کاوه فولادی نسب

وبسایت شخصی کاوه فولادی نسب

  • کاوه فولادی نسب
  • یادداشت‌ها، مقاله‌ها و داستان‌ها
  • آثار
  • اخبار
  • گفت‌وگو
  • صدای دیگران
  • کارگاه داستان
    • جمع‌خوانی
    • داستان غیر ایرانی
    • داستان ایرانی
  • شناسنامه
  • Facebook
  • Instagram
کانال تلگرام

طراحی توسط وبرنو

قتل به‌روش غیرمعمول

۸ مهر ۱۴۰۲

نویسنده: سمیه لطف‌محمدی
جمع‌خوانی داستان کوتاه «بشکه‌ی اَمونتیلادو۱»، نوشته‌ی ادگار آلن ‌پو۲


«بشکه‌ی اَمونتیلادو» داستانی است از وحشتِ آمیخته‌به‌طنز. ادگار آلن ‌پو روایتش را با جمله‌ای آغاز می‌کند که به‌ظاهر انگیزه‌ی قتل شخصیت اصلی داستان است. در شروع روایت خواننده خود را نشسته مقابل راوی‌ای می‌بیند که دارد از ماجرای قتلی که انجام داده پرده برمی‌دارد، اما در جمله‌ی بعدی متوجه می‌شود که غیر از او مخاطبی نیز در داستان رو‌به‌روی این شخصیت قرار گرفته. راوی از همان جمله‌های اول سعی در توجیه کارش دارد و به ویژگی‌ای از خود اشاره می‌کند که در داستان مؤثر است: بله، تهدیدهای او توخالی نیست. حالا کم‌کم شاخک‌های مخاطب فعال می‌شوند و درمی‌یابد که قرار است اتفاقی ترسناک بیفتد. نویسنده در پاراگراف دوم حیله‌گری و نیرنگ‌بازی شخصیت داستانی‌اش را نشان می‌دهد؛ صفاتی که با آغاز بند سوم روایت نه‌تنها تثبیت بلکه بیشتر نمایان می‌شوند.
راوی از بشکه‌ی نوشیدنی امونتیلادو به‌عنوان ابزاری برای فریب دوستش استفاده می‌کند؛ چراکه به نقطه‌ضعف او، یعنی فخرفروشی به تبحر در شناخت نوشیدنی آگاهی دارد. آلن ‌پو به‌خوبی می‌داند چگونه آرام‌آرام موقعیت دلخواهش را ازطریق این راوی خلق کند و به‌همان ‌آهستگی نیز وحشت بیافریند و بر میزان آن بیفزاید. حیله‌گری راوی زمانی آشکارتر می‌شود که برای اطمینان از همراهی فورچوناتو، با دانستن حساسیت او مدام از شخصی به‌نام لوچه‌زی نام می‌برد. شخصیت‌های داستان آن‌طور نشان داده می‌شوند که لازم است: خواننده تنها دغل‌بازی و فریبکاری مونتره‌سور را می‌بیند، بااین‌وجود نمی‌داند همین ویژگی هم ویژگی همیشگی او است یا در اثر شعله‌ی انتقام روشن شده. دیالوگ‌های راوی حاوی تضادهایی جالب‌توجه است. او به‌ظاهر برای رفیقش نگران است، اما درباطن دارد هدفی را که در سر دارد بیان می‌کند: برایش عمری دراز آرزو می‌کند، اما در دلش دارد به عاقبتی می‌اندیشد که دیری نمی‌پاید به‌دست خودش رخ دهد و رفیقش را به پایان زندگی‌اش برساند.
مکانی که برای روایت در نظر گرفته شده قصر راوی است. به مکان نیز آن اندازه پرداخته می‌شود که کافی است. نویسنده به نکته‌های ریز و مهم هم فکر کرده. به بهانه‌ای که شخصیت داستانش باید سرهم کند تا خدمتکارها را از خانه بیرون بفرستد، اندیشیده. او حتی نشانه‌ی خانوادگی مونتره‌سور را از قلم نینداخته که پای غول‌پیکر انسانی است به‌رنگ طلا بر زمینه‌ی آبی؛ پایی که بر ماری فرود آمده که نیش‌هایش می‌خواهند در پاشنه‌ی پا فروروند. همه‌ی این‌ها می‌تواند نمادی باشد از راوی و عملی که قصد انجامش را دارد. شعار خانوادگی «حمله‌ی هیچ‌کس به من بی‌کیفر نمی‌ماند» نشانی است از انتقامی که قرار است از فورچوناتو گرفته شود. آلن ‌پو از زنده‌به‌گور کردن به‌عنوان روش قتل استفاده می‌کند و چه جالب همراه با آجرهایی که راوی روی هم می‌چیند تا رفیقش را در دخمه زندانی کند، دیوار وحشت مخاطب را نیز خشت‌به‌خشت بالا می‌برد.
راوی در ابتدای داستان روی دو نکته‌ تأکید می‌کند، یکی این‌که خطاکار باید حضور انتقام‌گیرنده را حس کند که این درطول روایت لحاظ شده و دیگری که در پایان داستان دوباره به آن برمی‌گردد این‌که باید حیله‌گر بود؛ ازآن‌جاکه مونتره‌سور آن‌قدر موذیانه قتل را طراحی کرده که پس از گذشت نیم‌قرن همچنان کیفر خطایی گریبان او را نگرفته. جمله‌ی پایانی داستان درواقع آرامش خواستن برای روح خودش است که با اقرار و روایت قتلی که انجام داده سعی دارد از عذاب‌وجدانش بکاهد.
نویسنده با داستانش فضایی جلوِ چشم‌های خواننده ترسیم می‌کند که انگار تاریک، غبارآلود و خاکستری است؛ فضایی که با وهم و ترس آمیخته می‌شود و به ترس مخاطب می‌افزاید. «بشکه‌ی امونتیلادو» نشانه‌ای از ذهن ادگار آلن ‌پوست؛ چراکه داستانی نوشته از قتل که در خواننده وحشت ایجاد کند، اما ماهرانه آن را با طنزی آمیخته که از شدت اضطراب مخاطبش بکاهد؛ انگار که زهری را با عسل می‌آمیزد و به خورد خواننده‌اش می‌دهد تا دست‌کم تلخی زهر بر کشندگی آن افزوده نشود.


۱. The Cask of Amontillado (1846).
۲. Edgar Allan Poe (1809-1849).

گروه‌ها: اخبار, بشکه‌ی اَمونتیلادو - ادگار آلن ‌پو, تازه‌ها, جمع‌خوانی, کارگاه داستان دسته‌‌ها: ادگار آلن‌پو, بشکه‌ی اَمونتیلادو, جمع‌خوانی, داستان غیرایرانی, داستان کوتاه, کارگاه داستان‌نویسی

تازه ها

امتناع آخرین معجزه بود

مغازه‌ی معجزه

فراموشی خود در سایه‌ی نگاه دیگری

باری بر دوش

درباره‌ی تغییر شخصیت‌ها در داستان «تعمیرکارِ» پرسیوال اورت

لینک کده

  • دوشنبه | گزیده جستارها و ...
  • ایبنا | خبرگزاری کتاب ایران
  • ایسنا | صفحه‌ی فرهنگ و هنر

پیشنهاد ما

درخت سیاست بار ندارد