کاوه فولادی نسب

وبسایت شخصی کاوه فولادی نسب

  • کاوه فولادی نسب
  • یادداشت‌ها، مقاله‌ها و داستان‌ها
  • آثار
  • اخبار
  • گفت‌وگو
  • صدای دیگران
  • کارگاه داستان
    • جمع‌خوانی
    • داستان غیر ایرانی
    • داستان ایرانی
  • شناسنامه
  • Facebook
  • Instagram
کانال تلگرام

طراحی توسط وبرنو

سلام کتاب – ۱۳۹ (تفنگی که شلیک می‎‌کند)

۱۸ فروردین ۱۳۹۳

 

جنگ… جنگ… جنگ… تاریخ انسان از ابتدای قرن بیستم تا به امروز، تاریخ جنگ‌های سازمان‌یافته‌ای بوده ناشی از توحش بشر پیشرفته یا توحش پیشرفته بشر. دو جنگ جهانی و فاجعه انسانیِ پس از انفجار بمب‌های اتمی در هیروشیما و ناکازاکی و بعد از آن نقدهای متفکران و مصلحان اجتماعی این توهم را برای جامعه بشری به وجود آورد که پرونده جنگ‌های خانمان‌سوز برای همیشه بسته شده. اما چندان طولی نکشید که جنگ‌طلبان شیوه جدیدی ابداع کردند و نامش را گذاشتند جنگ سرد و بدون سلاح و به صلاح خود، دنیا را به دو گروه دوست و دشمن تبدیل کردند. آن غائله هم که ختم شد، جنگ‌طلبان جدید برای رونق زرادخانه‌ها و تداوم جنگ‌افروزی‌های‌شان دنبال شیوه دیگری گشتند، و چه زود هم پیدایش کردند: کمک به توسعه تروریسم دولتی و غیردولتی در کشورهای عقب‌مانده، و کمی بعد، جنگ با همان کشورها به بهانه مبارزه با تروریسم. کشور ما هم از این بازی‌ها بی‌نصیب نبوده، و صدام -آن زمانی که هنوز محبوب ساحل‌نشینان دو سوی اقیانوس اطلس بود- جنگی را به ما تحمیل کرد که تلفات انسانی و اقتصادی و اجتماعی و روانی‌اش با هیچ غرامتی قابل‌جبران نخواهد بود. در همان سال‌های جنگ و در همه سال‌های بعد از امضای قطع‌نامه ۵۹۸ نویسنده‌های زیادی -چه با دیدگاه‌های نزدیک به نگاه رسمی و چه با دیدگاه‌های مستقل- کوشیدند آن‌چه را که بر این سرزمین و ساکنانش گذشته، در آثارشان روایت کنند. آن‌ها جنگ را از نزدیک تجربه کرده بودند و نمی‌توانستند نسبت به چنان فاجعه بزرگی بی‌تفاوت یا در برابرش ساکت بنشینند. تجربه‌های هر نسلی اما منحصر‌به‌فرد است و با قبلی‌ها و بعدی‌ها -گرچه هم‌پوشانی‌هایی ممکن است داشته باشد، اما- به‌کلی متفاوت است. نویسنده‌های جوان‌تری که در این ده‌ساله اخیر عرضه و ارائه آثارشان را شروع کرده‌اند، از منظری جدید دارند سال‌های جنگ ایران و عراق را روایت می‌کنند. این نسل جدید یا کودکی‌اش در جنگ سپری شده یا نوجوانی‌اش. جنگ برای این نسل جدید با شیطنت‌های کودکی و مدرسه‌های دوشیفته و کلاس‌های سرد و لوازم‌ تحریر دولتی و پناه‌گاه‌های تاریک و غیره و غیره تعریف و عجین شده، و همین است که روایتش از جنگ هم بیشتر در شهر جریان دارد و به‌جای آن‌که سراغ خود جنگ برود، سراغ حاشیه‌های شهری جنگ می‌رود. به این ترتیب دارد شکل جدیدی از ادبیات جنگ در ایران شکل می‌گیرد، که البته هنوز قابل مقایسه با آثار قدرتمند ادبیات اروپا و سینمای آمریکا نیست، اما دارد از ایدئولوژی و مناطق جنگی فاصله می‌گیرد و به زندگی روزمره و مناطق شهری نزدیک می‌شود. «هیچ‌وقت» لیلا قاسمی یکی از همین دست آثار است. این رمان داستان زندگی دختری را روایت می‌کند که کودکی‌اش در جنگ سپری شده و نوجوانی و جوانی‌اش در حرمان و بلاتکلیفی. «هیچ‌وقت» به شیوه‌ای کولاژوار خرده‌روایت‌هایی از حال و گذشته راوی اول‌شخصش را در کنار هم قرار می‌دهد تا به این ترتیب او، زندگی و زمانه‌اش را در برابر خواننده به تصویر بکشد. قاسمی در این اولین رمانش زبان روان و شیوایی دارد و بی‌که اسیر نوستالژی شود، خاطره‌های مشترک هم‌نسلانش را زنده می‌کند؛ هم‌نسلانی که کودکی و نوجوانی‌شان در ترس از آژیر قرمز و بمباران و خوابیدن در پناه‌گاه سپری شده است.

گروه‌ها: سلام کتاب

تازه ها

امتناع آخرین معجزه بود

مغازه‌ی معجزه

فراموشی خود در سایه‌ی نگاه دیگری

باری بر دوش

درباره‌ی تغییر شخصیت‌ها در داستان «تعمیرکارِ» پرسیوال اورت

لینک کده

  • دوشنبه | گزیده جستارها و ...
  • ایبنا | خبرگزاری کتاب ایران
  • ایسنا | صفحه‌ی فرهنگ و هنر

پیشنهاد ما

درخت سیاست بار ندارد