کاوه فولادی نسب

وبسایت شخصی کاوه فولادی نسب

  • کاوه فولادی نسب
  • یادداشت‌ها، مقاله‌ها و داستان‌ها
  • آثار
  • اخبار
  • گفت‌وگو
  • صدای دیگران
  • کارگاه داستان
    • جمع‌خوانی
    • داستان غیر ایرانی
    • داستان ایرانی
  • شناسنامه
  • Facebook
  • Instagram
کانال تلگرام

طراحی توسط وبرنو

تأملی بر مقولة «زبان عملکردگرا» با تمرکز روی مجموعه‌داستان «رگبار» سلام کتاب – ۲۲ (پیوسته در حال شلیک)

۲۹ مرداد ۱۳۹۰

 

  1. مفهوم عملکردگرایی از آن مفاهیمی است که در دوران مدرن وارد دنیای هنر شده و در طول صد‌واندی سالی که از عمرش می‌گذرد، دستخوش تغییرات زیادی شده است. این واژه را به‌خصوص معماران مکتب‌های پیش‌مدرنی نظیر مکتب شیکاگو زیاد به کار می‌بردند و برایش هم مصداق‌ها و الگوهای جالبی ایده‌پردازی می‌کردند. لویی سالیوان (۱۹۲۴-۱۸۵۶)، معمار آمریکایی و از بنیان‌گزاران مکتب شیکاگو، جملة جالبی دارد که جان‌مایة مفهوم عملکردگرایی را در خود نهفته دارد و به‌همین‌دلیل هم بارها و بارها در طول یک قرن اخیر از قول او نقل شده است. او می‌گوید: «فرم تابع عملکرد است.» سالیوان این جمله را در زمانه‌ای مطرح کرد که معماری غرب آکنده از تزیینات بود؛ تزییناتی که گاه عملکرد فضا و فراوردة معماری را مخدوش می‌کرد. در این زمینه و به‌عنوان مثالی ساده می‌توان از اتاق‌خواب‌هایی یاد کرد که آن‌قدر زرق‌وبرق داشتند که کسی نمی‌توانست در آن‌ها استراحت کند و به آرامش برسد. این جملة سالیوان نه‌تنها در معماری آمریکایی و بعدها معماری سایر سرزمین‌ها، که در رشته‌های هنری دیگر هم مورد توجه قرار گرفت و کم‌کمک به یکی از مؤلفه‌های هنر مدرن تبدیل شد. در زمینة ادبیات داستانی بسیاری از نویسنده‌های مدرنیست معتقد بودند که زبان داستان باید عاری از هرگونه تزیینی باشد و به ساده‌ترین و روان‌ترین شکل ممکن و بی‌آن‌که خواننده را با تصویرسازی‌ها و تشبیه‌ها و مهم‌تر از همه بازی‌های زبانی درگیر کند، مطلب را به او برساند. عملکردگرایی مدرنیستی مزایای زیادی داشت که از جملة آن‌ها کنار گذاشتن همین تزیینات زاید و مخل از هنر بود، اما در میانه‌های قرن بیستم روی دیگر خودش را هم نشان داد. پیشروی و افراط در عملکردگرایی باعث شد که روح و زیبایی از هنر رخت ببندد و اینجا بود که آن نقد معروف به هنر مدرن، یعنی ماشینی بودن آن مطرح شد. تغییری که به‌تدریج و در پاسخ به این نقد در نگاه مبتنی بر عملکردگرایی به وجود آمد، این بود که هنرمند با ظرافت تمام درعین‌حال که حواسش به حفظ سلامت عملکرد و دوری از حشو و زواید است، ویژگی‌های زیبایی‌شناسانة اثر را نیز به‌دقت مورد توجه قرار دهد. به‌این‌ترتیب مثلاً در داستان‌نویسی انگاره‌ها و شگردهایی مانند توصیف و تشبیه و طرح حاشیه برای پررنگ کردن متن، که روزگاری از داستان رخت بربسته بود، دوباره و با قرائتی مبتنی بر زیبایی‌شناسی به خانه‌اش برگشت… و این جریانی است که تا به امروز هم به حضورش در هنر و به‌خصوص ادبیات و معماری ادامه داده است.
  2. پیشنهاد این هفتة «سلام کتاب» مجموعه‌داستان «رگبار» است. این مجموعه‌داستان را میثم کیانی نوشته و نشر چشمه در سال ۱۳۸۹ روانة بازار کتاب کرده است. «رگبار» شامل یازده داستان کوتاه است که در همة آن‌ها فضاهای مدرن شهری به چشم می‌خورد و عموماً در جهانی معوج و هذیان‌زده جریان دارند. در بعضی از داستان‌های مجموعه مانند «گم‌شده»، «ویزیت در کافه» و «بیسکویت لجنی» نویسنده به‌خوبی توانسته جریان واقع‌گرای داستان و دنیای هذیانی را درکنار هم قرار دهد و به ترکیب‌بندی داستانی مناسبی برسد؛ این نکته البته برمی‌گردد به انتخاب موضوع، درونمایه، شخصیت، چیدمان و عمل داستانی: در این داستان‌ها با شخصیت‌هایی روبه‌رو هستیم که گره‌های ذهنی و درگیری‌های عاطفی پیچیده‌ای دارند. این شخصیت‌ها در روایت‌هایی واقع‌گرا که در شهر جریان دارند (و مگر شهر چیزی جز مکانی برای تجلی پیچیدگی‌های ذهنی انسان مدرن است) و در خلال عمل‌های داستانی‌ای متناسب با چیدمان و صحنة داستان، در مقابل خواننده به نمایش گذاشته می‌شوند. کیانی در بعضی از داستان‌های مجموعه‌اش نمی‌تواند این نسبت مناسب را برقرار کند و در نتیجه پیرنگ داستان خوب جفت‌وجور نمی‌شود و داستان تبدیل به متنی گنگ می‌شود که حتی چندبار خواندنش هم کمکی به درک و دریافت کامل آن نمی‌کند؛ از جملة این داستان‌ها در مجموعه می‌توان «عکس» و «ریسه‌های خرمایی ریشه‌های سرخ» را نام برد. یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های مجموعه‌داستان «رگبار» زبان آن است: «زبان عملکردگرا». کیانی در داستان‌های این مجموعه خلی کم تصویرسازی می‌کند، خیلی کم از تشبیه و توصیف استفاده می‌کند، و به‌جای این‌که رویدادهای داستان را به‌کمک آوردن تعبیرها و پرداختن به حاشیه‌ها روایت کند، معمولاً مستقیم می‌رود سر اصل مطلب (حتی وقتی که ماجرای داستان، ماجرایی ذهنی است). همة این‌ها کمک می‌کند تا خواننده بتواند به ساده‌ترین شکل با داستان ارتباط برقرار کند؛ چراکه اصولاً کارکرد زبان عملکردگرا همین است. اما ایراد کار اینجاست که کیانی در این مسیر، راه افراط می‌پیماید و گاه داستان‌هایش حالتی تصنعی و تهی از احساس پیدا می‌کنند. این موضوع همان ایرادی است که از نیمه‌های قرن بیستم بارها به «زبان عملکردگرا» و ایدة عملکردگرایی وارد شده است.
  3. بی‌ارتباط به کتاب، اما مرتبط با مقولة فرهنگ: بعضی هنرمندها هستند که در دو یا چند رشتة هنری فعالیت می‌کنند و به‌اصطلاح آدم‌ها یا هنرمندهای چندظرفیتی هستند. لوکوربوزیه (۱۹۶۵-۱۸۸۷) معمار، نقاش و مجسمه‌ساز مدرنیست فرانسوی، وودی آلن (متولد ۱۹۳۵) کارگردان، فیلمنامه‌نویس، بازیگر و موسیقی‌دان آمریکایی و آندره مالرو (۱۹۷۶-۱۹۰۱) سیاستمدار و نویسندة فرانسوی از اولین نمونه‌هایی هستند که در این زمینه ممکن است نامشان به ذهن متبادر شود. چندظرفیتی بودن البته به معنای از این شاخه به آن شاخه پریدن نیست و هیچ ربطی به نداشتن پشتکار ندارد. چنین هنرمندهایی معمولاً در هر چند زمینة فعالیتشان، کارهای درخور توجهی انجام می‌دهند. به‌همین‌دلیل هم معمولاً در جوامع پیشرفته به‌خوبی شناخته و شناسانده می‌شوند و هواداران زیادی هم دارند. در میان هنرمندهای ایرانی نیز می‌توان آدم‌های چندظرفیتی پیدا کرد و در این زمینه یکی از مهم‌ترین نام‌هایی که به ذهن می‌آید، رضا قاسمی (متولد ۱۳۲۸) هنرمند ایرانی مقیم فرانسه است. بعضی رضا قاسمی را نویسنده‌ای می‌دانند که یکی از بهترین رمان‌های ایرانی سی‌سالة اخیر یعنی «همنوایی ارکستر شبانة چوب‌ها» را نوشته، بعضی او را آهنگساز و نوازندة سه‌تاری می‌دانند که در آلبوم «گل صدبرگ» تصنیف «الا یا ایهاالساقی» و آن قطعة ضربی زیبای پایانی را ساخته و بعضی هم او را کارگردان تئاتری می‌دانند که در دهة شصت تعدادی از بهترین تجربه‌های تئاتری ایران را روی صحنه آورده است. رضا قاسمی همة این‌ها هست و خوب است به کسانی که مثلاً رمان‌های او را دوست دارند، پیشنهاد شود که حتماً چرخی در دنیای مجازی بزنند و قطعات موسیقی او را هم گوش دهند، یا می‌شود به کسانی که مثلاً از موسیقی او خوششان می‌آید پیشنهاد داد که بنشینند و نوشته های او را هم بخوانند.

 

گروه‌ها: سلام کتاب

تازه ها

قصه‌ای در دل داستان

از رنج هنر

شفقی قطبی در آسمانی خاکستری

دیدار و گفت‌وگو با کاوه فولادی‌نسب

مونولوگ‌های یک راوی در سرزمینی بدون‌پیرنگ

لینک کده

  • دوشنبه | گزیده جستارها و ...
  • ایبنا | خبرگزاری کتاب ایران
  • ایسنا | صفحه‌ی فرهنگ و هنر

پیشنهاد ما

درخت سیاست بار ندارد