کاوه فولادی نسب

وبسایت شخصی کاوه فولادی نسب

  • کاوه فولادی نسب
  • یادداشت‌ها، مقاله‌ها و داستان‌ها
  • آثار
  • اخبار
  • گفت‌وگو
  • صدای دیگران
  • کارگاه داستان
    • جمع‌خوانی
    • داستان غیر ایرانی
    • داستان ایرانی
  • شناسنامه
  • Facebook
  • Instagram
کانال تلگرام

طراحی توسط وبرنو

تأملی بر مقوله «داستان‌های چخوفی» با تمرکز روی مجموعه‌داستان «شما از کجا بادمجان می‌خرید؟» سلام کتاب – ۱۳۱ (چند ضربه به در)

۱۱ آذر ۱۳۹۲

۱. چخوف (۱۹۰۴ – ۱۸۶۰) را کمتر کسی هست که اهل کتاب باشد و نشناسد. امروز که چیزی بیش صد سال از مرگ او می‌گذرد، هنوز هم داستان‌های کوتاه و نمایشنامه‌هایش هوادارها و خواننده‌های زیادی دارد و این بی‌تردید برمی‌گردد به اصالت یا اوریجینالیته‌ای که در نگاه او وجود داشته؛ چه از حیث معنایی و چه از حیث ساختاری. او خود در جایی می‌گوید: «درباره گسترش هنر داستان‌نویسی بسیار صحبت شده، اما آن‌چه به‌واقع اتفاق افتاده، این است که موپاسان در فرانسه و من در روسیه داستان کوتاه واقعی را نوشته‌ایم.» این اظهارنظر گرچه رنگ‌وبویی مغرورانه دارد، اما به‌هیچ‌وجه دور از واقع نیست. چخوف در آغاز فعالیت داستان‌نویسی‌اش کم‌وبیش تحت‌تأثیر گی دو موپاسان (۱۸۹۳ – ۱۸۵۰) قرار داشت و به عبارتی دیگر از سنت ادگار آلن‌پو (۱۸۴۹ – ۱۸۰۹) پیروی می‌کرد. اما کم‌کمک توانست زبان ویژه خود را در داستان‌سرایی پیدا کند و به آن اصالتی که صحبتش شد، دست یابد. او در داستان‌هایش -برخلاف پو و موپاسان- از پیرنگ باز استفاده می‌کرد و به این ترتیب تلاش می‌کرد تا داستان را هرچه بیشتر به زندگی واقعی -به بی‌شکلی زندگی واقعی- نزدیک کند. او معتقد بود که پیرنگ‌های پیچیده و روایت‌های تکنیکی‌ای که دیگران در داستان‌هایشان به کار می‌برند، اگرچه به داستان جذابیت می‌دهد، اما آن را از زندگی واقعی دور می‌کند. چخوف به‌جای توجه به حادثه‌ها، در داستان‌هایش روی آدم‌ها تمرکز می‌کند و نتیجه این است که عمل بیرونی در داستان‌های او به کمترین میزان یا کم‌رنگ‌ترین حد خود می‌رسد و آن‌چه در کانون تمرکز قرار می‌گیرد، عمل درونی و وضعیت و موقعیت داستانی است. همه این‌ها در کنار فضا و رنگ امپرسیونیستی‌ای که در داستان‌های او وجود دارد، نوع خاصی از داستان را خلق می‌کند که می‌شود «داستان چخوفی» نامیدش. در «داستان چخوفی» زندگی در ملموس‌ترین شکلش -با همه خوبی‌ها و بدی‌ها و زیبایی‌ها و زشتی‌هایش- به تصویر کشیده می‌شود. در این‌دست داستان‌ها معمولا هیچ حادثه مهیجی وجود ندارد و گاه حتی آغاز و پایان داستان هم چندان واضح و مشخص نیست. «داستان چخوفی» برهه‌ای یا برشی است از زندگی؛ گویی برای لحظه‌ای روی گوشه تاریکی از زندگی، نوری انداخته می‌شود و نویسنده بی‌هیچ قضاوتی و بی‌هیچ پایبندی‌ای به فراروایتی، تنها تصویرگری است که این واقعیت موجود را پیش چشم دیگران به نمایش می‌گذارد.
۲. «شما از کجا بادمجان می‌خرید؟» (نشر هیلا – ۱۳۹۱) اولین مجموعه‌داستان دینا کاویانی است؛ مجموعه‌داستانی با چهارده داستان کوتاه، که بیشترشان حول و حوش مسایل زنان می‌گردد و آن‌چه را که زندگی در جامعه و فرهنگ ایرانی برای ایشان رقم می‌زند، به تصویر می‌کشد. زنان داستان‌های مجموعه «شما از کجا بادمجان می‌خرید؟» -چه آن‌جا که در نقش راوی اول‌شخص قرار می‌گیرند و چه آن‌جا که به‌شکل راوی سوم‌شخص در داستان‌ها حضور می‌یابند- تبدیل به نماینده‌هایی برای زنان ایرانی می‌شوند که واقعیت زندگی‌شان با آن‌چه از زندگی توقع داشته‌اند در تعارض قرار گرفته، یا دست‌کم همخوانی ندارد. زبان کاویانی در داستان‌هایش زبان ساده و سرراستی است که بیشتر داستان می‌گوید و درگیر یا مشغول زبان‌بازی نمی‌شود؛ گرچه استفاده اندک نویسنده از توصیف و تلاش اندکش برای ساخت و پرداخت فضا و رنگ، گاهی زبان را به سمت گزارشی شدن سوق می‌دهد. حادثه در داستان‌های «شما از کجا بادمجان می‌خرید؟» معمولا حادثه پررنگ یا تأثیرگذاری نیست، بلکه این تأثیر حوادث روی شخصیت‌های اصلی است که در مرکز داستان قرار می‌گیرد. از این حیث داستان‌های کاویانی در این مجموعه بیش از آن که ایده‌محور باشند، مبتنی بر روان‌شناسی و شخصیت‌پردازی هستند. در داستان‌های این مجموعه تلاشی از خلق موقعیت‌های طنز هم به چشم می‌خورد که البته هنوز مانده تا قوام یابد و هنوز نیاز به پختگی بیشتری دارد. «آپارتمان شماره هفده» و «شما از کجا بادمجان می‌خرید؟» بهترین و «آقای گلابی یک روشنفرنماست» ضعیف‌ترین داستان‌های این مجموعه هستند. این کتاب، اولین کتاب نویسنده‌اش است و کاویانی هم -مانند بسیاری از نویسنده‌های دیگر- در این اولین تجربه انتشار، شیوه‌های روایت و فرم‌های متفاوتی را آزموده است که کم و بیش برای هر نویسنده‌ای تلاشی لازم تلقی می‌شود تا به‌تدریج زبان خاص خودش را پیدا کند. خوبی پیشنهاد این هفته «سلام کتاب» این است که چندان درگیر فمینیسم رادیکال یا شعارزده نمی‌شود و این امر به داستان‌هایش جنبه عامی می‌دهد که هر مرد یا زنی ممکن است بتواند بخش‌هایی از وجود خودش را در آن‌ها پیدا کند.
۳. بی‌ارتباط به کتاب، اما مرتبط با مقوله فرهنگ: گزارش عملکرد صدروزه آقای رییس‌جمهور پیام‌های خوبی داشت. این‌که قانون باید هم شفاف باشد و هم بالاتر از هر نظر شخصی‌ای، شاید فی‌نفسه بدیهی به نظر برسد، اما حقیقت امر این است که در سال‌هایی که سپری شد، گاه این نظر شخصی یک مدیر یا کارمند بود که بالاتر از قانون، تکلیف و سرنوشت یک فرد یا پدیده را مشخص می‌کرد. این را فعالان حوزه فرهنگ و ادب با همه وجودشان احساس کرده بودند: ممنوع‌القلم شدن‌ها، معلق شدن‌ها، غیر قابل چاپ شدن‌ها و غیره و غیره -گرچه گاه خاستگاه قانونی داشت و از این حیث در چارچوب قوانین موجود علی‌رغم همه نقدهایی که می‌شود به آن‌ها وارد کرد، پذیرفتنی می‌نمود، اما- گاه چنان مبتنی بر سلیقه و نظر شخصی مدیران و کارمندان اداره‌های مختلف وزارت ارشاد رقم می‌خورد، که حتی با قوانین موجود هم در تعارض قرار می‌گرفت: بسیاری از آثاری که طبق قوانین موجود کشور مجوز نشر دریافت کرده بودند، جلوی تجدید چاپ‌شان گرفته شد… بسیاری از نویسنده‌هایی که اگر جلای وطن می‌کردند، تبدیل می‌شدند به بمب خبری و زندگی‌شان تأمین می‌شد و مدام تیتر اخبار می‌شدند، و علی‌رغم همه این‌ها، ماندن در ایران و خدمت به فرهنگ و هنر کشور را انتخاب کرده بودند، جلوی انتشار آثارشان گرفته شد… ناشرهایی که سرمایه‌شان را عوض هر کار سودآورتر دیگری در عرصه فرهنگ به جریان انداخته بودند -به‌جای تشویق- دچار تعلیق شدند… این‌ها گذشت و حالا اظهارنظر آقای رییس‌جمهور کاری کرد که اهالی فرهنگ و ادب نفس راحتی بکشند و احساس امنیت کنند. عملکرد صدروزه دولت تدبیر و امید نشان می‌دهد که گفته‌های رییس‌جمهور و دولت‌مردانش صرفا تبلیغات انتخاباتی یا زمینه‌سازی برای انتخابات بعدی نیست. این روزها اوضاع و احوال فرهنگ هم مثل عرصه‌های سیاست خارجی و اقتصاد بهتر از پیش است و امید که سایر گفته‌ها و وعده‌های آقایی رییس‌جمهور و اعضای کابینه‌اش هم زودتر جامه عمل به خود بپوشند و سپیده‌ای را که در آن گفت‌وگوی تلویزیونی صحبتش شد، متجلی کنند.

گروه‌ها: سلام کتاب

تازه ها

گمان می‌بری رسول درمیان برگ‌های دفتر زندگی گم شده

والس پی‌رنگ با سمفونی تردید

خمسه‌خمسه‌های نامرئی

آوای فاخته

فاخته‌ای زیر سقف خاکستری

لینک کده

  • دوشنبه | گزیده جستارها و ...
  • ایبنا | خبرگزاری کتاب ایران
  • ایسنا | صفحه‌ی فرهنگ و هنر

پیشنهاد ما

درخت سیاست بار ندارد