کاوه فولادی نسب

وبسایت شخصی کاوه فولادی نسب

  • کاوه فولادی نسب
  • یادداشت‌ها، مقاله‌ها و داستان‌ها
  • آثار
  • اخبار
  • گفت‌وگو
  • صدای دیگران
  • کارگاه داستان
    • جمع‌خوانی
    • داستان غیر ایرانی
    • داستان ایرانی
  • شناسنامه
  • Facebook
  • Instagram
کانال تلگرام

طراحی توسط وبرنو

دعوت به خواندن مجموعه داستان «سفر خاک» نوشتة ابراهیم مهدی‌زاده سلام کتاب – ۴ (از میان غروب دلتنگی)

۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۰

 

«سفر خاک» مجموعه داستانی است نوشتة ابراهیم مهدی‌زاده که نشر ثالث در سال جدید آن را منتشر و در نمایشگاه کتاب بیست‌وچهارم رونمایی کرده است. این کتاب صد صفحه‌ای شامل سیزده داستان کوتاه است که بیشترشان یا در شهرهای جنوبی ایران می‌گذرند یا شخصیت‌های اصلی‌شان اهل آن خطه هستند. این داستان‌ها را می‌توان در حوزة ادبیات داستانی بومی دسته‌بندی کرد. امتیازی که داستان‌های با رویکرد بومی در مجموعه داستان «سفر خاک» دارند، این است که -بر خلاف بسیاری از آثار داستانی متأخری که در این حوزه قرار می‌گیرند- صرفاً به داستان بومی بودن بسنده نمی‌کنند. مهدی‌زاده در داستان‌هایش عناصر بومی را نه به‌عنوان هدف که به‌عنوان وسیله‌ای برای تحقق داستان و روایت داستانی مورد استفاده قرار می‌دهد. برای این‌که دریابیم مجموعه داستان «سفر خاک» از این دیدگاه کم‌نظیر است، کافی است نگاهی -هرچند اجمالی- به اکثر قریب به اتفاق آثار داستانی متأخر مبتنی بر بوم‌نگاری بیندازیم. بسیاری از این آثار چنان در روایتشان به عناصر بومی وابسته‌اند و چنان حضور این عناصر در آن‌ها خودنمایی می‌کند، که خواننده بدون درک و دریافت آن‌ها (که ممکن است زبان بومی باشد، یا افسانه‌های بومی، یا آداب و سنت‌های بومی یا هر چیز دیگر بومی) هیچ درک و دریافتی از داستان نخواهد داشت یا دست‌کم نخواهد توانست ارتباطی کافی و کامل با داستان برقرار کند. تفاوت داستان‌های مجموعة «سفر خاک» با بیشتر آثار مشابهش در ادبیات داستانی این روزهای ما این است که توجه به ویژگی‌های بومی در آن‌ها تبدیل به چیدمان (Setting) می‌شود و وظیفه‌اش فراهم کردن زمینه و بستری مناسب برای پیش بردن خط اصلی روایت است.

مهدی‌زاده داستان‌هایش را با زبان گفتاری ساده و روانی که هرازگاه گرته‌برداری‌هایی هم از زبان محلی دارد، روایت می‌کند و داستان‌هایی عاری از پیچ‌وخم‌های روایتی زاید را مقابل خواننده‌هایش به تصویر می‌کشد. داستان‌های «سفر خاک» زاویه‌دیدهای متنوعی دارند و شیوه‌های ارائه‌شان هم متنوع است. تلاش نویسنده برای تجربة زاویه‌دیدها و شکل‌های مختلف ارائه، مجموعه داستانی متنوع را به وجود می‌آورد. البته ناگفته هم نماند که چندتایی از این تجربه‌ها به‌هیچ‌وجه تجربه‌های موفقیت‌آمیزی نیستند.

مفهومی که در بیشتر داستان‌های مجموعه به چشم می‌خورد، «تنهایی» است. شخصیت‌های داستان‌های «سفر خاک» برای رهایی از این تنهایی، گاه به خاطراتشان پناه می‌برند، گاه به خیال و وهم و گاه به فرار. بعضی اوقات هم گویی به شیوة فرار معکوس ترجیح می‌دهند هرچه بیشتر در لاک تنهایی‌شان فرو بروند. از بهترین داستان‌های این مجموعه می‌توان «حدیث تیشه و فرهاد غایب»، «کاموا»، «نخل»، «سفر خاک» و «ناماروپا» را نام برد.

 

سفر خاک، ابراهیم مهدی‌زاده، نشر ثالث، چاپ اول، ۱۳۹۰

گروه‌ها: سلام کتاب

تازه ها

عارِ اجباری

شاید که کار جهان بر اتفاق بود

بیماری تاریک

تلخم، خرابم و هیچ اگر بدانی فقط…*

خواب‌های فراموش‌نشده

لینک کده

  • دوشنبه | گزیده جستارها و ...
  • ایبنا | خبرگزاری کتاب ایران
  • ایسنا | صفحه‌ی فرهنگ و هنر

پیشنهاد ما

درخت سیاست بار ندارد