کاوه فولادی نسب

وبسایت شخصی کاوه فولادی نسب

  • کاوه فولادی نسب
  • یادداشت‌ها، مقاله‌ها و داستان‌ها
  • آثار
  • اخبار
  • گفت‌وگو
  • صدای دیگران
  • کارگاه داستان
    • جمع‌خوانی
    • داستان غیر ایرانی
    • داستان ایرانی
  • شناسنامه
  • Facebook
  • Instagram
کانال تلگرام

طراحی توسط وبرنو

والس پی‌رنگ با سمفونی تردید

۶ تیر ۱۴۰۱

نویسنده: افرا جمشیدی
جمع‌خوانی داستان کوتاه «نظریه‌ی پنجشنبه»، نوشته‌ی شهریار مندنی‌پور


درراستای تلاش برای شناخت و درک رخدادهای جهان پیرامون، بنیان‌های فکری متعددی درطول تاریخ به ‌وجود آمده‌؛ بنیان‌هایی که هیچ‌کدام نتوانسته‌اند برای تمام جنبه‌های علمی و فلسفی، قطعیت و یقین را به ‌ارمغان بیاوردند. یافته‌های هایزنبرگ با بررسی رفتاری پدیده‌ی موج و ذره، نشان داد که در جهان کوانتوم، هیچ رفتاری به‌طور یقین قابل‌پیش‌بینی نیست. شوپنهاور، کانت و بسیاری از فلاسفه‌ی دیگر نیز بارها از عدم‌ شناخت جامع سخن گفته و قطع و یقین را ممکن ندانسته‌اند. براین‌اساس، علی‌رغم عطش نیل به پاسخ قطعی، رفته‌رفته پذیرش عدم‌قطعیت به‌عنوان پاسخی کافی در ذهن انسان نهادینه شد و امروزه این اصل از امری آزاردهنده به پدیده‌ای جذاب تبدیل شده‌؛ به‌طوری‌که بسیاری از هنرمندان و نویسندگان به‌عنوان تمهیدی آن را به آثار خود به راه ‌داده‌اند. داستان کوتاه «نظریه‌ی پنحشنبه» نوشته‌ی شهریار مندنی‌پور، نیز با تکیه بر اصل عدم‌قطعیت، روایت جذابی را با ایجاد فضایی معماگونه بیان می‌کند.
داستان درباره‌ی‌ کارمندی به‌‌نام رسول افرا است که درست در روز ترور یک مقام بلندپایه‌ی سیاسی، ناپدید شده و نشانه‌ها او را در مظان اتهام قرار داده‌. داستان در لابه‌لای نظریه‌های مختلف سازمان امنیت، طی یک هفته بیان می‌شود؛ فرضیه‌های ضدونقیضی که از روز شنبه با ظن به رسول شروع می‌شود. نظریه‌ی روز یکشنبه، او را فاقد تمایلات ضدامنیت ملی تشخیص می‌دهد. در نظریه‌ی روز دوشنبه، شک به همکاری رسول با عوامل ترور بیشتر می‌شود و در نظریه‌ی‌ روز سه‌شنبه، اظهارات سارا (همسر متهم) مبیّن بیماری روانی رسول افراست. نظریه‌ی روز چهارشنبه (پس از بررسی اظهارات همسر متهم) حاکی از اطلاع سارا از محل اختفای همسرش است، پس دستور بازداشت و بازجویی او صادر می‌شود؛ و درنهایت، نظریه‌ی روز پنجشنبه ضمن تأیید نظریه‌ی چهارشنبه، از اطلاع فرزند متهم از محل اختفای او خبر می‌دهد.
روند کلی داستان حول این شش نظریه بنا شده‌؛ شش بخشی که به‌لحاظ وزنی و تأثیرگذاری، توزیع یکسانی در داستان ندارند. بدون‌شک اظهارات سارا بخش پررنگ داستان است؛ بخشی که ضمن بیان شخصیت رسول و زندگی مشترک و خانوداگی او، جزئیات آخرین شب حضور رسول در خانه را نیز به‌ تصویر می‌کشد. این جزئیات نه‌تنها کلیدی برای حل معمای ناپدید شدن رسول نمی‌شود، بلکه فضای رازآلود و عدم‌قطعیت حاکم بر داستان را برای خواننده قوی‌تر می‌کند. اظهارات سارا دارای نکات ظریفی است که توجه به آن، به‌خوبی ساختار مهندسی نوشته‌ی مندنی‌پور را نشان می‌دهد؛ ساختاری که برای از بین بردن هرگونه یقین در درام داستان، از هیچ تلاشی فروگذار نبوده‌؛ آن‌قدرکه تا انتهای داستان حتی مشخص نمی‌شود رسول افرا واقعاً چه‌جور آدمی بوده. سارا از عشق رسول به خودش، دخترش و زندگی‌اش می‌گوید، از علاقه‌ی او و کار برای خانواده. ولی رودخانه‌ی مرموزی که پشت اشک سارا پنهان شده گاهی به ‌لب‌هایش نشت می‌کند و در کلامش جاری می‌شود. وقتی او از خستگی همیشگی رسول، اجبار برای دست‌بوسی مادر او، بگومگوها و قهرهای گاه‌و‌بیگاه‌شان و زن همسایه‌ای که مدام به‌بهانه‌ی پیچ‌گوشتی پیش رسول می‌آمده، صحبت می‌کند، بذرهای شک و تردید یکی‌یکی در دل خواننده جوانه می‌زند. معلوم نیست سارا درخلال تمام تصاویر زیبایی که از زندگی خودش و رسول به‌ تصویر می‌کشد، از چه رابطه‌ای حرف می‌زند؛ رابطه‌ی زیسته‌ی خود یا رابطه‌ی فانتزی ایدئالش؟ در پایان داستان نمی‌فهمیم که راز پنهان شدن باورناپذیر رسول، هنگام بازی با سارای کوچک و محو شدن همیشگی او چه بوده و متوجه نخواهیم شد آن مردی که پشت به سارا در ساختمان نیمه‌کاره ایستاده بوده و با رسول مو نمی‌زره، واقعاً چه کسی بوده.
داستان «نظریه‌ی پنجشنبه» در حالی پایان می‌یابد که برخلاف گزارش‌های ساده‌انگارانه‌ی‌ نظریه‌ی پنجشنبه‌ی سازمان امنیت، نه می‌توانیم یقین حاصل کنیم از بی‌گناهی رسول و نه امکان رد مشارکت او را در ترور داریم. نه می‌توانیم باور کنیم به همدستی سارا با رسول، نه شواهد کافی برای اذعان بی‌اطلاعی او از رسول را داریم. مندنی‌پور با به‌کارگیری فرمی معماگونه و استفاده‌ی هوشمندانه از مونولوگ‌های شخصیت سارا، مه غلیظی از ابهام را در آسمان داستان خود ‌می‌سازد؛ به همین دلیل است که پس از اتمام داستان، عدم‌قطعیت سیال در درام داستان برای خواننده بسیار ملموس بوده، حس تردید و گمان او را رها نمی‌کند. می‌توان گفت که داستان «نظریه‌ی پنجشنبه» با پی‌رنگی معماگونه و فرمی رازآلود، روایتگر داستان جذاب و خوش‌ساختی است که تا مدت‌ها پس از خواندن، در ذهن و یاد خواننده باقی می‌ماند.

گروه‌ها: اخبار, تازه‌ها, جمع‌خوانی, کارگاه داستان, نظریه‌ی پنجشنبه - شهریار مندنی‌پور دسته‌‌ها: جمع‌خوانی, داستان ایرانی, داستان کوتاه, شهریار مندنی‌پور, کارگاه داستان‌نویسی, نظریه‌ی پنجشنبه

تازه ها

چراغ‌های رابطه تاریکند

قاب‌عکسی پرتضاد

حرکت بر خطوط موازی تنهایی

جهانی به‌بزرگی یک پاکت‌نامه

کلاه‌مخملی‌هایی از تبار داش‌آکل و کاکارستم

لینک کده

  • دوشنبه | گزیده جستارها و ...
  • ایبنا | خبرگزاری کتاب ایران
  • ایسنا | صفحه‌ی فرهنگ و هنر

پیشنهاد ما

درخت سیاست بار ندارد