کاوه فولادی نسب

وبسایت شخصی کاوه فولادی نسب

  • کاوه فولادی نسب
  • یادداشت‌ها، مقاله‌ها و داستان‌ها
  • آثار
  • اخبار
  • گفت‌وگو
  • صدای دیگران
  • کارگاه داستان
    • جمع‌خوانی
    • داستان غیر ایرانی
    • داستان ایرانی
  • شناسنامه
  • Facebook
  • Instagram
کانال تلگرام

طراحی توسط وبرنو

تأملی بر مقوله «رمان تاریخی» با تمرکز روی رمان «مردگان جزیره موریس» سلام کتاب – ۹۶ (انگار هیچ‌چیز را باد نمی‌برد)

۲۸ بهمن ۱۳۹۱

 

  1. رمان تاریخی یکی از بهترین ژانرها در ادبیات داستانی است. و افسوس که علیرغم همه امکاناتی که در اختیار نویسنده و خواننده می‌گذارد، و همه وسعتی که به جهان داستان می‌دهد، در میان نویسنده‌های ایرانی بسیار مغفول است. یک بار از دکتر محمدرضا شعیفی‌کدکنی شنیدم که (نقل به مضمون): «یکی از مهم‌ترین ضعف‌های ادبیات داستانی این سال‌ها یا شاید هم نویسنده‌های این سال‌ها، این است که سراغ تاریخ نمی‌روند. تاریخ هم منبع الهام خوب و سرشاری برای یک نویسنده است و هم می‌تواند به‌سادگی و در حد کمال قابلیت‌های نمادین، سمبلیک و روزآمد پیدا کند.» در سالی که این روزها دیگر دارد نفس‌های آخرش را می‌کشد، دو بار دیگر هم درباره رمان تاریخی نوشته‌ام و از این ره خواسته‌ام هم روی اهمیت این مقوله در ادبیات داستانی تأکید کنم و هم روی جنبه‌ها و گوشه‌های بیشتری از این مقوله نور بیندازم. تاریخ پر است از بزنگاه‌ها و رویدادهای مهم و شخصیت‌های تأثیرگذار، که غبار زمان رویشان نشسته و بازخوانی‌شان می‌تواند توأمان لذت‌بخش و آموزنده باشد. نویسنده هوشمند و خلاقی که تاریخ را به‌عنوان منبع الهام انتخاب کند، کارش -در مرحله ایده‌پردازی- چندان سخت و پیچیده نخواهد بود، کافی است کمی آشنایی‌زدایی کند؛ به‌عبارت دیگر کافی است آن‌چه را که با بیانی گزارشی روایت شده و تاریخ نام گرفته، با بیان توصیفی و تصویری روایت، و داستان خلق کند. پیچیدگی رمان تاریخی آن‌جاست که از سویی قرار نیست روایت کامل تاریخ باشد و چه در ساختار و چه در محتوا تفاوت‌های اساسی با روایت تاریخی دارد، و از سویی هم -اگر واقعاً بخواهد واجد عنوان «رمان تاریخی» باشد- نباید دست به جعل تاریخ بزند. نویسنده چنین رمانی باید مدام روی خط باریکی حرکت کند که مرز میان پای‌بندی به واقعیت و پرواز خیال است. این دشواری، کاری نیست که هر نویسنده‌ای از پسش بربیاید، اما اگر موفق شود، نتیجه کار معمولاً اثری خوب و خواندنی خواهد بود که هم به‌عنوان یک رمان خواندنش با لذت متن همراه است و هم سندی است که روی بخشی از تاریخ نوری می‌اندازد و گوشه‌هایی پنهان یا کنج‌هایی کم‌دیده‌شده از آن را در قاب قرار می‌دهد.
  2. «مردگان جزیره موریس» جدیدترین اثر فرهاد کشوری است که توسط نشر زاوش منتشر و روانه بازار کتاب شده است. کشوری از نویسنده‌های پرکار و تثبیت‌شده جنوب ایران است که پیشتر آثار خوبی نظیر «شب طولانی موسا» (نشر ققنوس – ۱۳۸۳)، «کی ما را داد به باخت» (نشر نیلوفر – ۱۳۸۶) و «آخرین سفر زرتشت» (نشر ققنوس – ۱۳۸۹) را منتشر کرده است. «مردگان جزیره موریس» همان‌طور که از نامش پیداست، رمانی است مربوط به رضاخان؛ نظامی روستازاده‌ای که راه رسیدن به قدرت را خوب بلد بود و چیزی حدود بیست سال مملکت را روی انگشتانش چرخاند و علی‌رغم شعارها و تلاش‌هایش در جهت مدرنیزاسیون کشور، بسیاری از تجددطلبان بزرگ ایران را به شیوه‌های گوناگون -و البته دردناک- سربه‌نیست کرد و در نهایت با تصمیم‌ها و سیاست‌گذاری‌های نادرستش کاری کرد که کشور به اشغال بیگانگان درآید و در دهه بیست شمسی آن بلایی بر سر مردم نازل شود که بارها و بارها گفته‌اند و شنیده‌ایم و نوشته‌اند و خوانده‌ایم. رضاخان در تاریخ معاصر ایران شخصیت مهمی است. و شاید به‌خاطر همین اهمیت کمتر پیش آمده که دوران حکومتش، شخصیتش، اقداماتش و تبعات اقداماتش بی‌طرفانه مورد بررسی یا تحلیل قرار بگیرد؛ در دوران حکومت پهلوی دوم بعضی‌ها بوده‌اند که برای خوشامد شاه و دربار، و لابد به دست آوردن تکه‌ای نان یا ذره‌ای نام، تلاش می‌کرده‌اند از رضاخان سرداری بزرگ و خدمتکار بسازند که تاریخ در حقش جفا کرده، و در همه سال‌های بعد انقلاب هم بعضی‌ها بوده‌اند که او را همواره آدمی فاسد و وابسته و خائن به ملک و ملت معرفی کرده‌اند. حقیقت اما این است که بررسی تاریخ شانزده‌ساله حکومت پهلوی اول نشان می‌دهد که او تلاش می‌کرده کشور را به سمت مدرنیزاسیون سوق دهد و البته این را هم نشان می‌دهد که آدمی بوده ظالم، خون‌ریز، متوهم و دیکتاتوری تمام و کمال. از سویی دانشگاه تهران و شبکه راه‌آهن و رادیو و فرهنگستان زبان و سازمان ثبت احوال و بسیاری نهادسازی‌های دیگر در زمان او بوده که انجام شده و از سویی دیگر بزرگانی مثل آیت‌الله مدرس (۱۳۱۶ – ۱۲۴۹)، فرخی یزدی (۱۳۱۸ – ۱۲۶۸)، علی اکبر داور (۱۳۱۵ – ۱۲۴۶) و بسیار بسیار دیگران در زمان او بوده که قتل‌عام شده‌اند و شهربانی‌اش با آن سرپاس مختاری بی‌رحم و پزشک احمدی آدم‌کش از مخوف‌ترین دستگاه‌های امنیتی تمام تاریخ معاصر ایران بوده است. کاری که کشوری در «مردگان جزیره موریس» انجام می‌دهد کار ارزشمندی است. او در مقام نویسنده، آن نصیحت مهم چخوف را آویزه گوش کرده، داستانش را بی‌پیش‌داوری و حب‌وبغض روایت می‌کند، و از این حیث رمانش واجد آن ویژگی تکثرگرایانه و دموکراتیکی می‌شود که لازمه هر رمانی است. «مردگان جزیره موریس» در دوران پس از عزل رضاخان از سلطنت و تبعیدش به جزیره موریس جریان دارد. ایده مرکزی رمان این است که رضاخان در خانه شخصی‌اش در جزیره موریس در محاصره کسانی است که در سال‌های نشستنش بر سریر قدرت، سربه‌نیست کرده. حالا تنها ایزدی -پیشکار وفادارش- کنارش مانده و هنوز شاه می‌داندش. رمان به‌وسیله تداعی‌های ذهنی رضاشاه یا در خلال گفت‌گوهایش با ارواح مردگان، بخش‌های کمترشنیده‌شده‌ای از تاریخ کشور در اوایل قرن حاضر و نیز بخش‌های مکتومی از زندگی رضاخان را در مقابل چشمان خواننده به تصویر می‌کشد. زاویه‌دید رمان ترکیبی است از زاویه‌دید سوم شخص / دانای کل محدود و زاویه‌دید تک‌گویی درونی، که اولی روایت‌های عینی اثر را پیش می‌برد و دومی ذهنیات رضاخان را به نمایش می‌گذارد. ساختار رمانْ کولاژی از خرده‌روایت‌هاست که به‌فراخور حال -یا به‌واسطه حضور آدم‌های مختلف یا مبتنی بر تداعی‌های ذهنی یا تمهید‌های داستانی دیگر- در کانون تمرکز قرار می‌گیرند و برای خود جایی در روایت اصلی باز می‌کنند. «مردگان جزیره موریس» زبان روان و خوش‌خوانی هم دارد که این‌یکی کم‌وبیش از ویژگی‌های ثابت آثار فرهاد کشوری است. رمان گرچه در دوران بعد از سلطنت رضاخان و در جزیره موریس جریان دارد، به‌خاطر شیوه روایتی که نویسنده‌اش در پیش گرفته، تبدیل می‌شود به آیینه‌ای که شرایط کشور را در دوران سلطنت رضاخان بازتاب می‌دهد؛ هم اختناق و فشار و ترس آن دوران را و هم مدرنیزاسیونی را که نتایجش هنوز هم در گوشه و کنار کشور قابل مشاهده است. «سلام کتاب» این هفته با خیال راحت می‌تواند به خواننده‌هایش پیشنهاد بدهد که «مردگان جزیره موریس» را بخوانند و بااطمینان می‌داند که پیشنهادش یکی از بهترین رمان‌های این چندساله اخیر است.
  3. بی‌ارتباط به کتاب، اما مرتبط با مقولة فرهنگ: هوا بوی اسفند گرفته و بوی اسفند یعنی تدارک سوروسات عید. کاش در این ماه اسفند پیشِ رو هیچ پدر و مادری شرمنده کودکش نشود.

گروه‌ها: سلام کتاب

تازه ها

امتناع آخرین معجزه بود

مغازه‌ی معجزه

فراموشی خود در سایه‌ی نگاه دیگری

باری بر دوش

درباره‌ی تغییر شخصیت‌ها در داستان «تعمیرکارِ» پرسیوال اورت

لینک کده

  • دوشنبه | گزیده جستارها و ...
  • ایبنا | خبرگزاری کتاب ایران
  • ایسنا | صفحه‌ی فرهنگ و هنر

پیشنهاد ما

درخت سیاست بار ندارد