کاوه فولادی نسب

وبسایت شخصی کاوه فولادی نسب

  • کاوه فولادی نسب
  • یادداشت‌ها، مقاله‌ها و داستان‌ها
  • آثار
  • اخبار
  • گفت‌وگو
  • صدای دیگران
  • کارگاه داستان
    • جمع‌خوانی
    • داستان غیر ایرانی
    • داستان ایرانی
  • شناسنامه
  • Facebook
  • Instagram
کانال تلگرام

طراحی توسط وبرنو

رودی از یادمان‌های زندگی

۱۸ خرداد ۱۳۹۷

نویسنده: لیدا قهرمانلو

جمع‌خوانی داستان کوتاه «ساده‌دل»۱، نوشته‌ی گوستاو فلوبر۲


داستان «ساده‌دل» از همان جمله‌ی آغاز به خواننده هشدار می‌دهد که نیم‌قرن خاطره و اتفاق را در دل خود دارد. داستانْ برش زمانی طولانی‌ای است از زندگی فلیسیته، که خدمتکار یک خانواده‌ی رده‌متوسط فرانسوی ا‌ست. به‌‍‌سختی می‌توان این داستان را در زمره‌ی داستان‌های کوتاه که شامل برش‌های کوتاه عرضی از زندگی یک قهرمانند، قرار داد. شاید حتی این گروه‌بندی درست نباشد و داستان «ساده‌دل» را بتوان یک داستان بلند یا خلاصه‌ی رمان خطاب کرد.
«ساده‌دل» شامل پنج بخش اصلی ا‌ست که اشاره به اتفاق‌های مهمی از زندگی فلیستیه دارند؛ رویدادهایی که در شکل‌گیری شخصیت او و سرنوشت غم‌انگیزی که به‌نوعی به آن محکوم است، تأثیر مستقیم یا غیرمستقیم دارند. فلیسیته پدر و مادر خود را در کودکی از دست می‌دهد و از همان سن پایین مجبور به کارگری و کلفتی می‌شود. سواد ندارد و فرصت دریافت آموزش‌های مذهبی و به کلیسا رفتن هم تا حدود چهل‌سالگی پیدا نمی‌کند. فقط یک بار در عمرش عاشق می‌شود که به‌خاطر نامرادی روزگار، عشقش با یک زن بیوه‌ی پول‌دار ازدواج می‌کند. بعداز این هیجانات کوتاه‌مدت، به منزل بیوه‌ی اوبَن می‌رود و تا آخر عمر خدمتکار وفادار آن خانواده باقی می‌ماند. طعم محبت مادری و عشق به فرزند را در تجربه‌ی بزرگ کردن ویرژینی، دختر خانوم اوبن، و ویکتور، خواهرزاده‌اش، می‌چشد، که هردو در نوجوانی می‌میرند. زندگی فلیسیته توأم با درد و رنج و فقدان است، تاجایی‌که یک طوطی دمخور سال‌های آخر زندگی‌اش می‌شود.
مرگ طوطی یکی از نقاط اوج داستان است که فلیسیته را درمقابل آینه‌ای قرار می‌دهد که با همه‌ی ساده‌دلی‌ای که در بعضی از دیالوگ‌های اطرافیانش حماقت خطاب می‌شود، رنج‌های عمیق زندگی‌اش را در آن می‌بیند. فلوبر به‌زیبایی از طوطی به‌عنوان آخرین دستاویزی استفاده می‌کند که حتی پوست پراز‌کاه‌شده‌ی حیوان هم، این خدمتکار پیر و رنج‌کشیده را به زندگی امیدوار می‌کند. این نمادگرایی به امید تا آن‌جا ادامه پیدا می‌کند که فلیسیته جسد حیوان را در بستر مرگ به کلیسا هبه می‌کند و در لحظه‌ی مرگ پرنده را در آسمان بالای سرش چرخ‌زنان می‌بیند.
داستان «ساده‌دل» از جهاتی ممکن است ما را یاد داستان «گِل» نوشته‌ی جیمز جویس بیندازد. جویس داستان مشابهی از زندگی خالی و تنهای یک زن خدمتکار و پرستاربچه، ماریا، می‌نویسد که در پیری هنوز این شانس را دارد که مورد ارج‌وقرب بچه‌هایی که بزرگ کرده و خانواده‌ی آن‌ها قرار بگیرد. جویس به‌شیوه‌ی داستان­نویسان مدرن قرن بیستم با نشان دادن برش کوتاه عرضی از زندگی ماریا، کلیت زندگی او را برای خواننده روایت می‌کند و حس هم‌ذات‌پنداری‌اش را برمی‌انگیزد. فلوبر در اواخر قرن نوزدهم، با ترکیب توصیف‌های طولانی و ناتورالیستی و فضاسازی‌های رمانتیک، داستان فلیسیته‌ی ساده‌دل را روایت می‌کند و او هم در برانگیختن حس هم‌ذات‌پنداری خواننده موفق است. هر دو نویسنده در جایگاه خود با توجه به شرایط مقتضی حاکم بر ادبیات دوران خود، بهترین روش را برای خلق این شخصیت‌ها انتخاب کرده‌اند.
واقعیت دیگری که درباره‌ی داستان «ساده‌دل» صدق می‌کند، این است که فلوبر این داستان را به‌همراه دو داستان بلند دیگر، «افسانه‌ی ژولین، تیمارگر پاک» و «هرودیا»، در سال‌های آخر عمرش نوشته و در کتاب «سه داستان» منتشر کرده. این آخرین کتابی است که در زمان حیات او به‌چاپ رسیده. حالا سال‌ها از خلق شاهکارش «مادام بواری» گذشته و او احساس ملال و بیهودگی را به‌تصویر می‌کشد. ردپاهای بسیاری از دوران کودکی، اعضای خانواده و دوستان و مکان‌هایی که فلوبر به آن‌ها تعلق‌خاطر داشته، در داستان فلیسیته دیده می‌شود؛ گویی فلوبر با یادآوری و تأثیرپذیری خاطره‌های خوب و بد دوران کودکی خودش، اتفاقات زندگی فلیسیته را خلق کرده است. می‌توان چنین ادعایی را با کمی اغماض پذیرفت، در جایی که خود نویسنده درباره‌ی داستان «ساده‌دل» می‌نویسد: «در رودی از یادمان‌ها غرق شده‌ام.»


۱. Un cœur simple or Le perroquet

۲. (Gustave Flaubert  (۱۸۲۱-۱۸۸۰

گروه‌ها: اخبار, تازه‌ها, جمع‌خوانی, ساده‌دل - گوستاو فلوبر, کارگاه داستان دسته‌‌ها: جمع‌خوانی, داستان کوتاه, رئالیسم, رمانتیسم, ساده‌دل, کارگاه داستان‌نویسی, کاوه فولادی‌نسب, گوستاو فلوبر

تازه ها

امتناع آخرین معجزه بود

مغازه‌ی معجزه

فراموشی خود در سایه‌ی نگاه دیگری

باری بر دوش

درباره‌ی تغییر شخصیت‌ها در داستان «تعمیرکارِ» پرسیوال اورت

لینک کده

  • دوشنبه | گزیده جستارها و ...
  • ایبنا | خبرگزاری کتاب ایران
  • ایسنا | صفحه‌ی فرهنگ و هنر

پیشنهاد ما

درخت سیاست بار ندارد