کاوه فولادی نسب

وبسایت شخصی کاوه فولادی نسب

  • کاوه فولادی نسب
  • یادداشت‌ها، مقاله‌ها و داستان‌ها
  • آثار
  • اخبار
  • گفت‌وگو
  • صدای دیگران
  • کارگاه داستان
    • جمع‌خوانی
    • داستان غیر ایرانی
    • داستان ایرانی
  • شناسنامه
  • Facebook
  • Instagram
کانال تلگرام

طراحی توسط وبرنو

هیچ می‌دانستید والتر میتی هم گاهی فکر می‌کند؟

26 می 2024

نویسنده: نیلوفر وفایی
جمع‌خوانی داستان کوتاه «زندگی پنهان والتر میتی1»، نوشته‌ی جیمز تربر2


جیمز تربر قصه نمی‌گوید، داستان می‌نویسد؛ چراکه می‌توان رگه‌هایی روان‌کاوانه را در شخصیت اصلی داستان‌هایش ازجمله «زندگی پنهان والتر میتی»، دید. انسان‌ مدرن بعد از انقلاب صنعتی تحولات زیادی داشته. ویژگی‌های روان‌شناسانه‌‌ی نهفته‌اش را که از دیرباز وجود داشته پیدا کرده و با آن‌ها به‌طور علمی رو‌به‌رو شده. اگر ریشه‌‌ی علم روان‌شناسی را دنبال کنیم به فروید می‌رسیم که به‌طور علمی و نه خرافاتی روی ادیپ دست می‌گذارد. اگر داستان‌های عصر مدرن را هم بررسی کنیم متوجه می‌شم که ساختارهایش براساس فهم و درک شخصیت اصلی بنا می‌شوند، نه ویژگی‌های ذاتی او.
تربر داستانش را بر تلفیقی از واقعیت و خیالات میتی بنا می‌کند. زمینه‌چینی داستان با خیالی از او شروع می‌شود. میتی تصور می‌کند خلبانی شجاع است و دارد به دل جنگ می‌رود. هیجان ناشی از این تخیل جوری روی او در دنیای واقعیت اثر می‌گذارد که پایش را می‌گذارد روی گاز و زنش را که از ذهن او بی‌خبر است، به واکنش وامی‌دارد: «این‌قدر تند نرو.» گره‌افکنی همین‌جا صورت می‌گیرد؛ جایی‌که مرز واقعیت و خیال مخدوش می‌شود. از لحن زن می‌توان خلق‌‌وخوی او را حدس زد و بعدها در میانه‌ی داستان می‌فهمیم که او زیادی به میتی دستور می‌دهد. شاید یکی از دلایلی که میتی توی ذهنش از خودش قهرمان‌سازی ‌می‌کند مکانیسمی دفاعی دربرابر تحت سلطه بودن توی زندگی واقعی‌اش باشد. البته منظور این نیست که حتماً باید چیزی در زندگی بلنگد که ما به خیال پناه ببریم. اولین کسانی که خیال را پیش‌ بردند افرادی از طبقات مرفه بودند که درد نان نداشتند و با ذهنی آسوده خیال‌پردازی می‌کردند. در این‌که خیال‌ورزی روشی مؤثر است تا زندگی را تاب‌آور و زیست‌پذیر کند هیچ شکی نیست، اما میتی انگار تا پایان داستان در دور باطل خیالاتش گیر می‌کند. در واقعیت توی خیابان منتظر زنش است که از آرایشگاه برگردد، اما خیالاتش آن‌چنان توی سرش جولان می‌دهند که تصور می‌کند تیراندازی قابل، خلبانی شجاع و پزشکی باسواد‌ است که همه پی‌اش می‌گردند.
یکی از نکات جالب فرمی داستان این است که زمان در بخش‌هایی که میتی در واقعیت به سر می‌برد خطی می‌گذرد، اما توی خیالاتش سیال است. شاید بتوان این داستان را یکی از پدران داستان‌های سیال ذهن دانست. درنهایت اما این داستان مدرن بدون هیچ تحولی تمام نمی‌شود. ممکن است نتوان تحول شخصیت اصلی را خیلی چشم‌گیر دید، اما او دربرابر دستورهای زنش جمله‌ای را می‌گوید که خبر از تغییرات بزرگی می‌دهد: «هیچ به‌خاطرت رسیده من هم گاهی فکر می‌کنم؟»


1. The Secret Life of Walter Mitty (1939).
2. James Thurber (1894-1961).

گروه‌ها: اخبار, تازه‌ها, جمع‌خوانی, زندگی پنهان والتر میتی - جیمز تربر, کارگاه داستان دسته‌‌ها: جمع‌خوانی, جیمز تربر, داستان غیرایرانی, داستان کوتاه, زندگی پنهان والتر میتی, کارگاه داستان‌نویسی

تازه ها

مشترک موردنظر در دسترس نمی‌باشد

خداحافظ ای عزیز‌ترین

در ستایش میل

خوانشی استعاری از داستان کوتاه «کارم داشتی زنگ بزن»

خوانشی میان‌رشته‌ای از پی‌رنگ بلوغ دخترانه در داستان کوتاه «فلامینگو»

لینک کده

  • دوشنبه | گزیده جستارها و ...
  • ایبنا | خبرگزاری کتاب ایران
  • ایسنا | صفحه‌ی فرهنگ و هنر

پیشنهاد ما

درخت سیاست بار ندارد