نویسنده: زهرا علیپور
جمعخوانی داستان کوتاه «اقدام خواهد شد»، نوشتهی هاینریش بل
داستان کوتاه «اقدام خواهد شد» مثل سایر آثار هاینریش بُل، نقد شرایط اجتماعی جامعهی آلمان پس از جنگ است. او با استفاده از طنزی تلخ، که بهنوعی خوشایند ذائقهی مخاطب باشد، فضای شهری تحتتأثیر سرمایهداری را به چالش میکشد و با وارونهنمایی، درست در جایی که خواننده انتظار چیز دیگری را میکشد، غافلگیرمان میکند. ظاهر جامعه در داستان شاداب، منضبط و کاری است، ولی در حقیقت آلمان پس از هیتلر، اِشغالشده، تحقیرشده و افسرده است و درنهایت راه نجاتش را پناه بردن به دامان بورژازی نو میداند. بُل بنابر عادت همیشگی به دور از سیاهنمایی و با بهره جستن از ادبیات انتقادی، زیبایی و شکوه این جامعهی پوشالی را تصویر میکند و اثر او آینهای میشود در برابر آلمان ماشینی و مکانیکی، که حتی راوی بهسختی به یاد میآورد در کارخانهی آقای وونزیدل چه کالایی تولید میشود.
این داستانْ درونی و با زاویهدید تکگویی بیرونی روایت میشود. نویسنده با استفادهی درست از عناصر صحنه و حالوهوای آن برای رسیدن به درونمایه موفق عمل میکند؛ راوی از همان ابتدا بهطورمستقیم به معرفی خود و علایقش میپردازد. در ادامه شخصیت منفعل و درماندهی راوی و تظاهر و ریاکاری او و جوابهای تملقآمیزش به پرسشنامهی کذایی، خواننده را وادار به همراهی میکند. انسانی بیآنکه علاقهای به محیط پرنور بزکشدهاش داشته باشد، در یک چرخه قرار میگیرد، که به نظر میرسد قرار است تا ابدیت ادامه داشته باشد. در این چرخه انسان بیهویت، وسیلهای میشود برای ادامهی حیات ماشین کارخانه. انسانها، همهوهمه؛ وونزدیل، مالک کارخانه، براشِک، دست راست او (نانآور هفت بچه و یک زن زمینگیر) و منشی وونزدیل (نانآور چهار بچه و یک شوهر زمینگیر) در این چرخه یکسر در حال اقدامند.
شخصیتپردازی و فضاسازی در این داستان بهشدت مبالغهآمیز است و استفاده از موقعیت طنز و فاصله گرفتن از واقعیت موجود، بزرگنمایی و اغراق در رفتار شخصیتهای داستان کمک میکند، تا نقدی که نویسنده به بورژازی دارد بُرندهتر شود. رفتاری از شخصیتهای داستان سر میزند که در عالم واقع هرگز شاهد آن نیستیم: «براشِک پشت میزش نشسته بود و در هر دستش یک گوشی تلفن بود و لای دندانهایش قلم خودکاری داشت که داشت با آن روی کاغذی یادداشت مینوشت، در حالی که با پاهای برهنهاش نیز مشغول کار کردن با یک دستگاه بافندگی در زیر میز بود. او لباس خانوادهاش را از این راه تهیه میکند.»
هانریش بل نویسندهای است که در دورهای خاص میزیسته. او کودکی را تحتتأثیر کلیسای کاتولیک گذرانده و جوانی را در جنگجهانی دوم و در جبههی جنگ نازیها جنگیده؛ جنگی که در ابتدا با آن همراه بوده و در آخر از مخالفینش. به نظر میرسد بل جنگ را چیزی جز تجربهی وحشت و زیادهروی در امری ضدانسانی در مقیاسی بسیار وسیع نمیداند و انتقادات بسیار تندتری به دوران پس از جنگ و بازسازی کشورش آلمان دارد. در صلح و آرامش بعد از جنگ، انسانهای گرسنه و سرگردان از پس ویرانهها سر بر میآورند، خسته از کشتار، وحشتزده و محتاج. کمکم زرقوبرق طبقهی سرمایهداری و تلألو ویترینها و نورها، آنها را جذب و وارد جهان مکانیکی و عاری از احساس صاحبان قدرت و سرمایه میکند و بل در این روزگار همواره صدایی کنشگر و خواهان عدالت بوده است؛ او برای مردمان عادی سرزمینش مینوشت؛ همانهایی که از توهمات رهبر کبیرشان خسته و سرشکسته بودند و برچسب نژادپرستی و نازی روی پیشانیشان خورده بود. تجربهی گرانقیمت او از سالهای جنگ و استفادهی بینظیر او از نشانهها و نمادها و طنز تلخش در روایتگری، آثار او را جزء برجستهترین آثار در زمینهی جنگ طبقاتی و انتقاد به سرمایهداری قرار داده است.
«اقدام خواهد شد» یک شوخیِ جدی با بورژازی است؛ انسانی افسرده که برای امرارمعاش در حلقهی تکرار «اقدام» میافتد. در این دایرهی تکراری اقدام، هر روز کاری را انجام میدهد که از آن بیزار است و هر روز دامنهی این تظاهر را گسترش میدهد. سرانجام اتفاقی این زنجیرهی تکراری را بر هم میزند و آن مرگ بیاهمیت انسانی است که از قضا مالک شرکت است. راوی با خونسردی و در قالب یک عزادار واقعی با دست خود او را به خاک میسپارد و جهانش تغییر میکند. حالا با یک دعوت، وارد دنیای جدیدی شده که دنیای مردههاست، تا حضوری حرفهای در آنجا داشته باشد؛ شغلی که در آن افسردگی ضروری است و کرختی وظیفه؛ تکرار زیستن و افسردن تا بینهایت.