کاوه فولادی نسب

وبسایت شخصی کاوه فولادی نسب

  • کاوه فولادی نسب
  • یادداشت‌ها، مقاله‌ها و داستان‌ها
  • آثار
  • اخبار
  • گفت‌وگو
  • صدای دیگران
  • کارگاه داستان
    • جمع‌خوانی
    • داستان غیر ایرانی
    • داستان ایرانی
  • شناسنامه
  • Facebook
  • Instagram
کانال تلگرام

طراحی توسط وبرنو

به دنبال توام منزل ‌به‌ منزل

۱۹ اسفند ۱۳۹۷

نویسنده: آیدا علی‌پور
جمع‌خوانی داستان کوتاه «در جست‌وجوی آقای گرین»، نوشته‌ی سُل بِلُو


داستان «در جست‌وجوی آقای گرین» تلاش‌های جورج گریب را برای جابه‌جایی چک‌های مستمری‌بگیران در جنوب شهر شیکاگو به نمایش می‌گذارد. ساختار داستان روایت‌گری دلنشینی دارد. گریب مردی سی‌وچندساله، کارمند دون‌پایه‌ای است که پیش از این معلم زبان‌های کلاسیک بوده و افسردگی شدیدی را پس از چندین کار نیمه‌وقت و بیهوده سپری کرده است. او موفق می‌شود از طریق همکلاسی قدیمی¬اش، کاری در اداره‌ی مستمری‌بگیران برای خود دست‌و پا کند. تلاش او در انجام کارها به بهترین شکل در تقابل با مشکلات عجیب و غریبی که مانع انجام آن‌ها می‌شوند، قابل تعمق است. او می‌تواند خیابان‌ها و آدرس‌ها را به راحتی پیدا کند اما معمولا یافتن افرادی که باید در آن آدرس‌ها سکونت داشته باشند کار آسانی نیست.
گریب به دنبال آقای گرین خانه‌به‌خانه به جست‌وجو می‌پردازد، ولی کم‌کم ناامیدی برای یافتنش در او رسوخ می‌کند. در طول داستان، جست‌وجو برای یافتن آقای گرین، به نمادی از جست‌وجو برای درک شخصیت گریب مبدل می‌شود. او جا و مکان آقای گرین را، از بقال، سرایدار و چندین ساکن در آپارتمان می‌پرسد. ساکنانی که به نظر می‌رسد رفتار تخاصمی در برابر او از خود نشان می‌دهند. به نظر آن‌ها او یک مامور مخفی است و چون سفیدپوست است هنوز به حضورش در آن محله عادت نکرده‌اند.
اگرچه گریب به سختی و بدبختی عادت دارد و معنایش را درک می‌کند، اما هرگز پایش به این بخش از شهر باز نشده بود. جایی که از دیدن مردم و شرایط بد زندگی و محیطی آنجا دچار بدگمانی و سوء‌ظن شده است. او پیش از آن‌که به جست‌وجویش ادامه بدهد، اولین برخوردش را با ناظر بالا‌دستش -آقای رینور- به یاد می‌آورد. صحبت آن‌ها به نوعی حول محور تقابل و موقعیت‌های‌شان می‌گردد. هر دو تحصیل‌کرده هستند و مسلط به زبان‌های خارجی؛ حین مکالمه نیز چند عبارت لاتین بین آن‌ها ردوبدل می‌شود، اما در واقعیت و بر اساس دیدگاه هر یک، به نظر می‌رسد حقیقتا از دو دنیای جدا هستند. مکالمه‌ی آن‌ها در دفتر کار رینور این واقعیت را مشخص می‌کند که داستان با دو پلان جلو می‌رود: واقع‌گرایی و نمادگرایی. به عنوان مثال زن لخت و مستی که در خانه‌ی آقای گرین با وی روبه‌رو می‌شود، نه تنها یک کاراکتر زنده و واقعی است، بلکه فیگوری سمبلیک را هم خاطر نشان می‌سازد؛ «روح گمراه‌شده‌ی بشری». سُل بِلُو بسیار هوشمندانه و با ظرافتی که تنها از وی برمی‌آید، اشارات و کنایات متعددی در طول داستان و در گستره‌ی متن پدید می‌آورد. در عین حال کاراکترهای واقع‌گرایی را -با جزییات زیادی در داستان- می‌سازد که در تقابل با مقاصد سمبلیک کار، قرار می‌گیرند.
جست‌وجو برای یافتن آقای گرین به جست‌وجوی اصالت، حقیقت و در نهایت به جست‌وجوی هویت می‌انجامد. سفر گریب لابه‌لای خیابان‌ها و آپارتمان‌های گتونشین شیکاگو، ذهن او را به شناخت ظواهر و واقعیت هر چیز معطوف می‌دارد. پنجاه سال بعد از بازسازی‌های آتش‌سوزی بزرگ شیکاگو، ساکنین این بخش از شهر همچنان در ویرانه‌ها به سر می‌برند. گریب درمی‌یابد که مردم متناسب با مقتضیات زمانه، واقعیات زندگی را با حسی از رضایت و موافقت از شرایط می‌سازند و رذایل در مقابل فضایل قد علم می‌کنند. وی از خود می‌پرسد اگر این‌طور است، چرا مردم باید به جامعه‌ای پر از بدبختی و زشتی‌های پردرد رضایت بدهند؟ چون چیزی ملالت‌انگیز و دائما زشت وجود دارد. آن چیز چیست؟ از آنجایی که نمی‌تواند به پاسخ مناسبی دست یابد، به مخمصه‌ی خودش رجوع می‌کند، پیدا کردن آقای گرین و تحویل چک مستمری‌اش!
هویت در دنیای مدرن تنها با پول به دست می‌آید و آقای گرین تا زمانی که چک را به او تحویل ندهد، موجودیت نخواهد داشت. هویت گریب نیز به نوعی با آقای گرین گره خورده است. سل بلو در این داستان وجه تاریک جامعه‌ی آمریکایی را در مقابل وجه سرمایه‌داری قرار می‌دهد. پروپاگاندای سرمایه‌داری، قشر پایین‌دست را در خود می‌بلعد و در گتوهای کثیف و پُربِزه شهر بالا می‌آورد. اگر آقای گرین موجودیت داشته باشد و گریب موفق به تحویل چک به او بشود، زندگی‌اش معنا پیدا می‌کند. در جست‌وجوی آقای گرین در برگیرنده‌ی دغدغه‌های اصلی سل بلو است: مردم قربانیان مجهول و منفعل شرایط خودشان نیستند، بلکه غرایز غیرانسانیِ فراتر از این مرزها، آن‌ها را دچار از خودبیگانگی با محیط می‌کند.
دیوارهای آپارتمان استیجاری، با نوشته‌های روی‌شان مانند اتاق‌های مهروموم‌شده‌ که روی نیمکت‌ها نشسته‌اند. انگار که جلسه‌ی مهمی داشته باشند و قرار است در آن جلسه -مثل یکی از آن قصه‌های افسانه‌ای- آدم‌ها خودشان به قضاوت خود بپردازند. گتو و ساکنانش استعاره‌ای از بشر، تاریکی و جهان غیرقابل‌درکی است که زندگی به هر نحوی در آن پدیدار می‌گردد و حرکت می‌کند.

گروه‌ها: اخبار, تازه‌ها, جمع‌خوانی, در جست‌وجوی آقای گرین - سُل بِلُو دسته‌‌ها: جمع‌خوانی, داستان کوتاه, در جست‌وجوی آقای گرین, سل بلو, کارگاه داستان‌نویسی, کاوه فولادی‌نسب

تازه ها

ده فرمان

از خواندن تا نوشتن

باغ‌هایی که در آن‌ها گشته‌ام / ۶ / دایی‌جان‌ناپلئون

جامانده‌ها از اتوبوس

بقعه‌ی گنگ

لینک کده

  • دوشنبه | گزیده جستارها و ...
  • ایبنا | خبرگزاری کتاب ایران
  • ایسنا | صفحه‌ی فرهنگ و هنر

پیشنهاد ما

درخت سیاست بار ندارد