کاوه فولادی نسب

وبسایت شخصی کاوه فولادی نسب

  • کاوه فولادی نسب
  • یادداشت‌ها، مقاله‌ها و داستان‌ها
  • آثار
  • اخبار
  • گفت‌وگو
  • صدای دیگران
  • کارگاه داستان
  • شناسنامه
  • Facebook
  • Instagram
کانال تلگرام

طراحی توسط وبرنو

حضور زنان در استاديوم، تزريق سلامت و شادی به جامعه

۲۵ تیر ۱۳۹۷

یادداشتی شفاهی، منتشرشده در تاریخ ۷ تیر ۱۳۹۷ در روزنامه‌ی همشهری


بهرام بيضایی در سخنرانی‌اش در شب‌های شعر گوته، درباره‌ی سانسور افكار عمومی حرف زد؛ اين كه سانسور افكار عمومی حتا از سانسور دولتی هم قوی‌تر عمل می‌كند، و پيش از آن كه مفتشی و سوالی در کار باشد، این جامعه است که شخص را متهم و محکوم می‌کند. در افكار عمومی، تا همین چند سال پيش اين نگاه وجود داشت كه فضای استادیوم‌های ورزشی فضای مناسبی نیست و حضور بانوان در آن‌ها چندان درست نيست. پیش‌ترها که یادم است حتا برای کودکان و نوجوانان هم نامناسب تشخیص داده می‌شد. وقتی ما بچه بوديم -من و برادر بزرگم- مادرم به‌مان اجازه نمی‌داد برای تماشای فوتبال به استاديوم برويم. اما حالا اين‌طور نيست، واقعا این‌طور نیست و آن نوع نگاه هم دیگر وجود ندارد. هرچه باشد فرهنگ عمومی، موجودی زنده است و مدام تغيير و تطور دارد و معمولا هم به سمت رشد و ارتقاء ميل می‌كند. در سال‌های اخير، هوادارن تيم‌های فوتبال در كشور ما تغییرات زیادی کرده‌اند؛ مثل تغييراتی که در خيلی زمینه‌های ديگر رخ داده. رفتار مديران هم بايد خودش را با اين تغييرات هماهنگ كند. امروز در مقايسه با دهه‌های ۶۰ و ۷۰ فضای استادیوم‌ها خیلی سالم‌تر است و اين تغيير ايجاب می‌كند كه نگاه مديران امروز هم با اسلاف‌شان فرق کند. این هم هست که اصولا و عموما توقع بر این است که مديران جلوتر از مردم حركت كنند و به جامعه شكل بدهند، نه اين كه عقب‌تر باشند و دنباله‌روِ تغییرات اجتماعی… این که مدیران بخواهند در برابر تغییرات اجتماعی و توقع‌های معقول جامعه مقاومت کنند، دیگر از آن حرف‌هاست. امروز حضور بانوان در استاديوم‌ها به يك خواست عمومی تبديل شده و مقاومت در برابر آن تعجب‌برانگيز است و شاید برای آیندگان خنده‌دار؛ مثل خيلی از پدیده‌هایی كه در این صدساله‌ی اخیر، ابتدا در برابرشان مقاومت شده -مدرسه و راه‌آهن و …- بعد بر اساس نیازهای جامعه‌ی شبه‌مدرن راه خودشان را باز کرده‌اند و جا افتاده‌اند و امروز حتا فکر کردن به محدودیت و ممنوعیت‌شان خنده‌دار به نظر می‌رسد. رفتن بانوان به استاديوم، صرفا یک خواست عمومی برای تفریح نیست، فضای استادیوم‌ها را هم مهياتر و سالم‌تر می‌کند. و اصلا چطور می‌توان نیمی از مردم یک جامعه را از حقی چنین اولیه و ساده محروم كرد؟ آن هم به اين دليل كه ممكن است چند نفر حرف‌های رکیک بزنند و فضا را ناسالم کنند؟ چرا جرم و رفتار غیرمدنی عده‌ای، باید باعث محدودیت عده‌ای دیگر شود؟ می‌شود برای آن‌هایی که فضای استادیوم‌ها را مخدوش می‌کنند، جریمه در نظر گرفت، قانون وضع کرد و محدودیت گذاشت؛ می‌شود از جریمه‌های نقدی شروع کرد و به محرومیت‌های موقت یا دائمی از حضور در استادیوم‌ها رسید. به هر حال طبیعی و معقولش این است که مجرمْ مجازات و محروم شود، نه بی‌گناه.
حذف بانوان از استاديوم‌ها، ساده‌ترين راه‌حل است و اين حذف نه تنها برای بانوان كه برای خيلی از مردان، از جمله خود من، آزار دهنده است. تماشای يك مسابقه‌ی ورزشی، نه‌تنها قباحتی ندارد كه از طریق تخلیه‌ی هیجان، باعث تلطيف روحیه‌ی شهروندان هم می‌شود و به شادتر و پوياتر شدن جامعه كمك می‌كند. ممانعت از حضور زنان،‌ برای بسیاری از مردان هم محدودیت ایجاد می‌کند. من، شخصا، ترجیح می‌دهم در اندك فرصت‌های شادی‌ای که زيست شهری در اختیارم قرار می‌دهد، کنار همسرم باشم و اگر قرار باشد تنهایی لذتی را ببرم، ممکن است قیدش را بزنم. تماشای مسابقه‌های ورزشی امكانی است برای شادی عمومی. همین شب‌های جام‌جهانی خانواده‌های زيادی اين تجربه‌ی شادی جمعی و عمومی را داشتند؛ نه‌تنها آب از آب تکان نخورد، که حال خوبی به قلب خودشان و جامعه تزريق شد. اگر مسئولانی که هنوز مخالف حضور زنان در استادیوم‌ها هستند، کمی واقع‌بینانه‌تر و جامعه‌محورتر به مساله نگاه کنند، ای بسا خودشان در این امر پیشقدم شوند. کیست که نشاط و سلامت جامعه را نخواهد؟ کدام مسئول و مدیری؟


دریافت عکس این یادداشت از اینجا

گروه‌ها: اخبار, تازه‌ها, روزنامه‌ی همشهری, یادداشت‌های پراکنده دسته‌‌ها: استادیوم, بانوان, بهرام بیضایی, جام‌جهانی, خودسانسوری, روزنامه‌ی همشهری, سانسور, سانسور افکار عمومی, شب‌های شعر گوته, کاوه فولادی‌نسب

تازه ها

چهارمین خیریه‌ی اسفندگان کتاب، در حمایت از کودکان نیازمند پیوند مغز استخوان

وعده‌ای دیگر

عین و شین و کاف را اندر کتب تفسیر نیست*

ردپای قدم‌های سرخ عشق…

ویرانه تا ظهر، با سرعت

لینک کده

  • دوشنبه | گزیده جستارها و ...
  • ایبنا | خبرگزاری کتاب ایران
  • ایسنا | صفحه‌ی فرهنگ و هنر

پیشنهاد ما