کاوه فولادی نسب

وبسایت شخصی کاوه فولادی نسب

  • کاوه فولادی نسب
  • یادداشت‌ها، مقاله‌ها و داستان‌ها
  • آثار
  • اخبار
  • گفت‌وگو
  • صدای دیگران
  • کارگاه داستان
    • جمع‌خوانی
    • داستان غیر ایرانی
    • داستان ایرانی
  • شناسنامه
  • Facebook
  • Instagram
کانال تلگرام

طراحی توسط وبرنو

عزیزم حالا خوشبخت‌تری

۲۶ مهر ۱۳۹۷

نویسنده: آیدا علی‌پور
جمع‌خوانی داستان کوتاه «مرد نابینا»، نوشته‌ی دی. اچ. لارنس


دیوید هربرت لارنس در دسامبر ۱۸۸۵ میلادی در ناتینگهام انگلستان به دنیا آمد. دوران کودکی‌اش به واسطه‌ی رفتار خشونت‌آمیز پدرش به سختی گذشت. همین ارتباط تاریک موجب شد به مادرش پناه ببرد. ارتباط عاطفی عمیقی که بین وی و مادرش در خلال این سال‌ها شکل گرفت، به اندازه‌ی کافی قدرتمند بود که بعدها در نوشته‌ها و شعرهای لارنس و حتا روابط عشقی‌اش تأثیرگذار باشد. او که در نمایاندن غرایز حیوانی و همچنین عواطف بشری مهارت ویژه‌ای داشت، سعی در به تصویر کشیدن تاریک‌ترین زوایای جهان مدرن که به زعم وی ماشینی و در تعارض با عشق بود، داشت و معتقد بود برای رهایی از دام ماشینیزم باید به روابط انسانی فراموش‌شده بازگشت.
داستان «مرد نابینا» در دل یکی از همین تاریکی‌ها شکل می‌گیرد. داستان با یک دوگانه آغاز می‌شود. انتظار برای دو نفر؛ و خواننده از همان جمله‌ی اول پی می‌برد که داستان احتمالاً در یک کشاکش دو طرفه‌ی احساسی ادامه خواهد داشت. با این حال زمانی که متوجه می‌شویم همسر ایزابل در جنگ نابینا شده، همان بار تحمل‌ناپذیری را حس می‌کنیم، که روی شانه‌های ایزابل سنگینی می‌کند. لارنس از واژه‌ی Burden برای توصیف این بار تحمل‌ناپذیر استفاده می‌کند؛ باری که تا انتهای داستان روی شانه‌های ایزابل سنگینی می‌کند، درست پیش از آن که مطمئن شود همسرش احساس خوشبختی می‌کند. تناقض آشکار توصیفی میان دو مرد داستان، که هریک از زاویه‌ای مورد علاقه‌ی ایزابل هستند، خواننده را در مقام قضاوت و مقایسه برای درک این که به واقع کدام‌یک برتر هستند، قرار می‌دهد. این که ایزابل به نوعی عاشق هر دو مرد داستان است، ریشه در عقاید لارنس دارد. او در داستان‌هایش مکرر به این موضوع پرداخته، که انسان‌ها مدام در کشاکش برقراری روابط و سپس گسستن بندهای اتصالی آن‌ها و پاردوکس میان مفاهیم مربوط به روابط انسانی و والاترین آن‌ها یعنی عشق گیر افتاده‌اند و زمانی رهایی از راه می‌رسد که تعادل در زندگی شکل بگیرد. داستان‌های لارنس از آن رو که محتوای جنسی را کاملاً عریان و نمایان به تصویر می‌کشید، غالباً غیراخلاقی تلقی می‌شد و حتا در زمان خودش انتشار داستان‌هایش را با چالش روبه‌رو می‌کرد. با این حال در داستان «مرد نابینا» ما بیش‌تر با صحنه‌های تاریک و نیمه‌تاریک مواجه هستیم و می‌بینیم ایزابل چگونه از تک‌تک این صحنه‌ها با هوشمندی ظریف زنانه‌اش می‌گذرد و ما را به این درک می‌رساند که همین هوشمندی است که در نهایت فهم انتخاب موریس را برای ازدواج آسان‌تر می‌کند. بی‌تردید همه‌ی ما، مرد یا زن، یک روزی یک جایی در زندگی‌مان دچار این تقابل شده‌ایم یا در آینده خواهیم شد؛ جایی که باید میان دو چیز یا دو کس یا هر دوتایی دیگری یکی را انتخاب کنیم.
تنها صحنه‌ی توصیف‌شده در روشنایی، موقع گفت‌وگوی برتی و ایزابل در مقابل آتش شومینه شکل می‌گیرد. اعتراف آشکار ایزابل به این که نمی‌تواند بدون موریس زندگی کند و یادآوری برتی به وی مبنی بر این که همه‌ی ما نقصی داریم و به همین دلیل دیر یا زود کلک‌مان کنده است، در مقابل توصیف معصومیت چهره‌ی ایزابل به عنوان یک مادر و دلبری‌های یک معشوقه‌ی قدیمی به پاردوکس موجود در شاکله‌ی داستان دامن می‌زند. از همین‌جاهاست که کمال برتی کم‌کم مورد تشکیک قرار می‌گیرد.
با این حال تا انتهای داستان به نظر می‌رسد برتی به عنوان یک دوست قدیمی، یک ادیب، وکیل و در رأس آن‌ها یک عاشق گزینه‌ی مناسب‌تری برای ایزابل بوده است. لارنس با توصیف وضعیت خانوادگی، جسمانی، زخم روی پیشانی، کندذهنی و البته نابینایی موریس بر این تردید دامن می‌زند. همچنان که موریس در تاریکی به سر می‌برد، تمامیت داستان نیز در تاریکی ادامه پیدا می‌کند. گره‌های داستان تماماً در اصطبل گشوده می‌شوند. گفت‌وگوی میان موریس و برتی درباره‌ی ایزابل و باری از نگرانی و ترس است که روی شانه‌های او سنگینی می‌کند. بعد که موریس به نیت دوستی و برای شناخت برتی تمامیت وی را با دست‌هایش درمی‌نوردد و برتری‌های خویش را نسبت به وی در می‌یابد، چراغ‌ها تک‌تک روشن می‌شوند؛ عزیزم حالا خوشبخت‌تری!

گروه‌ها: اخبار, تازه‌ها, جمع‌خوانی, کارگاه داستان, مرد نابینا - دی. اچ. لارنس دسته‌‌ها: جمع‌خوانی, داستان کوتاه, دی. اچ. لارنس, کارگاه داستان, کاوه فولادی‌نسب, مرد نابینا

تازه ها

برملا؛ نگاهی به داستان عکاسی

حقیقت در آینه‌ی روتوش

فروپاشی یک رؤیای ساختگی

قصه‌ای در دل داستان

از رنج هنر

لینک کده

  • دوشنبه | گزیده جستارها و ...
  • ایبنا | خبرگزاری کتاب ایران
  • ایسنا | صفحه‌ی فرهنگ و هنر

پیشنهاد ما

درخت سیاست بار ندارد