کاوه فولادی نسب

وبسایت شخصی کاوه فولادی نسب

  • کاوه فولادی نسب
  • یادداشت‌ها، مقاله‌ها و داستان‌ها
  • آثار
  • اخبار
  • گفت‌وگو
  • صدای دیگران
  • کارگاه داستان
    • جمع‌خوانی
    • داستان غیر ایرانی
    • داستان ایرانی
  • شناسنامه
  • Facebook
  • Instagram
کانال تلگرام

طراحی توسط وبرنو

تخیل حد و مرز ندارد / نگاهی به «بئاتریس و ویرژیل» اثر یان مارتل

۲۸ اسفند ۱۳۹۴

راهنمای کتاب «بئاتریس و ویرژیل» اثر یان مارتل / نشر چشمه

بئاتریس و ویرژیل- مد و مه

«خواننده و اجتماع از نویسنده این را نمی خواهد که که آنچه در اطرافش می بیند و خودش بیشتر از او به آن آگاه است … برایش بگوید، خواننده تجربه ای می خواهد کاملا شخصی، تجربه ای که خودش نداشته است. هرکس تجربه مخصوص خودش را می تواند عرضه کند من آن داستان نویسی را می پسندم که چیزی بگوید که هیچ کسِ دیگر نتواند بگوید، هنرمند باید چیزی از خودش به دنیا اضافه کند» این ها گفته‌های بهرام صادقی ست، یکی از بزرگترین داستان نویسان ایرانی که تجربه هایی بدیع از داستان فارسی را با استفاده از تخیل خلاق خود، پیش روی مخاطب گذاشت و البته به عمیق ترین شکلی با رویکردی منتقدانه به روزگار خود (دهه سی و دهه چهل شمسی) پرداخت.

بی اغراق رمان «بئاتریس و ویرژیل» نوشته یان مارتل (با ترجمه کاوه فولادی‌نسب و مریم کهنسال نودهی که به همت نشر چشمه منتشر شده)، نمونه بسیار خوبی برای این نوع ادبیات است. اثری که دربرگیرنده تجربیاتی بسیار بدیع و سرشار از تخیل ناب است، حتی به مراتب بیش از آنچه مورد نظر بهرام صادقی بود! این رمان نشان می دهد که تخیل آدمی حد و مرزی ندارد و اگر خلاقیت و توان آفرینش ادبی نیز با آن همراه شود به نتایج قابل اعتنایی می انجامد.

مارتل در متن کتاب آورده: «اگر من درباره دندان‌پزشکی در باواریا یا ساسکاچوان داستان بنویسم، باید با نظر خواننده‌ها درباره دندان‌پزشک‌ها و مردم باواریا یا ساسکاچوان دست و پنجه نرم کنم؛ همان پیش‌فرض‌ها و کلیشه‌هایی که مردم و داستان‌ها را در قوطی‌های کوچک حبس می‌کنند. اما اگر درباره کرگدنی اهل باواریا یا ساسکاچوان بنویسم که دندان‌پزشک هم هست، موضوع به کلی متفاوت خواهد بود. خواننده توجه بیشتری به خرج می‌دهد، چون هیچ پیش‌فرضی درباره یک کرگدن دندان‌پزشک اهل باواریا یا هر جای دیگر ندارد. ناباوری خواننده می‌رود کنار، درست مثل پرده روی صحنه. حالا داستان به راحتی می‌تواند باز شود. هیچ چیز مثل چیزهای غیرقابل تصور مردم را به ایمان آوردن وانمی‌دارد. »

آنچه یان مارتل می گوید بیانی دیگر از همان نوع از داستان‌نویسی‌ست که بهرام صادقی می ستاید. ادبیاتی که تجربه ای تازه و متفاوت را پیش روی خواننده قرار می‌دهد. چیزی که خواننده را از جهانی که در آن حضور دارد به ساحتی دیگر می برد، جهانی تجربه نشده که تنها در این رمان می توان آن را یافت. جهان چنین داستانی اگر چه با جهان واقعی تفاوت بسیار دارد اما از دو ویژگی مهم بهره می برد، نخست اینکه در آنچه روایت می کند در چهارچوب جهان خلق شده درون رمان، پذیرفتنی است و دیگر اینکه به شکلی غیر مستقیم و با واسطه قرار دادن هنر ادبیات به جهان واقعی می پردازد، یعنی همین جهان پیرامون ما را مورد بررسی و کنکاش قرار می دهد. استفاده از چنین شگردهایی، به خصوص کارکردهای نماد گرایانه آن بستری را فراهم آورده که یان مارتل به مسائل گوناگونی بپردازد، از نسل کشی بگیر، تا جنگ، چالش های اخلاقی انسان در جهان مدرن و…

یان مارتل «بئاتریس و ویرژیل» را به شکلی خلاقانه روایت می‌کند. روایت در این رمان، صرف نظر از بازی های فرمی که ترتیب داده شده، گاه از قواعد روایت ادبیات نمایشی پیروی می کند، گاه افزونه های تصویری در روایت ظاهر می شوند که باعث پیوند خوردن کارکردهای بصری این تصاویر با کارکردهای روایت داستانی اصلی می شوند. استفاده از تصویر و یا دگرگونی روایت داستانی به شکل نمایشنامه و از این دست شگردها اگرچه در آثار داستانی گوناگونی بکار رفته است و استفاده از آنها فی النفسه امتیازی برای رمان نیست، اما یان مارتل با استفاده خلاقانه از این قسم شگردها آن را به امتیازی برای رمان خود بدل ساخته است.

«بئاتریس و ویرژیل» اثری ست که هر چه پیش می رویم بیشتر ما را جذب می کند و در عین حال بیشتر ما را متعجب می کند، تعجبی که در عین حال ذهن مارا به مشارکت برای درک بهتر رمان فرا می خواند و این مشارکت فعال مخاطب، موفقیتی ست که هر اثری از آن بهره‌‎مند نمی شود.

یان مارتل در سال ۱۹۶۳ در اسپانیا به دنیا آمده اما کانادایی تبار است. از سی سالگی به طور جدی به نوشتن و انتشار آثارش پرداخت. سومین کتاب مارتل، «زندگی پی»، در سال ۲۰۰۱ منتشر شد و او را به نویسنده‌ای با جهانی بدل ساخت و در سال ۲۰۰۲ جایزه‌ی بوکر را دریافت کرد و هفته ها در فهرست پرفروش‌های نیویورک‌تایمز قرار گرفت.

یان مارتل خود در «زندگی پی» که پیش از این به فارسی ترجمه شده است، حضور دارد او شنونده داستان زندگی مردی هندی تبار است که در نوجوانی پس از غرق شدن کشتی و مرگ خانواده اشت؛ به اتفاق یک کفتار، یک گورخر زخمی، یک اورانگوتان و یک ببر بنگالی در قایق نجات مارتل روی دریا باقی می مانند. (آنگ لی از این داستان فیلم موفق در سال ۲۰۱۲ ساخته است یان مارتل از این موقعیت داستانی بسیار عجیب، اثری جذاب خلق کرده است که نشان از توانایی او برای کار کردن روی تخیلاتش و تبدیل آنها به اثری پذیرفتنی دارد. کاری که در رمان «بئاتریس و ویرژیل» نیز به خوبی از عهده آن برآمده است.

****

نقل از الف کتاب

مد و مه/جمعه ۲۸ اسفند ۱۳۹۴

گروه‌ها: اخبار, بئاتریس و ویرژیل دسته‌‌ها: بئاتریس و ویرژیل, زندگی و آثار یان مارتل, نشر چشمه, یان مارتل

تازه ها

امتناع آخرین معجزه بود

مغازه‌ی معجزه

فراموشی خود در سایه‌ی نگاه دیگری

باری بر دوش

درباره‌ی تغییر شخصیت‌ها در داستان «تعمیرکارِ» پرسیوال اورت

لینک کده

  • دوشنبه | گزیده جستارها و ...
  • ایبنا | خبرگزاری کتاب ایران
  • ایسنا | صفحه‌ی فرهنگ و هنر

پیشنهاد ما

درخت سیاست بار ندارد