کاوه فولادی نسب

وبسایت شخصی کاوه فولادی نسب

  • کاوه فولادی نسب
  • یادداشت‌ها، مقاله‌ها و داستان‌ها
  • آثار
  • اخبار
  • گفت‌وگو
  • صدای دیگران
  • کارگاه داستان
    • جمع‌خوانی
    • داستان غیر ایرانی
    • داستان ایرانی
  • شناسنامه
  • Facebook
  • Instagram
کانال تلگرام

طراحی توسط وبرنو

گمان می‌بری رسول درمیان برگ‌های دفتر زندگی گم شده

۶ تیر ۱۴۰۱

نویسنده: هانیه عزیزی
جمع‌خوانی داستان کوتاه «نظریه‌ی پنجشنبه»، نوشته‌ی شهریار مندنی‌پور


زمانی‌ که عکس و نام فردی به‌عنوان گم‌شده در جایی توجه‌مان را جلب می‌کند، افکار گوناگونی از ذهن‌مان می‌گذرد: آیا او را ربوده‌اند یا به‌خواست خود رفته؟ شاید هم مأموران امنیتی بابت اتهامی بی‌خبر او را برده‌اند؟ زنده است یا…؟
داستان «نظریه‌ی پنجشنبه» شهریار مندنی‌پور نیز همان‌گونه‌که از نامش پیداست، نظریه‌های گوناگونی را در روزهای مختلف هفته بررسی می‌کند؛ طوری‌که خواننده در مواجهه با اولین نظریه‌ها خود را دربرابر جریان معماگونه‌ی سیاسی‌ـ‌پلیسی‌ای از مفقود شدن مردی می‌بیند. مندنی‌پور که هرگز خودش را در فرم و نثرش تکرار نکرده و تکرار و تسلسل را نشانی از مرگ ادبی نویسنده می‌داند، با جسارتی ستودنی به ایجاد فرم و زبان‌های مختلف پرداخته و پیشروِ راهش بوده‌. او این ‌بار در فنجان کوچک داستانش، ما را وارد هزارتویی پرپیچ‌وخم می‌کند تا خودمان راه را پیدا کنیم؛ هزارتویی متشکل از شش نظریه از مأموران سازمان امنیت و تک‌گویی‌های زنی به‌نام سارا، که طولانی‌ترین‌شان همان تک‌گویی‌های سارا، همسر مرد است که روند داستان را شکل می‌دهد. نویسنده دقیق، باظرافت و خوش‌ریتم تک‌گویی او را روایت کرده؛ِ طوری‌که گاه به خودمان می‌آییم و می‌بینیم که همراه سارای مادر با سارای کودک که هم‌اسم مادر است -و به‌گفته‌ی زن به خواست پدر، این نام برایش در نظر گرفته شده- با لحنی آرام، گفت‌وگو و او را مطمئن می‌کنیم که مادر اشک نمی‌ریزد و گردوغباری به چشمانش رفته. حتی با کودک پشت‌پنجره به انتظار پدر می‌نشینیم، و گاه در جایی دیگر، خود را در کنار زن درحال مویه کردن و گفتن جمله‌های مبهم می‌یابیم.
مندنی‌پور زیرکانه مادر را هم‌نام کودک انتخاب کرده تا خواننده را بین زنی روان‌پریش که خودش را در قالب کودکی وابسته به پدر می‌بیند و واقعیت مفقودی مرد به تردید بیندازد. و تا آخر، این ابهام برای خواننده باقی می‌ماند. خواننده مدام در این هزارتو با خواندن جمله‌ای حدسی می‌زند و خود را نزدیک به مرحله‌ی کشف و یقین می‌بیند، اما با جمله‌های بعدی یقینش را از دست می‌دهد. همان‌گونه‌که در جایی سارا می‌گوید مردی کاملاً شبیه به او را در ساختمانی نیمه‌کاره، تکیه‌داده بر ستونی دیده‌اند و سپس متوجه اشتباه‌شان شده‌اند، این شک به جان‌مان می‌افتد که آیا مرد به خواست خود نرفته؟ زیراکه مگر ممکن است زنی که سال‌ها با او زیسته او را اشتباه بگیرد؟ و کم‌کم این شک تبدیل به یقین می‌شود. اما با پیش رفتن داستان و با روایت زن از باغ‌وحش و ترسش از گرگ‌ها و سگ نامیدن‌شان و یا جمله‌های مبهم و به‌هم‌ریخته درمورد بازی مرد با کودکش و خوشبختی‌شان گمان می‌بریم شاید زن، روانی پریشان دارد؛ و یا با خواندن جمله‌ی «این دفعه جایی قایم می‌شوم که نتوانی پیدایم کنی»، از زبان مرد این تردید ایجاد می‌شود که آیا در عمق این جمله معنایی نهان است؟ و وقتی که سارای مادر مدعی است با سارای کودک همه‌جا را گشته‌اند و مرد نبوده و بی‌حوصله، کودک را از خواب می‌پراند تا از محل بازجویی بروند، مشکوک می‌شویم شاید این جمله‌های مبهم نشان از زیرکی زن دارد و مرد مخفی شده و او از محل اختفایش اطلاع دارد و شاید این مویه‌ها و گفت‌وگوهای زن با کودک، مفری برای سرپوش گذاشتن بر واقعیت است. درانتها با خواندن نظریه‌ی نهایی یا همان پنجشنبه که تأیید نظریه‌ی ماقبل خود است، رسیدن به قطعیت کاری است دشوار؛ انگار مندنی‌پور با ایجاد این ابهام‌ها اجازه می‌دهد در پایان، تخیل خواننده بر تخیل خودش پیشی بگیرد. نوع نگاه مندنی‌پور به جهان اطراف و تجربیاتش داستانی است. هرآنچه را در اطرافش درحال وقوع است، سوژه‌ای برای جهان داستانش می‌داند؛ بنابراین طالب خوانندگانی است که موشکافانه جزئیات داستان‌هایش را بازخوانی و فهم کنند. شاید به همین دلیل است که بسیاری از خواننده‌ها داستان‌های او را سخت‌خوان تلقی می‌کنند.

گروه‌ها: اخبار, تازه‌ها, جمع‌خوانی, کارگاه داستان, نظریه‌ی پنجشنبه - شهریار مندنی‌پور دسته‌‌ها: جمع‌خوانی, داستان ایرانی, داستان کوتاه, شهریار مندنی‌پور, کارگاه داستان‌نویسی, نظریه‌ی پنجشنبه

تازه ها

راه بلند آزادی

از مسجد شیخ‌لطف‌الله تا پارک خیابان لورنسان

مقایسه‌ی تطبیقی دو داستان کوتاه «برادران جمال‌زاده» و «بورخس و من»

جمال‌زاده‌ای که اخوت ازنو آفرید

کارکرد استعاره در داستان «پیراهن سه‌شنبه»‌

لینک کده

  • دوشنبه | گزیده جستارها و ...
  • ایبنا | خبرگزاری کتاب ایران
  • ایسنا | صفحه‌ی فرهنگ و هنر

پیشنهاد ما

درخت سیاست بار ندارد