می‌توان «عزاداران بیل» نوشتة غلامحسین ساعدی (۱۳۶۴-۱۳۱۴)، «این شکسته‌ها» نوشتة جمال میرصادقی (متولد سال ۱۳۱۲) و «آویشن قشنگ نیست» نوشتة حامد اسماعیلیون (متولد ۱۳۵۵) را نام برد.
  2. «من ژانت نیستم» نام مجموعه‌داستانی است نوشته محمد طلوعی که نشر افق به‌تازگی منتشر کرده است. طلوعی پیشتر رمان «قربانی باد موافق» را نوشته است. «من ژانت نیستم» را نمی‌توان مجموعه‌ای از داستان‌های به‌هم پیوسته دانست، اما این را هم نمی‌توان نادیده گرفت که در این مجموعه‌داستان نخ‌های باریک و نامریی‌ای وجود دارند که داستان‌ها را به‌هم پیوند می‌دهند: راوی اول‌شخصی که در همة داستان‌ها حضور دارد و آدمی است بسیار تنها و همیشه در تردید و ترس از سرنوشت به سر می‌برد، سفری که راوی به ترکیه داشته، سفری که در کودکی راوی، پدر و مادرش قرار بوده به دانمارک داشته باشند، پدربزرگی که خیاط بوده و جوانی‌اش در پاریس و میان‌سالی‌اش در رشت و تهران گذشته، علاقة راوی به موسیقی و تار نواختنش و غیره. هرکدام از این موضوعات در مجموعه‌داستان «من ژانت نیستم» ممکن است در یکی از داستان‌ها مورد اشاره‌ای ضمنی قرار گرفته باشند و بعد تبدیل به موضوع اصلی داستانی دیگر شده باشند. طلوعی در داستان‌هایش توجه زیادی به جزییات دارد و درست به همین دلیل، حقیقت‌مانندی داستان‌های او یکی از شاخص‌ترین ویژگی‌های آن‌هاست. این ویژگی باعث می‌شود که خواننده خود را با داستان هم‌داستان ببیند و به‌راحتی با شخصیت‌ها و آن‌چه بر آن‌ها می‌گذرد ارتباط برقرار کند. داستان‌های این مجموعه هیچ‌کدام خطی نیستند و راوی اول‌شخص‌شان آن‌قدر ذهن پیچیده و درگیری دارد که مدام در زمان به عقب و جلو می‌رود و جریان خطی روایت را برهم می‌زند. همین ویژگی البته تبدیل به چشم اسفندیار داستان‌های «داریوش خیس» و «راه درخشان» می‌شود. هر هفت داستان مجموعه «من ژانت نیستم» زبانی ساده و روان و البته بسیار غنی دارند. طلوعی در داستان‌های این مجموعه‌اش وقتی می‌خواهد دربارة مقوله‌ای (مثلاً بازی تخته‌نرد یا خیاطی یا اعتیاد به مواد مخدر یا هرچیز دیگر) صحبت کند، با تسلط کامل و با استفاده از واژه‌های مخصوص همان مقوله درباره‌اش صحبت می‌کند و از این حیث مجموعه‌اش دایره واژگان گسترده‌ای دارد و در این دورانی که بخش مهمی از نویسنده‌های ایرانی دارند به سمت زبان عملکردگرای ژورنالیستی یا دست‌کم شبه‌ژورنالیستی حرکت می‌کنند، این کم امتیازی نیست. این زبان پویا و جهان داستانی جذابی که در مجموعه‌داستان «من ژانت نیستم» خلق شده، دلایلی هستند که باعث می‌شوند «سلام کتاب» برای این هفته این کتاب را پیشنهاد کند.
  3. بی‌ارتباط به کتاب، اما مرتبط با مقولة فرهنگ: از شنبة هفتة پیش برگزاری مجموعه‌جلساتی با عنوان «سلسله‌نشست‌های آشنایی با اندیشه‌ها و آثار معماران معاصر جهان» در سالن گوشه فرهنگسرای نیاوران شروع شده است. در هر نشست از این سلسله‌نشست‌ها من و مریم کهنسال‌نودهی در قالب سخنرانی‌هایی همراه با تصاویر و اسلایدهای مختلف به معرفی معماران بزرگ معاصر می‌پردازیم. بعضی از این معمارها در ایران کاملاً ناشناخته مانده‌اند و بسیاری از آن‌هایی‌شان هم که شناخته شده‌اند، فقط آثارشان مورد توجه قرار گرفته، نه اندیشه‌هایی که در سر داشته‌اند و جهان هنری‌ای که کوشیده‌اند خلق کنند. هدف «سلسله‌نشست‌های آشنایی با اندیشه‌ها و آثار معماران معاصر جهان» بیشتر این است که دست از نگاه سطحی یا به عبارت بهتر نگاه «کارت پستالی» به آثار معماران بردارد و بکوشد با واکاوی اندیشه‌های آن‌ها، تلاششان برای خلق جهان شخصی‌شان و چگونگی طی کردن این مسیر را بازنمایی کند. یکی از اهداف ما در این سلسله‌نشست‌ها این است که به خودمان، به جامعة معماری، به جامعة هنری و به جامعة ایرانی یادآوری کنیم که معماری صرفاً کالبدی فیزیکی برای پاسخ دادن به عملکردی خاص نیست و پیش از هرچیز دیگری، هنری والاست که محیط و فضای زیست انسان را شکل می‌دهد. برای همین هم در تنظیم مطالب این سلسله‌نشست‌ها، گروه هدف صرفاً معماران و متخصصان درگیر با امر ساخت‌وساز در نظر گرفته نشده است. هم‌وغم ما در برگزاری این سلسله‌نشست‌ها این است که فریاد بزنیم به‌راستی در دنیای هنر، میان معماری با تئاتر و موسیقی و سینما و ادبیات و غیره تفاوتی وجود ندارد، و یکی از مهم‌ترین هدف‌های همة هنرها خلق جهانی زیباتر برای زندگی و زندگی‌ای باکیفیت‌تر برای انسان و انسانی پوینده‌تر برای رشد و تعالی است. «سلسله‌نشست‌های آشنایی با اندیشه‌ها و آثار معماران معاصر جهان» تا روز سیزدهم اسفندماه سال‌جاری هر شنبه از ساعت پنج‌ونیم تا هشت عصر در فرهنگسرای نیاوران برگزار می‌شود و حضور در آن‌ها برای عموم آزاد است.

گروه‌ها: سلام کتاب

تازه ها

قصه‌ای در دل داستان

از رنج هنر

شفقی قطبی در آسمانی خاکستری

دیدار و گفت‌وگو با کاوه فولادی‌نسب

مونولوگ‌های یک راوی در سرزمینی بدون‌پیرنگ

لینک کده

  • دوشنبه | گزیده جستارها و ...
  • ایبنا | خبرگزاری کتاب ایران
  • ایسنا | صفحه‌ی فرهنگ و هنر

پیشنهاد ما

درخت سیاست بار ندارد