کاوه فولادی نسب

وبسایت شخصی کاوه فولادی نسب

  • کاوه فولادی نسب
  • یادداشت‌ها، مقاله‌ها و داستان‌ها
  • آثار
  • اخبار
  • گفت‌وگو
  • صدای دیگران
  • کارگاه داستان
    • جمع‌خوانی
    • داستان غیر ایرانی
    • داستان ایرانی
  • شناسنامه
  • Facebook
  • Instagram
کانال تلگرام

طراحی توسط وبرنو

سلام کتاب – ۱۱۱ (یک گام به‌سوی حرفه‌ای شدن)

۱۰ تیر ۱۳۹۲

 

  1. داستان کوتاه و رمان -مانند بیشترِ پدیده‌های مدرن دیگر- برای ما ایرانی‌ها محصولاتی وارداتی‌اند. از همان زمانی که محمدعلی جمال‌زاده «یکی بود، یکی نبود»ش را با الهام از الگوهای غربی نوشت، نویسندة ایرانی به مصرف‌کنندۀ تولیدات غربی تبدیل شد و -هرچند در آن لحظة نخست، آشنایی با یک قالب هنری جدید می‌توانست امتیازی هم باشد یا حتی لازم تلقی شود، ایراد کار اینجاست که- این روند هنوز هم بعد از چیزی حدود نود سال کم‌وبیش ادامه دارد. در همة این سال‌ها بیشترِ نویسنده‌های ایرانی -و بی‌تردید نه همه‌شان- که جدای از جامعة ایرانی نبوده‌اند و همیشه معلق بوده‌اند میان عرفی‌گری و ساده‌خواهی سنتی و قانون‌مداری و نظم‌مندی مدرن، همیشه یکی به نعل زده‌اند و یکی به میخ: وقتی صحبت از شیوة زندگی و رفاه اجتماعی هنرمند مدرن به میان آمده، مدرن و پیشرو بوده‌اند، و وقتی صحبت از علم‌مداری و دقت هنرمند مدرن به میان آمده، خودشان را زده‌اند به آن راه که ته‌اش متصل می‌شده به معناگرایی شرقی. به همین دلیل هم چندان دلیلی یا لزومی ندیده‌اند که اگر می‌خواهند سراغ خلق داستان کوتاه و رمان بروند، پیش از هر کار دیگری شناخت علمی مناسبی نسبت به آن پیدا کنند؛ شناختی که در فقدانِ کم‌کمک تاریخیِ دانشکده‌های ادبیات داستانی در این مملکت، می‌شده از راه مطالعة کتاب‌های تخصصی و فنی یا حضور در کارگاه‌ها و جلسه‌های مختلف به دستش آورد. از بسیاری نویسنده‌های ایرانی معاصر، چه در محفل‌های رسمی و چه در محفل‌های غیررسمی، شنیده شده که به بکارت اندیشه اهمیت می‌دهند و ترجیح می‌دهند پاکی و صافی ذهن‌شان را با عبارت‌ها، واژه‌ها و اصطلاح‌های فنی برهم نزنند و نیرو و انرژی درونی‌شان را خالص و خلص نگه دارند برای خلق شاهکارهای ادبی. این‌جا درست همان‌جایی است که هنرمندی که ابزار کارش ابزاری مدرن است، رو می‌آورد به استدلال‌هایی که با اندیشۀ مدرن در تضاد و تعارض است. نتیجة چنین شیوة استدلالی همین اوضاع و احوال بی‌حساب‌وکتابی است که سال‌هاست گریبان ادبیات داستانی ما را گرفته؛ اوضاع و احوالی که بسیاری ربطش داده‌اند به ممیزی‌ها و دست بردن‌ها و توقیف کردن‌ها. بی‌تردید ممیزی‌های بی‌حساب‌وکتاب و کم‌وبیش سلیقه‌ای و قرائت سیاسی کردن از هر داستانی و از هر جمله‌ای در هر داستانی، ضربه‌ای مهلک به پیکر ادبیات داستانی یک مملکت می‌تواند وارد کند، اما سؤال این‌جاست که آیا ناتوانی بسیاری از نویسنده‌های ایرانی -و به‌خصوص جوان‌ترها- در خلق یک جهان داستانی تأثیرگذار یا تعدادی شخصیت به‌یادماندنی یا صحنه‌هایی زنده و مانا هم تحت تأثیر همین برخوردهای سلیقه‌ای و سیاست‌زدگی است؟ بیشتر و پیشتر از این‌ها به نظر می‌رسد آن‌چه نمی‌گذارد ادبیات داستانی ایرانی در جهتی درست رشد کند و به بلوغ نزدیک شود، سنت نادرستی است که می‌گوید «برای داستان نوشتن یه قلم و کاغذ کافیه» و به همین سادگی آن عامل اساسی یعنی شناخت و آگاهی را کنار می‌گذارد. اگر از آن جملة کذایی واژۀ «داستان» را حذف کنیم، همه‌چیز درست می‌شود: «برای نوشتن یه قلم و کاغذ کافیه.» و این نوشتن در معنای عام است. اما کسی که می‌خواهد «داستان» بنویسد، اول از همه باید داستان را بشناسد و بداند «داستان نوشتن» دقیقاً یعنی چه و بداند که داستان با مقاله و گزارش و خاطره و سفرنامه و یادداشت روزانه -که هرکدام ویژگی‌های خاص خود را دارند- متفاوت است. متأسفانه در همة این نود سالی که از عمر داستان مدرن فارسی می‌گذرد، شناخت اصول و مبانی داستان‌نویسی بیشتر از هر چیز دیگری مورد غفلت قرار گرفته و گواه این مدعا اندک بودن منابع مکتوب در این زمینه است. این نکته را می‌توان یکی از مهم‌ترین دلایل رکود ادبیات داستانی ما در داخل کشور و عدم توفیق آن در خارج کشور دانست. حالا چند سالی است که نسل جدیدی از نویسنده‌های جوان با سرعتی زیاد دارند وارد بازار ادبیات و چرخة تولید ادبی ایران می‌شوند. باید تلاش کرد تا این نسل جدید با اصول و مبانی فنی هنر داستان‌نویسی آشنا شود و متوجه شود که درست داستان نوشتن و درست با مخاطب رابطه برقرار کردن، بدون شناخت اصول و مبانی جهانی داستان‌نویسی مقدور نیست.[۱]
  2. پیشنهاد این هفته «سلام کتاب» جلد دوم از مجموعه «حرفه: داستان‌نویس» است که به تازگی توسط نشر زاوش منتشر شده. این مجموعه چهارجلدی توسط فرانک ای. دیکسون و ساندرا اسمیت گردآوری شده و مقاله‌هایی درباره داستان‌نویسی را دربرمی‌گیرد. نویسنده‌های این مجموعه همگی از نویسنده‌ها، منتقدها و مدرس ادبیات داستانی آمریکایی هستند و از همین رو این مجموعه می‌تواند به‌خوبی نشان‌دهنده سنت و تفکر آمریکایی در داستان‌نویسی باشد: همان سنت و تفکری که نویسنده‌هایی از فاکنر و همینگوی تا براتیگان و اوستر را تحویل ادبیات جهان داده است. اصل این کتاب، مجموعه‌ای دوجلدی بوده به نام Handbook of Shortstory Writing، که من و همسرم -مریم کهنسال نودهی- آن را از انگلیسی به فارسی برگردانده و با توجه به مسایل حول‌وحوش نشر کتاب در کشور و با مشورت ناشر، در چهار جلد تدوینش کرده‌ایم. در آخرین روزهای اسفند سال ۹۱ جلد اول این مجموعه منتشر شد و قرار است تا پایان نیمه اول امسال جلدهای دوم تا چهارم مجموعه هم به دست خوانندگان برسد. جلد اول مجموعه «حرفه: داستان‌نویس» شامل سه بخش بود و حوش و حول اهمیت داستان، ورود به حرفه و پردازش ایده‌های داستانی حرف می‌زد. جلدهای دوم و سوم مجموعه مربوط به عناصر هستند. جلد دوم شامل سه بخش به نام‌های «پی‌رنگ»، «شخصیت‌پردازی» و «زاویه‌دید» است. در بخش اول کتاب مقاله‌هایی از میشل آ. بنکس، انسن دیبل، جان دی. فیتزجرالد، دنیس ویتکام و دیگران به چشم می‌خورد. این نویسنده‌ها هرکدام -بی‌آن‌که درگیر تعریف‌های مغلق و پیچیده از پیرنگ بشوند- تلاش می‌کنند مفهوم آن را برای خواننده‌های‌شان تشریح کرده، امکانات و امتیازات آن را نشان بدهند. برای این کار آن‌ها از مثال‌های داستانیِ زیادی بهره می‌گیرند که شیوه بسیار مفیدی از آموزش کارگاهی داستان‌نویسی است. در بخش‌های دوم و سوم هم مقاله‌هایی از برایان کلیو، پیرل هاگریف، لوییس بوگس و دیگران هست که از جنبه‌های مختلفی درباره این دو عنصر پایه‌ای در داستان‌نویسی صحبت می‌کنند. جذابیت مقاله‌های این کتاب، یکی در این است که زبان ساده و بیان روانی دارند و نویسنده‌های متخصص و حرفه‌ای‌شان هیچ‌وقت در جایگاه آدم‌هایی همه‌چیزدان و متفرعن نمی‌نشینند که مثلاً قرار است با زبان و بیانی پیچیده علم بی‌بدیل‌شان را به رخ دیگران بکشند. آن‌ها فروتنانه آگاهی و تجربه‌شان را با دیگران به اشتراک می‌گذارند و در این میان خیلی هم ناراحت نمی‌شوند که -علی‌رغم شهرت و حرفه‌ای‌گری‌شان- مثلاً از تجربه‌های ناموفق دوران تازه‌کاری‌شان صحبت کنند یا یکی از داستان‌های منتشرشده‌شان را مثله کنند تا بتوانند منظورشان را برای خواننده توضیح دهند. ویژگی مهم این مجموعه -شاید مهم‌ترین دلیلی که ما را به ترجمه این مجموعه واداشت- چند بعدی و تکثرگرا بودن آن است. ویراستارهای این مجموعه با نگاهی آزاداندیشانه امکان مطرح شدن نگرش‌های متفاوت و گاه حتی متضاد را در زمینه‌های مختلف فراهم کرده‌اند و به همین دلیل توانسته‌اند مجموعه‌ای را گرد آورند که فقط یک دیدگاه را مطرح نمی‌کند و ذهن خواننده را -به‌خصوص اگر نویسنده‌ای تازه‌کار باشد- از همین ابتدا به این عادت می‌دهند که هنر و ادبیات عرصه دموکراسی است و نگرش‌ها و دیدگاه‌های مختلف وجود دارند و قرار نیست همه مثل هم فکر یا عمل کنند.

[۱] حرفه: داستان‌نویس، فرانک ای. دیکسون و ساندرا اسمیت، کاوه فولادی‌نسب و مریم کهنسال نودهی، نشر زاوش، ۱۳۹۲، صفحه‌های ۹ تا ۱۱

گروه‌ها: سلام کتاب

تازه ها

ده فرمان

از خواندن تا نوشتن

باغ‌هایی که در آن‌ها گشته‌ام / ۶ / دایی‌جان‌ناپلئون

جامانده‌ها از اتوبوس

بقعه‌ی گنگ

لینک کده

  • دوشنبه | گزیده جستارها و ...
  • ایبنا | خبرگزاری کتاب ایران
  • ایسنا | صفحه‌ی فرهنگ و هنر

پیشنهاد ما

درخت سیاست بار ندارد