کاوه فولادی نسب

وبسایت شخصی کاوه فولادی نسب

  • کاوه فولادی نسب
  • یادداشت‌ها، مقاله‌ها و داستان‌ها
  • آثار
  • اخبار
  • گفت‌وگو
  • صدای دیگران
  • کارگاه داستان
    • جمع‌خوانی
    • داستان غیر ایرانی
    • داستان ایرانی
  • شناسنامه
  • Facebook
  • Instagram
کانال تلگرام

طراحی توسط وبرنو

سلام کتاب – ۱۶۷ (ادبیات و مستندسازی)

۱۹ آبان ۱۳۹۳

پیشنهاد این هفته «سلام کتاب» -مجموعه‌داستان «تهران ۲۸»- در همان صفحه‌ی اول تکلیفش را با خواننده روشن می‌کند؛ که البته کم امتیازی هم نیست. زبان مهم‌ترین عنصری است که نویسنده‌ی این کتاب به آن توجه و التفات داشته. تا این‌جای کار همه ‌چیز خوب است: هم کتاب زود تکلیفش را با خواننده روشن کرده و هم زبان در کانون تمرکز قرار گرفته (که از آن اتفاق‌هایی است که اگر به‌درستی در داستانی یا رمانی رخ دهد، بسیار فرخنده است). داستان اول مجموعه -«نیویورک»- خوب پیش می‌رود. ماجراهای خواندنی‌ای دارد که هم عمل داستانی جذابی را می‌سازند و هم به‌خوبی شخصیت‌پردازی می‌کنند، و پیرنگ سالمی دارد که عمل داستانی را درست‌وحسابی پیش می‌برد و به‌وقتش گره‌افکنی می‌کند و به‌وقتش کشمکش را به اوج می‌رساند و به ‌وقتش گره‌گشایی می‌کند. زبان هم در کنار سایر عناصر دارد کارش را انجام می‌دهد و خوب توی داستان جاافتاده. زبان داستان دوم -علی‌رغم این که راوی و وضعیت‌وموقعیت متفاوتی دارد- شبیه زبان داستان اول است. این‌جا اولین ضربه به مجموعه می‌خورد؛ ضربه‌ای که بعداً در داستان «میثم کوزت و شیشه‌های نوشابه تو اون شب برفیِ میدون تجریش» کاری‌تر و جدی‌تر می‌شود. به‌هرحال این هم نکته‌ای است که هرکدام از داستان‌های مجموعه را می‌شود به‌تنهایی خواند و از این حیث شاید آن جمله که گفتم «زبان داستان دوم -علی‌رغم این که راوی و وضعیت‌وموقعیت متفاوتی دارد- شبیه زبان داستان اول است» کمی سخت‌گیرانه و کمال‌طلبانه به نظر بیاید، اما این که توی داستانی -«میثم کوزت و شیشه‌های نوشابه…»- با پنج راوی اول‌شخص روبه‌رو باشیم که بی‌توجه به تفاوت‌های شخصیتی‌شان و بی‌توجه به فاصله‌ای که با رویداد مرکزی داستان دارند، همه‌شان با یک زبان و یک لحن و یک صدا حرف می‌زنند، چیز قابل‌قبولی نیست. بگذریم. ضربه‌ی بعدی‌ای که داستان دوم به مجموعه می‌زند، بی‌توجهی به سایر عناصر داستان است. در این داستان خبری از شخصیت‌پردازی‌های زیرپوستی داستان اول نیست. نویسنده دست به شخصیت‌پردازی مستقیم می‌زند و به شیوه‌ی قدما چندین صفحه از متنش را صرف ساختن حسین‌مهوش می‌کند. و باز به شیوه‌ی قدما حجم زیادی از داستان را به ساخته و پرداخته کردن پیش‌زمینه‌ها می‌کند (مقدمه‌چینی می‌کند) تا برسد به اصل داستان و ماجرایی که قرار است خواننده را جذب کند. انگار نه انگار که بهتر است داستان را از نزدیک‌ترین جا به پایانش شروع کند، و اطلاعاتی از گذشته را اگر لازم داشت از ابزارهایی مثل فلاش‌بک یا تداعی ذهنی استفاده کند. شاید نویسنده در این داستان آن‌قدر درگیر زبان‌ورزی (و نمی‌گویم زبان‌بازی) می‌شود که شخصیت‌پردازی و افتتاحیه‌ی خوب از دستش درمی‌رود. در «شب رستگاری لق‌لقوی خالی‌بند بی‌کس‌وکار» مجموعه دوباره سرپا می‌شود. این داستان به شکلی معلق میان داستان واقع‌گرا و داستان فانتزی روایت می‌شود و می‌تواند با الهام از داستان پینوکیو و پدر ژپه‌تو و شخصیت‌های آشنابه‌ذهنش به‌خوبی با خواننده رابطه برقرار کند. دو داستان بعدیِ مجموعه -«میثم کوزت و شیشه‌های نوشابه…» و «تهران ۲۸»- باز کتاب را فرو می‌کشند. درباره‌ی «میثم کوزت و شیشه‌های نوشابه…» پیش‌تر حرف زدم. در داستان «تهران ۲۸» هم کماکان نویسنده دارد روی زبان کار می‌کند و این البته نمی‌تواند این واقعیت را مخفی کند که «تهران ۲۸» داستانی تکراری است که انگار از روی صفحه‌ی حوادث روزنامه‌ها اقتباس شده و زبان را که ازش بگیری، چیزی باقی نمی‌ماند.
بالاتر گفتم زبان‌ورزی، و نگفتم زبان‌بازی… داستان‌های مجموعه‌ی «تهران ۲۸» علی‌رغم ایرادهای فنی‌ای که دارند، از امتیازی بزرگ برخوردار هستند. تیمورتاش از زبانی برای روایت داستان‌هایش استفاده می‌کند که در فرهنگ ما به‌شدت مغفول و مظلوم واقع شده و چه عجیب که نویسنده‌ها و شاعرهای ما هم حتی -آگاهانه یا ناخودآگاه- طردش کرده‌اند و کمتر سراغی ازش گرفته‌اند. هرچه باشد، یکی از وظایف ادبیات ثبت زبان است؛ این که حالا ما می‌دانیم در هرکدام از بازه‌های تاریخی سرزمین‌مان مردم چه‌جوری‌ها حرف می‌زده‎اند، یک دلیلش وجود ادبیات و کارکرد مستندسازی آن است. از این حیث تیمورتاش و مجموعه داستان «تهران ۲۸» در مقام ثبت‌کننده‌ی زبانی متعلق به یک دوره‌ی تاریخی و یک طبقه‌ی اجتماعی- فرهنگی برمی‌آیند و این کار ارزشمندی است که هم در حوزه‌ی ادبیات و هم در حوزه‌ی مطالعات فرهنگی قابل نادیده گرفتن نیست.

گروه‌ها: سلام کتاب

تازه ها

امتناع آخرین معجزه بود

مغازه‌ی معجزه

فراموشی خود در سایه‌ی نگاه دیگری

باری بر دوش

درباره‌ی تغییر شخصیت‌ها در داستان «تعمیرکارِ» پرسیوال اورت

لینک کده

  • دوشنبه | گزیده جستارها و ...
  • ایبنا | خبرگزاری کتاب ایران
  • ایسنا | صفحه‌ی فرهنگ و هنر

پیشنهاد ما

درخت سیاست بار ندارد