من این امکان و آثارم -لابد!- این کیفیت را داشتهایم که معمولاً -و نه همیشه- با ناشرهای خوب ایرانی کار کردهایم. ناشر خوب در ذهن من ناشری است که حقوق پدیدآورنده (مؤلف یا مترجم) را در حدی فراتر از «عرف رایج در بازار نشر ایران» رعایت میکند، ناشری است که مراحل فنی آمادهسازی کتاب از […]
تأملات ۱| خانهای از شن و مه
فرایند اعطای جایزهی نوبل به داستانی میماند که گرهافکنیاش از اوایل سال میلادی شروع میشود، حوالی سپتامبر با جدیتر شدن گمانهزنیها تعلیق آن به اوج میرسد، در دههی اول اکتبر که نتایج اعلام میشود، گرهگشایی رخ میدهد و در نهایت، ضیافت رسمی اهدای جوایز در دهم دسامبر در استکهلم سوئد، حکم تیتراژ پایانی را دارد. […]
تأملات / ۱۰ فرهنگ در مسلخ بازار
گایاتری اسپیواک در کتاب «مرگ یک دانش» میگوید در آغاز هزاره سوم تغییرات استراتژیکی در بازار نشر آمریکا رخ داده که به طور مستقیم در حوزه اندیشه و ادبیات تاثیرگذار بوده: «[در فاصلهی سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۲] دانش ادبیات تطبیقی در ایالات متحده دستخوش تحولی عمیق و قابل توجه شد. بنگاههای انتشاراتی بازارِ ترجمهی گزیدههایی […]
تأملات / ۹ از کوزه همان برون تراود که در اوست
کارگاه که تمام شد، یکی از بچهها آمد سراغم و گفت «یه چیزی بپرسم، جوابم رو صادقانه میدی؟» گفتم «سعی میکنم… البته اگه به داستان مربوط بشه.» و لبخند زدم. گفت «من این هفته کارای فلانی و فلانی و فلانی رو خوندم. [این فلانیها همه از نویسندههای کموبیش اسمورسمدار متأخر ایرانی هستند.] دوتا کار هم […]
تأملات / ۸ اولشخص منزه، اولشخص دپرس
با این اوضاع و احوالی که پیش میرود، اگر یک زمانی قرار شود بر مبنای آنچه این روزها در ادبیات داستانی ایران خلق، نوشته و تولید میشود، کتابی درباره عناصر داستان نوشته شود، در فصل «زاویهدید» در بخش «زاویهدید اولشخص» لازم خواهد بود در کنار مدخلهای آشنایی چون «تکگویی بیرونی»، «تکگویی درونی»، «جریان سیال ذهن» […]
تأملات / ۷ در میان خطوط
کمتر کسی است که در حوزه ادبیات داستانی ایران فعال باشد (از نویسنده و ناشر گرفته تا منتقد و روزنامهنگار) و از حال بدِ این روزهای آن خبر نداشته باشد. سادهترین –بخوانیم سادهاندیشانهترین- شیوه مواجهه با این مساله –که البته طرفداران و سینهچاکان زیادی هم دارد- نفی است: این که راه را بر هرگونه امکان […]
تأملات / ۶ رانکه را به حال خودش رها کن
«من میخواهم «من» خویش را محو کنم تا فقط رویدادها سخن بگویند. میخواهم بدانم واقعاً چه روی داده است.» (نقل به مضمون) این دو جمله را لئوپولد فون رانکه -مورخ آلمانی قرن نوزدهمی و از بنیانگذاران تاریخ مدرن- گفته است. روششناسی رانکه تا به امروز هم -علیرغم همه دیدگاهها مختلف و انتقادهایی که نسبت به […]
تأملات / ۵ امان از نگاه کلیشهای به کلیشه
اخیراً بعضی رفقا این ایده را مطرح کردهاند که برای معرفی ملیت مردم افغانستان، به جای واژه «افغانی» از واژه «افغانستانی» استفاده کنیم؛ مثل این است که به یک صرب بگوییم صربستانی یا به یک انگلیسی بگوییم انگلستانی. این که بهجای اصلاح ذهنیت نادرست موجود -که مبتنی است بر آپارتایدی درونیشده و ناسیونالیسمی خشن- واژه […]
تأملات / ۴ ناهمزمانی
اگر از من دربارهی سختیها یا -بهتر بگویم- نامرادیهای کار ِ نویسندگی در ایران بپرسند، پیش از جوابهای دیگرکلیشهشده و البته کماکان دردناکی مثل سانسور بیحسابوکتاب و سلیقهای، یا توزیع نامناسب کتاب و نرسیدنش به شهرستانهای همین ایران خودمان چه برسد به افغانستان و تاجیکستان ِفارسیزبان، یا فقدان ویراستاری حرفهای و درستودرمان یا دسترسی سخت […]
- « صفحه قبلی
- 1
- …
- 18
- 19
- 20
- 21
- 22
- …
- 52
- صفحه بعد »