کاوه فولادی نسب

وبسایت شخصی کاوه فولادی نسب

  • کاوه فولادی نسب
  • یادداشت‌ها، مقاله‌ها و داستان‌ها
  • آثار
  • اخبار
  • گفت‌وگو
  • صدای دیگران
  • کارگاه داستان
    • جمع‌خوانی
    • داستان غیر ایرانی
    • داستان ایرانی
  • شناسنامه
  • Facebook
  • Instagram
کانال تلگرام

طراحی توسط وبرنو

تأملی بر مقولة «گفت‌وگو با نویسنده‌ها» با تمرکز روی کتاب «واقعیت و رؤیا» سلام کتاب – ۱۹ (گفتیم تا گفته باشیم)

۸ مرداد ۱۳۹۰

 

  1. گفت‌وگو با هنرمندها همیشه جذاب بوده و هست. این‌که مخاطب بفهمد هنرمند محبوبش در زندگی واقعی‌اش چه‌جور آدمی است، چه‌جور فکر می‌کند و چه‌جور رفتار می‌کند، همیشه پر از جذابیتی آشکار و نهان است. اما حقیقت امر این است که گفت‌وگویی خوب با هنرمندی کارکشته گذشته از این جذابیت شبه‌ژورنالیستی دو امتیاز بزرگ دیگر هم دارد. امتیاز اول چنین کاری این است که منبعی مکتوب، ارزشمند و قابل استناد به منابع مکتوب موجود اضافه می‌کند؛ منبعی که می‌تواند مورد استفادة اندیشمندان و پژوهشگران و دانشجویان قرار بگیرد و ای‌بسا به زبانی ساده‌تر (زبان گفتار) همان مفاهیمی را بازگو کند که هنرمند در آثارش و نوشته‌هایش مطرح کرده است. نمونة بسیار خوب از این‌دست در آثار فارسی‌زبان را می‌توان کتاب «مکالمات» (نشر ویستار – ۱۳۷۹) دانست. این کتاب گفت‌گوی ملک‌ابراهیم امیری با اکبر رادی است که پیشتر البته با نام «بشنو از نی» (انتشارات هدایت – ۱۳۷۰) منتشر شده بود. در این گفت‌گوی مفصل رادی با همان وسواس همیشگی‌اش تلاش کرده تا در پاسخ به سؤالات همة آن‌چه را که می‌توان عصارة آگاهی او دانست، بیان کند و منبعی موثق و قابل اعتنا برای ادبیات و به‌خصوص ادبیات نمایشی ایران فراهم کند. امتیاز دیگر گفت‌وگو با هنرمندها این است که در خلال چنین گفت‌وگوهایی نوعی مستندسازی دربارة بخشی از تاریخ هنر یا ادبیات یک سرزمین صورت می‌گیرد. امروز وقتی ما آن گفت‌گوی کوتاه مسعود کیمیایی را بعد از ساختن فیلم سینمایی «قیصر» می‌خوانیم، یا گفت‌وگوهای علی‌اصغر ضرابی با بهرام صادقی در سال ۱۳۴۵ را می‌خوانیم، یا کتاب «ما نیز مردمی هستیم» (نشر پارسی – ۱۳۶۸) را می‌خوانیم که گفت‌وگوی امیرحسن چهلتن و فریدون فریاد است با محمود دولت‌آبادی، تا حد زیادی می‌توانیم حال‌وهوای رایج و بنیان‌های نظری فضای ادبی و هنری زمانه‌ای را که گفت‌وگو در آن انجام شده درک کنیم. البته این قسم از مستندسازی در بیشتر کشورهای دنیا بر عهدة زندگی‌نامه‌نویس‌هاست. آن‌ها در خلال ثبت و ضبط رویدادهای زندگی یک هنرمند، اوضاع و احوال جامعه، شرایط حاکم بر فضای هنری و ادبی و بنیان‌های نظری موجود را نیز ثبت و ضبط می‌کنند. زندگی‌نامه‌نویسی در کشور ما رایج نیست. این‌که فقدان زندگی‌نامه‌های مستند و دقیق آن‌قدر ایراد بزرگی است که حتی می‌تواند به روند پیشرفت هنر و ادبیات یک مملکت لطمه بزند، خود بحثی است جداگانه، اما در چنین شرایطی به نظر می‌رسد تنها جایگزین سالم و کارآمد همین گفت‌گوهایی است که هرازگاه با هنرمندها و نویسنده‌ها و شاعرها انجام می‌شود. کسانی که امروز وقت می‌گذارند و زحمت انجام گفت‌وگو و پیاده کردن صحبت‌ها و برگرداندن ادبیات شفاهی به ادبیات کتبی را بر خود هموار می‌کنند، بی‌تردید حق بزرگی بر گردن این ادبیات نحیف دارند و کارشان شایستة تقدیر است.
  2. پیشنهاد این هفتة «سلام کتاب» برخلاف هفته‌های گذشته یک کتاب جدید نیست. کتابی است که در سال ۱۳۸۳ توسط نشر افق منتشر شده و به دلایلی در آن زمان چندان که باید‌وشاید مورد توجه قرار نگرفته است. نام این کتاب «واقعیت و رؤیا»ست که گفت‌وگوی مفصل علیرضا پیروزان با محمد محمدعلی است. محمدعلی متولد سال ۱۳۲۷ در تهران است و تاکنون پنج مجموعه‌داستان، هشت رمان، یک سفرنامه و سه کتاب دیگر منتشر کرده و علاوه بر این دستی در آموزش داستان‌نویسی نیز داشته است. در «واقعیت و رؤیا» صحبت پیروزان با محمدعلی از کودکی و جوانی او شروع می‌شود و به بحث‌های مختلف نظری دربارة ادبیات داستانی معاصر می‌رسد. از جملة این بحث‌ها می‌توان به این موارد اشاره کرد: ادبیات مشروطه، نسل‌های مختلف داستان‌نویسی ایران به‌خصوص نسل اول و دوم، ادبیات کلاسیک ایران و ارتباطش با داستان‌نویسی مدرن، اوضاع و احوال داستان‌نویسی معاصر ایران، آموزش داستان‌نویسی، کانون نویسندگان ایران و مسایل حول‌وحوش آن، رمان‌نویسی در ایران و ادبیات مهاجرت. در پایان هم مجموعه مباحثی دربارة آثار محمدعلی آمده است. در این میان یکی از مباحثی که تاکنون در متون نظری بسیار کم -بسیار کمتر از آن‌چه که شایسته‌اش بوده- مورد توجه قرار گرفته، بحث ادبیات مشروطة ایران است. محمدعلی در این خصوص نظرهایی دارد که بسیار جذاب است و می‌تواند پایة خوبی برای بررسی‌ها و پژوهش‌های بعدی کسانی باشد که به این مبحث علاقه‌مندند. بزرگ‌ترین نطقه‌ضعف این کتاب ویرایش و تنظیم نهایی آن است. گفت‌وگو -با توجه به حجمش- به نظر نمی‌رسد که در یک نشست انجام شده باشد. به همین دلیل هم مباحث تکراری و حتی اظهارنظرهای تکراری در آن زیاد به چشم می‌خورد. طبعاً مصاحبه‌کننده یا ویراستار باید در پرداخت نهایی دستی در ترتیب مطالب مطرح‌شده در کتاب می‌برد تا در متن نهایی شاهد چندباره‌گویی‌ها و تکرارها نباشیم. «واقعیت و رؤیا» را نمی‌توان گفت‌وگویی کاملاً حرفه‌ای با یک نویسندة تأثیرگذار معاصر دانست، اما همین‌قدر که پیروزان اهمیت گفت‌وگو با نویسنده‌ای مانند محمد محمدعلی را درک کرده و همین‌قدر در جامعة پر از رخوت ایرانی دست به چنین کاری زده، جای تقدیر فراوان دارد.
  3. بی‌ارتباط به کتاب، اما مرتبط با مقولة فرهنگ: «من باهارم تو زمین / من زمینم تو درخت / من درختم تو باهار / ناز انگشتای بارون تو باغم می‌کنه / میون جنگلا تاقم می‌کنه / تو بزرگی مث شب / اگه مهتاب باشه یا نه / تو بزرگی مث شب / خود مهتابی تو اصلاً، خود مهتابی تو / تازه، وقتی بره مهتاب و هنوز / شب تنها باید / راه دوری رو بره تا دم دروازة روز / مث شب گود و بزرگی مث شب / تازه روزم که بیاد / تو تمیزی / مث شبنم، مث صبح…» (آیدا در آینه – ۱۳۴۳) آن‌چه خواندید و احتمالاً خواندنش برایتان کمی هم توأم با نوستالژی بود، بخشی از شعر «من و تو، درخت و بارون…» سرودة احمد شاملو است؛ همان شاعر بزرگی که روز دوم مردادماه -یکشنبة هفتة گذشته- برای یازدهمین بار به سوگش نشستیم، همان شاعر بزرگی که فقط شعر نمی‌سرود، مترجم خلاقی هم بود، پژوهشگر پرتلاشی هم بود، همان شاعر بزرگی که معلوم نیست چند نسل باید بیاید و برود تا چون اویی دوباره در عالم ادبیات ایران ظهور کند و همان شاعر بزرگی که به نظر نمی‌رسد حتی تاریخ هم تاب‌وتوان از یاد بردنش را داشته باشد.

 

 

گروه‌ها: سلام کتاب

تازه ها

امتناع آخرین معجزه بود

مغازه‌ی معجزه

فراموشی خود در سایه‌ی نگاه دیگری

باری بر دوش

درباره‌ی تغییر شخصیت‌ها در داستان «تعمیرکارِ» پرسیوال اورت

لینک کده

  • دوشنبه | گزیده جستارها و ...
  • ایبنا | خبرگزاری کتاب ایران
  • ایسنا | صفحه‌ی فرهنگ و هنر

پیشنهاد ما

درخت سیاست بار ندارد