کاوه فولادی نسب

وبسایت شخصی کاوه فولادی نسب

  • کاوه فولادی نسب
  • یادداشت‌ها، مقاله‌ها و داستان‌ها
  • آثار
  • اخبار
  • گفت‌وگو
  • صدای دیگران
  • کارگاه داستان
    • جمع‌خوانی
    • داستان غیر ایرانی
    • داستان ایرانی
  • شناسنامه
  • Facebook
  • Instagram
کانال تلگرام

طراحی توسط وبرنو

اندر احوالات یک مدرس / 40 رای اکثریت به اقلیت

5 سپتامبر 2013

این اولین باری است که مجبور شده‌ایم توی کلاس انتخابات برگزار کنیم. معمولا کار به جایی به می‌کشد که باید با خواهش و تمنا باید کسی را پیدا کنم که قبول کند نماینده شود. شاید به‌خاطر اغراق‌هایم باشد. مثلا شاید به‌خاطر این باشد که می‌گویم «نماینده باید همیشه آن‌کال باشه؛ مثل دکترای کشیک. ممکنه آخرشب […]

گروه‌ها: اندر احوالات یک مدرس

ساید استوری 9 / اثر ادبی یا کلکسیون بهاره بنتون

3 سپتامبر 2013

خوب است که آدم اول یک سوزن به خودش بزند، بعد جوالدوزش را حواله این و آن کند. چند روز پیش دوست روزنامه‌نگاری برایم یک نظرسنجی چندسؤاله برایم ارسال کرد. این بماند که هنوز جواب سوال‌هایش را نداده‌ام، اما ذهنم مدام درگیر سوال‌هایش بوده است. سوال اولی‌اش درباره علت یا علت‌های سرانه پایین مطالعه در […]

گروه‌ها: سایداستوریز

اندر احوالات یک مدرس / 39 گلایل‌های سفید، زنبق‌های زرد

29 آگوست 2013

با استیصال… برای قربانیان سلاح‌های کشتار جمعی، هرجای جهان که باشند. شقیقه‌هایم می‌کوبد. سرم درد می‌کند؛ از آن دردهایی که وقتی می‌آیند سراغت، بزرگ‌ترین آرزوی زندگی‌ات می‌شود این که دست از سرت بردارند. می‌دانی هم چای و مسکن افاقه نمی‌کند و چاره‌ای نداری جز این‌که با درد کنار بیایی. دیشب تا صبح نخوابیدم. باد شدیدی […]

گروه‌ها: اندر احوالات یک مدرس

ساید استوری 8 / عموممیزی، بله، خودکار قرمزی، بله…

27 آگوست 2013

یک لطیفه‌ای بود قدیم‌ها، می‌گفتند یک بابایی هر روز می‌رفته امام‌زاده مجاور می‌شده تضرع می‌کرده. یک روز یکی بهش می‌گوید: «تو چی می‌گی به آقا؟ هر روز اینجایی…» طرف می‌گوید: «دارم بهش می‌گم یه کاری کنه تو قرعه‌کشی ارمغان بهزیستی برنده شم.» اولی می‌گوید: «امروز برنده‌های این هفته رو اعلام کردن. شماره کارتت چیه؟» او […]

گروه‌ها: سایداستوریز

«هاینریش بل»خوانی: نان سال‌های جوانی سلام کتاب – 118 (ابدیت باید یک روز دوشنبه باشد)

26 آگوست 2013

  دوشنبه چهاردهم مارس… همه‌ داستان در همین یک روز اتفاق می‌افتد؛ در فاصله یک از بستر بیرون آمدن والتر فندریش -جوان بیست‌وسه‌ساله آلمانی- تا دوباره به بستر رفتنش. روبنای داستان، موضوع ساده‌ای دارد: عشق در یک نگاه. فندریش -تعمیرکار ماشین لباس‌شویی- صبح روز دوشنبه چهاردهم مارس نامه‌ای از پدرش دریافت می‌کند که در آن […]

گروه‌ها: سلام کتاب

اندر احوالات یک مدرس / 38 خلاقیت به سبک ایرانی

22 آگوست 2013

روزهای ژوژمان را دوست دارم. چند ماه زحمت مدرس و دانشجو به پایان می‌رسد و همه نقشه‌ها و ترسیم‌هایی که تا دیروز روی چک‌پرینت و کاغذ پوستی بوده، می‌رود توی پوسترهای گرافیکی زیبا، و به جای همه ماکت‌های اتود و ساده دیروزی، ماکت‌های تروتمیز و دقیق و کامل می‌نشیند. به مهمانی می‌ماند. بعد از همه […]

گروه‌ها: اندر احوالات یک مدرس

ساید استوری 7 / سلام آقای وزیر

20 آگوست 2013

سلام آقای وزیر. وقت به خیر، و عرض تبریک. کسب اعتماد رییس‌جمهوری منتخب ملت و پس از آن هم نمایندگان مجلس برای تصدی وزارت‌خانه‌ای که با اهالی فرهنگ و هنر و ادب سروکار دارد و در هشت ساله گذشته آبستن حوادث زیادی بوده، شما را شایسته تبریکی بزرگ می‌کند. شما مدیر شجاعی هستید که چنین […]

گروه‌ها: سایداستوریز

سلام کتاب – 117 (نوشتن به‌وسیله توصیف)

19 آگوست 2013

روث انگلکن / کاوه فولادی‌نسب   هرچه بیشتر مطالعه می‌کنم، بیشتر موافق آن نویسنده‌ای می‌شوم که می‌گفت: «هیچ موضوع ملال‌آوری وجود ندارد، این بعضی از نویسنده‌ها هستند که ملال‌آورند.» ضرب‌المثلی قدیمی همین واقعیت را به شکل دیگری بیان می‌کند: «این‌که چه چیزی می‌گویید مهم نیست، این‌که چطور آن را می‌گویید مهم است.» بی‌تردید هر موضوعی […]

گروه‌ها: سلام کتاب

اندر احوالات یک مدرس / 37 من، ممل قالپاق‌دزد و آسمان سرخ

15 آگوست 2013

هوا آفتابی است، اما توی پارکینگ استادیوم که از ماشین پیاده می‌شویم، نسیم دستش را می‌کشد روی صورت‌مان. یکی‌شان می‌گوید: «استاد، ما فکر می‌کردیم آخرشم نمی‌یاین باهامون.» می‌گویم: «چرا؟ خالی‌بندم مگه؟» یکی دیگرشان که کلاه بافتنیِ نوک‌تیزِ یکی‌درمیان سرخ و سفید گذاشته روی سرش، می‌گوید: «نه، خالی‌بند که نه، اما شما یه سال پیش قولش […]

گروه‌ها: اندر احوالات یک مدرس

  • « صفحه قبلی
  • 1
  • …
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • …
  • 48
  • صفحه بعد »

تازه ها

برای اولین و هزارمین‌‌ بار

زنی که پرواز را دوست داشت

تعلیق در خلأ؛ چرا داستان «گم شدن یک آدم متوسط» ناتمام می‌ماند؟

ساختار سیال یا مغشوش؟ تحلیل و نقد ساختاری روان‌شناختی داستان «شام شب عید»

«شام شب عید» با دسر کابوس و خیال هم مزه نداشت

لینک کده

  • دوشنبه | گزیده جستارها و ...
  • ایبنا | خبرگزاری کتاب ایران
  • ایسنا | صفحه‌ی فرهنگ و هنر

پیشنهاد ما

درخت سیاست بار ندارد