کی میتواند منکر شود شما از مهمترین آدمهایی هستید که هر کسی در زندگی و مردگیاش با آنها روبهرو میشود؟ آدم خانهاش را -بهترین معمار شهر هم که طراحی کرده باشد- بالأخره روزی ممکن است عوض کند، مدل موهاش را -کار بهترین آرایشگر و پیرایشگر شهر هم که باشد- حتماً یک روز عوض میکند، دندانی […]
مدایح بیصله ۱۵ / بیخیالِ این سوسولبازیهای وارداتی
گاهی اوقات با خودم فکر میکنم راستی راستی اینهایی که میگویند «ناشر خوب ناشری است که برای خودش هیئت تحریریهای داشته باشد و دفتر و دستکی، و کتابها را قبل از اینکه بپذیرد، بررسی کند و بعد هم که پذیرفت، بدهد دست ویراستارهای درست و حسابی تا خوب چکشکاریاش کنند…» چی توی کلهشان میگذرد. مگر […]
سلام کتاب – ۱۰۰ (سال نو شد، ما صد)
۱. سال نو مبارک. امیدوارم این سال جدید، برای همهمان سال خوبی باشد و توأم با اتفاقهای خوبتر. بههرحال ناگفته پیداست که سال ۱۳۹۲ سال مهمی برای کشور ماست؛ بهخصوص با توجه به انتخاباتی که در خردادماه پیش رو داریم و امیدوارم همهمان بتوانیم -یا دستکم بیشترمان!- با تصمیمی درست، عقلانی و عاری از […]
اندر احوالات یک مدرس / ۲۱ آقای مصدق دمتان گرم
چند کلمه با خوانندگان «اندر احوالات یک مدرس»: ممنون که در همه بیست و اندی هفته گذشته همراه من و نوشتههام بودید. ممنون که در دیدارهای حضوری و مجازی من را از نظرهاتان بهرهمند کردید. ممنون که خوبیها و بدیهایی را که در «اندر احوالات یک مدرس» میدیدید، صریح و صادقانه با من در میان […]
مدایح بیصله ۱۴ / نوروزی بدون فشار خون
حالا که خوب فکرش را میکنم، میبینم عجب هماهنگی ساختارمندی بوده میان شما آجیلفروشهای به قول شاغلامْ قربانتان بروم و میوهفروشهای دمشان تا همیشه گرم. آنها شب یلدا برای دستگرمی کاری کردند که ملت دستشان نهتنها به خودِ هندوانه نرسد، که به تخم هندوانه هم نرسد و بنشینند سماق بمکند، و حالا شمای قربانتان بروم […]
مروری بر اندیشهها و فعالیتهای سیمین دانشور سلام کتاب – ۹۹ (سلام به سیمین)
۱. سیمین دانشور یکی از زنان استثنایی تاریخ معاصر ایران است: روشنفکری متجدد و نویسندهای شیرینقلم. او -فارغ از کیفیت ادبی و خلاقیت داستانی- جزو اولین زنان متجدد ایرانی است، و بررسیای دقیق روی مجموعه آثار داستانی و مقالهها و فعالیتها و زندگیاش آشکارا نشان میدهد که «دانشورِ نویسنده» همیشه و همهجوره زیر چتر […]
اندر احوالات یک مدرس / ۲۰ صورتزخمی
آخرهای کلاس است. توضیحات تکمیلی را برای تحویلپروژه هفته دیگر میدهم و میگویم کلاس آزاد است. میگویم: «اگه کسی سؤالی داره بپرسه، اگه کاری داره بگه، اگه هم کسی میخواد بره، بره. هفته دیگه لطفن سر وقت بیاین و با دست پر.» نگاهم دوخته میشود روی چشمهای صورتزخمی. لبخندی میزنم. لبخند نمیزند. روز اول ترم […]
مدایح بیصله ۱۳ / پراید کیلویی چند
بیا اینهمه زحمت بکش، مملکت را به خودکفایی برسان، خودروی سالم منطبق بر استانداردهای اروپا بساز، برای خودروهات پنجرههای برقی بگذار، کمربند ایمنی، ترمز ای. بی. اس.، ایر بگ -چه بگویم دیگر- هرچه تکنولوژیِ بهروز که توی دنیا هست بچپان توی ماشین، مفت و بیمزدومنت هم برسانش دست خلقالله، باز همه شاکی باشند که این […]
سلام کتاب – ۹۸ (فلاش بک در داستان)
ماریانا پریهتو / کاوه فولادینسب همة ما این جمله را شنیدهایم: «هر اتفاقی ریشه در گذشته دارد.» بیتردید منظور این جمله استفاده از فلاشبک است. توالی زمانی ممکن است در داستان احساس ماندگی ایجاد کند. در مقابل فلاشبک میتواند به آن حس تازگی بدهد و جذابش کند، البته به شرطی که ماهرانه در روایت […]
- « صفحه قبلی
- 1
- …
- 31
- 32
- 33
- 34
- 35
- …
- 48
- صفحه بعد »