شمارهی بیستم ستون هفتگی «متن در حاشیه»، منتشرشده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۷ در روزنامهی اعتماد
آن سالهایی که وزارت فخیمهی ارشاد، مجوز نشر کتابهایی را که در دوران سازندگی و اصلاحات منتشر شده بودند، لغو میکرد، ما از خودمان میپرسیدیم این چطور ممکن است؟ مگر رویهی ثابتی وجود ندارد؟ مگر دولت مستقر نسبت به تعهدات و مصوبات دولتهای پیشین متعهد نیست؟ مگر میشود دولتی فکر کند تاریخ با او شروع میشود و گذشته را اینطور نادیده بگیرد؟ آن هم وقتی اتفاق خاصی نیفتاده و صرفاً انتخاباتی برگزار شده و الخ؟ زمان خیلی کمی لازم بود تا متوجه شویم زدن زیر میز در سیاست امروز، دارد به یک رویه تبدیل میشود. اولین باری که ترامپ بهعنوان یک وعدهی انتخاباتی گفت «برجام را قبول ندارم و لغوش می کنم»، کسی حرفش را باور نکرد؛ بیشترک شاخ و شانه کشیدن و وعدهی انتخاباتی و نقد سیاستهای خارجی دولت اوباما به نظر میرسید. اما دست روزگار او را بر مسند ریاستجمهوری ایالات متحده نشاند و بهش اجازه داد تا نشان دهد هر دم از این باغ بری میرسد. در این یک سال و چهار ماه، او نشان داده که هرچه را در زمان انتخابات گفته (ولو ابلهانهترین حرفها) عملی میکند. عصر روز سهشنبه، ۱۸ می، کمتر کسی از سخنرانی دوازدهدقیقهای او تعجب کرد؛ سخنرانیای که یکطرفه و قلدرمآبانه یکی از مهمترین معاهدههای بینالمللی هزارهی سوم را نقض میکرد. ترامپ عهدی را با آن ادبیات سخیف شکست، که کشورش تنها یکی از هفت کشور امضاکنندهی آن بود؛ رفتار او تنها بدعهدی در قبال ایران نبود، به همپیمانان شورای امنیتی و اروپایی کشورش هم دهنکجی کرد. در این یک هفته بیشتر اظهارنظرهای مقامات رسمی کشورهای امضاکنندهی برجام، نشان از عصبانیت آنها از رفتار رییسجمهور ایالات متحده دارد و بارها گفته شده که اجازه نخواهند داد امریکا به این یکهتازی ادامه دهد. به نظر میرسد لغو یکطرفهی برجام از سوی ترامپ، در عرصهی سیاست بینالمللی، بیشتر به زیان خودش تمام شده و ما کمتر ضرری از این بابت دیدهایم. اما بیتردید تبعات اقتصادی آن بهزودی محسوستر و ملموستر خودش را به ما هم نشان خواهد داد. و این، پیچ سختی است که تنها با وحدت ملی و همدلی میان گروهها و اقشار مختلف میشود از آن عبور کرد. نشدنی نیست، اما مقدمات و اولیاتی را میطلبد؛ از اعتمادسازی و شفافسازی گرفته تا رفع حبس و حصر و بازتر کردن فضای سیاسی کشور. سرزمین ما در طول تاریخ، از این ناملایمات کم به خود ندیده؛ این بار هم شاید بتوانیم تهدید قلدری را که با لطایف الحیل رییسجمهور ایالات متحده شده، به فرصتی برای یکپارچگی و وحدت ملی در سرزمینمان تبدیل کنیم.
دریافت فایل پی.دی.اف این یادداشت از اینجا