کاوه فولادی نسب

وبسایت شخصی کاوه فولادی نسب

  • کاوه فولادی نسب
  • یادداشت‌ها، مقاله‌ها و داستان‌ها
  • آثار
  • اخبار
  • گفت‌وگو
  • صدای دیگران
  • کارگاه داستان
    • جمع‌خوانی
    • داستان غیر ایرانی
    • داستان ایرانی
  • شناسنامه
  • Facebook
  • Instagram
کانال تلگرام

طراحی توسط وبرنو

اندر احوالات یک مدرس – 10 (فکرهای کج، پاهای معوج)

13 دسامبر 2012

بخاری خیال ندارد به این زودی‌ها گرم شود. پشت فرمان سگ‌لرز می‌زنم. خورشید چند روزی است خودش را به شهر نشان نداده. لابد با خودش گفته «چه فایده دارد تابیدن به شهری که زیر چتر دود و کثافت مدفون شده. بگذار جای بهتری خودم را خرج کنم.» و بار و بندلیش را بسته و رفته. […]

گروه‌ها: اندر احوالات یک مدرس

مدایح بی‌صله 2 / خنده‌های مفتی

11 دسامبر 2012

فدای آقای دکتر. مخلص خانم دکتر. دندان‌درد بدترین عذابی است که بدبخت‌ترین و بخت‌برگشته‌ترین آدم‌ها ممکن است در زندگی‌اش با آن روبه‌رو شود. از شما که پنهان نیست -ما که ندیده‌ایم هنوز- اما علی‌رغم این چیزهایی که راوی‌ها گفته‌اند، بازهم صد رحمت به مار غاشیه و سرب مذاب. دندان‌درد ورای همه این‌هاست. بوسه‌های من نثار […]

گروه‌ها: مدایح بی صله

نگاهی به مجموعه‌داستان «جایی به نام تاماساکو» سلام کتاب – 88 (اگر دستت در را لمس کند)

8 دسامبر 2012

  در همه‌جای دنیا هرازگاه ستاره‌هایی که در رشته‌ای شناخته‌شده‌اند، در رشته‌ای دیگر هم دست به فعالیت می‌زنند. این، اتفاق نادری نیست. در ایران هم به‌خصوص در سال‌های اخیر چند باری این اتفاق افتاده و کلی هم سروصدا کرده و موافق‌ها و مخالف‌هایی هم داشته: عباس کیارستمی «حافظ» و «سعدی» درآورده، رضا کیانیان و هدیه […]

گروه‌ها: سلام کتاب دسته‌‌ها: آزاده اخلاقی, به روایت یک شاهد عینی, سووشون, سیمین دانشور

اندر احوالات یک مدرس – 9 (هوا آلوده است)

6 دسامبر 2012

هوا آلوده است، بسیار آلوده. خاکستری -تا چشم کار می‌کند- کش می‌آید. مقامات رسمی محدودیت‌ها را بیشتر کرده‌اند. تردد اتوموبیل‌های بدون مجوز، به لحاظ کمی در حدود نیمی از خیابان‌های شهر و از نظر کیفی در بخش اعظم شهر ممنوع اعلام شده؛ بی هیچ پرسش و پاسخی، یک منع قانونی به‌تمام‌معنا، که گریبان من را […]

گروه‌ها: اندر احوالات یک مدرس

مدایح بی‌صله 1 / این مدرنیزاسیون علم‌گرا

4 دسامبر 2012

توضیح پیش از متن: امیدوارم این «مدایح بی‌صله» باعث رنجش‌خاطر اشخاص حقیقی و حقوقی نشود. می‌خواهم در این یادداشت‌ها اصناف و کَسان را خطاب قرار دهم و بابت کارهایی که کرده‌اند، می‌کنند و حتی بویش می‌آید که خواهند کرد، ازشان تشکر کنم. می‌دانم که صله‌ای در کار نیست برای این مدایح، امیدوارم تمشیتی هم گریبان […]

گروه‌ها: مدایح بی صله

نگاهی به داستان بلند «ملکوت» به بهانه سالمرگ نویسنده‌اش سلام کتاب – 87 (اگر زندگی کلاف نخی باشد)

1 دسامبر 2012

  به تقویم اگر بخواهیم استناد کنیم، فردا، دوازدهم آذر، سال‌مرگ بهرام صادقی (1363 – 1315) است. اما این هم هست که هوشنگ گلشیری در ابتدای مقاله «نویسنده ملکوت، همچنان در میان ما»یش این نوید را می‌دهد که: «با کمال شعف به اطلاع دوستان و آشنایان می‌رساند که بهرام صادقی زنده است. بله، زنده و […]

گروه‌ها: سلام کتاب دسته‌‌ها: فلاش‌بک

اندر احوالات یک مدرس – 8 (این جمع الوگرفته)

29 نوامبر 2012

اوایل مهر بود. ترم تازه شروع شده بود و رخوت تعطیلات تابستون و کسالت شروع مهر، بدجوری کار رو سخت می‌کرد. از ظهر به بعد، آدم -فرقی نمی‌کرد استاد باشه یا دانشجو- ترجیح می‌داد لم بده رو یه مبل نرم و راحت، و گربه‌وار قیلوله کنه؛ حتی کسی مثل من که اصولاً میونه‌ای با خواب […]

گروه‌ها: اندر احوالات یک مدرس

اندر احوالات یک مدرس – 7 (لبخند شکسته)

22 نوامبر 2012

ترم به میانه‌هاش رسیده بود و مثل همه ترم‌ها و سال‌های دیگه داشتم سر کلاس آزمون میان‌ترم برگزار می‌کردم. کلاس غرق شده بود تو سکوت مطلق. همه مشغول نوشتن بودن و کوچیک‌ترین پچپچه‌ای به گوش نمی‌رسید. کسی اگه خوب دقت می‌کرد، صدای بال زدن پشه‌ها رو هم می‌تونست بشنوه. امکانی برای تقلب وجود نداشت: هیچ […]

گروه‌ها: اندر احوالات یک مدرس

نگاهی به مجموعه‌داستان «رنگ لثه ببر» سلام کتاب – 86 (گپ زدن با نمرود)

17 نوامبر 2012

  «رنگ لثه ببر» پیشنهاد این هفته «سلام کتاب» است. این مجموعه‌داستان را حمید پارسا نوشته و نشر افکار در قالب مجموعه «قصه نو»اش در ایام نمایشگاه کتاب تهران منتشر کرده است. «رنگ لثه ببر» شامل هشت داستان کوتاه است که بیشترشان استانداردهای داستان‌های خوب را دارند: زبان روان، مراعات مسایل فنی داستان‌نویسی و تلاش […]

گروه‌ها: سلام کتاب

  • « صفحه قبلی
  • 1
  • …
  • 35
  • 36
  • 37
  • 38
  • 39
  • …
  • 48
  • صفحه بعد »

تازه ها

برای اولین و هزارمین‌‌ بار

زنی که پرواز را دوست داشت

تعلیق در خلأ؛ چرا داستان «گم شدن یک آدم متوسط» ناتمام می‌ماند؟

ساختار سیال یا مغشوش؟ تحلیل و نقد ساختاری روان‌شناختی داستان «شام شب عید»

«شام شب عید» با دسر کابوس و خیال هم مزه نداشت

لینک کده

  • دوشنبه | گزیده جستارها و ...
  • ایبنا | خبرگزاری کتاب ایران
  • ایسنا | صفحه‌ی فرهنگ و هنر

پیشنهاد ما

درخت سیاست بار ندارد