کاوه فولادی نسب

وبسایت شخصی کاوه فولادی نسب

  • کاوه فولادی نسب
  • یادداشت‌ها، مقاله‌ها و داستان‌ها
  • آثار
  • اخبار
  • گفت‌وگو
  • صدای دیگران
  • کارگاه داستان
    • جمع‌خوانی
    • داستان غیر ایرانی
    • داستان ایرانی
  • شناسنامه
  • Facebook
  • Instagram
کانال تلگرام

طراحی توسط وبرنو

به یاد جلال

۱۳ آذر ۱۳۹۶

شماره‌ی دوم ستون هفتگی «متن در حاشیه»، منتشرشده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۳۹۶ در روزنامه‌ی اعتماد


یازدهم آذرماه -به روایتی- نودوچهارمین سالروز تولد جلال آل‌احمد است؛ نویسنده‌ی تجربه‌گرا، پرحاشیه و جریان‌ساز دهه‌های سی و چهل. بعضی از هوادارانش، هنوز او را نویسنده‌ای مکتب‌ساز می‌دانند، اما حقیقت امر این است که اگر بخواهیم «مکتب» را به معنای دقیق و مکتبی کلمه به کار ببریم، هیچ‌جوره نمی‌شود گفت آل‌احمد مکتبی فلسفی، هنری یا ادبی به وجود آورده. او در آثار داستانی شاخصش یکی از نماینده‌های -می‌شود گفت خوبِ- مکتب رئالیسم اجتماعی است؛ مکتبی که خاستگاهش ایران نبوده، اما نویسنده‌های زیادی در ایران به آن گرایش داشته‌اند و هنوز هم دارند. «پنج داستان» و «مدیر مدرسه» نه‌تنها در میان آثار شخصِ آل‌احمد، و نه‌فقط در میان آثار ادبی واقع‌گرای اجتماعی ایران، که در میان تمام آثار داستانی تمام این نودواندی سال، جایگاهی ویژه دارند. اما این که او مکتبی ادبی به وجود نیاورده (و این در سپهر زبانی‌ای که رمان و داستان در آن عمر بسیار کوتاهی دارند -اتفاقا- پدیده‌ای کم‌وبیش بدیهی و طبیعی است) اصلاً به این معنا نیست که او نویسنده‌ی تأثیرگذاری هم نبوده؛ همین که نودوچهار سال پس از تولد و چهل‌هشت سال پس از مرگش هنوز درباره‌ی او حرف می‌زنیم، هم نشان ماندگاری اوست (یعنی نسل‌های متوالی دارند آثارش را می‌خوانند)، و هم نشان تأثیرگذاری‌اش. بخشی از این تأثیرگذاری به شخصیت او برمی‌گردد -به‌ویژه روح سرکشِ تجربه‌ورز و روحیه‌ی جمعی و اجتماعی‌اش- و بخشیش هم به شرایط زمانه و معادلات و مبادلات سیاسی آن روزگار. این هم هست که او توانست جریان زبانی‌ای را که جمالزاده و هدایت و علوی شروع کرده بودند، به بلوغ برساند و ادبیات و به‌ویژه داستان را به زبان کوچه و خیابان، به زبان معیار، نزدیک و با آن همنشین کند. این بزرگ‌ترین خدمت نویسنده‌ی در «خدمت و خیانت روشفکران» به ادبیات و داستان ایران است. آل‌احمد جمع نقیضین است؛ همین که گفتم، یک نمونه‌اش. نمونه‌ی دیگر این که بیشتر او را به‌عنوان داستان‌نویس می‌شناسند، اما بهترین اثرش، اثری غیرداستانی است: «سنگی بر گوری»؛‌ خودنگاری‌ای جسورانه که در متون فارسی‌زبان، اگر نه نایاب، اما به‌شدت کمیاب است. در «سنگی بر گوری» او اوجی درخشان را تجربه، و خودویرانگری‌‌ای شگفت‌انگیز را ثبت می‌کند که غبطه‌برانگیز است و هر بار خواندنش به یاد آدم می‌آورد که نویسنده باید جسور باشد،‌ که گر مرد رهی، میان خون باید رفت. بد نیست به بهانه‌ی تولد آقای نویسنده، سراغی از کتاب‌هایش بگیریم. پیشنهاد من، همین «سنگی بر گوری» است.


دریافت فایل پی.دی.اف این یادداشت از اینجا

گروه‌ها: اخبار, تازه‌ها, متن در حاشیه دسته‌‌ها: جلال آل احمد, روزنامه‌ی اعتماد, کاوه فولادی‌نسب

تازه ها

امتناع آخرین معجزه بود

مغازه‌ی معجزه

فراموشی خود در سایه‌ی نگاه دیگری

باری بر دوش

درباره‌ی تغییر شخصیت‌ها در داستان «تعمیرکارِ» پرسیوال اورت

لینک کده

  • دوشنبه | گزیده جستارها و ...
  • ایبنا | خبرگزاری کتاب ایران
  • ایسنا | صفحه‌ی فرهنگ و هنر

پیشنهاد ما

درخت سیاست بار ندارد