کاوه فولادی نسب

وبسایت شخصی کاوه فولادی نسب

  • کاوه فولادی نسب
  • یادداشت‌ها، مقاله‌ها و داستان‌ها
  • آثار
  • اخبار
  • گفت‌وگو
  • صدای دیگران
  • کارگاه داستان
    • جمع‌خوانی
    • داستان غیر ایرانی
    • داستان ایرانی
  • شناسنامه
  • Facebook
  • Instagram
کانال تلگرام

طراحی توسط وبرنو

مدایح بی‌صله ۱۰ / آیینه تمام‌نمای جامعه

۲۴ بهمن ۱۳۹۱

هرچه باشد -دست‌کم روی کاغذ- فوتبال یکی از پرگردش‌ترین سیستم‌های مالی مملکت است، و اینْ یعنی نقش مهم و پررنگ شما در چرخه اقتصادی کشور. خودتان را ناراحت نکنید لطفاً. آدم‌های غرغرو همیشه و همه‌جا حضور دارند؛ همین‌هایی را می‌گویم که مدام می‌گویند وقتی باشگاه‌ها خصوصی نیستند و چیزی به نام حق پخش تلویزیونی به رسمیت شناخته نمی‌شود و غیره و غیره، تمام این سیستم مالی، تنها از این جیب به آن جیب کردن پول است و نقش مولد ندارد. برای خودشان می‌گویند. مگر می‌شود اقتصاد فوتبالْ مولد نباشد و شما بتوانید مؤسسه‌های فعال اقتصادی و ماشین‌های آخرین سیستم و خانه‌های آن‌چنانی داشته باشید؟ همین است که می‌گویم برای خودشان می‌گویند. روی کذاب همیشه سیاه است. بعد هم مگر همه‌چیز را باید با معیار پول سنجید؟ شما الگوهای جامعه‌اید. حالا گاهی هم ممکن است سوتی بدهید؛ مثل پارسالِ سرخ‌پوشان پایتخت. مگر بقیه سوتی نمی‌دهند؟ آدمیزاد جایزالخطاست. این شادی‌های بعد از گل زدن‌هاتان می‌دانید چه تأثیر فرهنگی عمیقی روی جوانان جامعه دارد؟ بازهم می‌گویم، آدم بدبین همیشه و همه‌جا هست. اصلاً خودم، گاهی‌اوقات وقتی گلی می‌زنید و می‌دوید سمت تماشاچی‌ها و پیراهن اصلی‌تان را درمی‌آورید و زیرش پیراهن دیگری پوشیده‌اید، با خودم فکر می‌کنم چقدر وقت صرف آماده کردن این پیراهن زیری کرده‌اید، که اگر گل زدید، بتوانید این نمایش را اجرا کنید، حتی با خودم فکر می‌کنم وقتی را که صرف این کار کرده‌اید، می‌شده صرف تمرین شوت به چهارچوب خالی دروازه کنید تا هدف‌گیری‌تان بهتر شود. اما بلافاصله ورِ عادل، عاقل و منطقی ذهنم موتورش روشن می‌شود و یادم می‌افتد به نقش فرهنگی‌تان و مهم‌تر از آن، حرفه‌ای‌گری‌تان: شما که دارید یکی از حرفه‌ای‌ترین لیگ‌های آسیایی را روی ساق پاهاتان می‌گردانید، حتماً وقت کافی و وافی برای تمرین‌های باشگاهی و گروهی و فردی سپری کرده‌اید و خب، آدم اوقات فراغت هم لازم دارد. این‌جور کارها را حتماً توی اوقات فراغت‌تان انجام می‌دهید. فقط وقتی به این فکر می‌کنم که توی هر بازی چند نفر ممکن است وجود داشته باشند که امکان نمایش دادن پیراهن زیری‌شان را پیدا نمی‌کنند، دلم به درد می‌آید. گفتم حرفه‌ای‌گری… چند سال پیش یکی از لژیونرها آمده بود توی تلویزیون و می‌گفت که توی اروپا فوتبالیست‌ها حتی برای خوردن صبحانه و شام هم محدودیت داردند، یا برای ساعت خواب شب‌شان، یا این‌طرف و آن‌طرف رفتن‌شان. الحق‌والانصاف که این الگوی اروپایی، الگوی قدیمی و تاریخ‌مصرف‌گذشته‌ای است. کاش عقل کنند بیایند از الگوی ایرانی استفاده کنند که بی‌هیچ محدودیتی از این‌دست برای بازیکنانش توانسته این‌طور در سطح بین‌المللی مرزهای پیشرفت را طی کند. چنین پیشرفتی معلوم است که دستمزدهای نجومی را هم باید برای دست‌اندرکارانش -که یکی از مهم‌ترین‌هاشان شما باشید- به همراه داشته باشد. باز همان‌ها که همیشه و همه‌جا انرژی منفی تولید می‌کنند، می‌آیند می‌گویند شما دوجور و سه‌جور و -چه می‌دانم- چندجور قرارداد می‌نویسید برای دور زدن قانون‌هایی که سقف دستمزدتان را محدود می‌کنند. سؤال من از چنین آدم‌هایی این است: «رفقا این‌همه دوربرگردان توی بزرگراه‌ها ساخته‌اند برای دور زدن. همه دور می‌زنند. این عزیزان ورزشکار افتخارآفرین هم مثل بقیه. چرا مته به خشخاش می‌گذارید؟» گذشته از همه این حرف‌ها، خیلی شنیده‌ایم که می‌گویند: «فوتبال عین زندگی است.» چقدر درست است این حرف. خوب که نگاه می‌کنم، می‌بینم شما و حرفه‌تان، شادی‌ها و اندوه‌های‌تان، فراز و نشیب‌های‌تان راستی‌راستی آیینه تمام‌نمای جامعه ایرانی ما هستید.

گروه‌ها: مدایح بی صله

تازه ها

می‌توانستیم همه‌‌چیز را داشته باشیم

آدم‌ها درگیر مصیبت‌های یکدیگر نمی‌شوند

برنده در سنت‌ها، بازنده در زندگی

تاریکی در ماه ژوئن

نقطه‌ی سیاه سنت

لینک کده

  • دوشنبه | گزیده جستارها و ...
  • ایبنا | خبرگزاری کتاب ایران
  • ایسنا | صفحه‌ی فرهنگ و هنر

پیشنهاد ما

درخت سیاست بار ندارد