کاوه فولادی نسب

وبسایت شخصی کاوه فولادی نسب

  • کاوه فولادی نسب
  • یادداشت‌ها، مقاله‌ها و داستان‌ها
  • آثار
  • اخبار
  • گفت‌وگو
  • صدای دیگران
  • کارگاه داستان
    • جمع‌خوانی
    • داستان غیر ایرانی
    • داستان ایرانی
  • شناسنامه
  • Facebook
  • Instagram
کانال تلگرام

طراحی توسط وبرنو

تنها با «دیگری»

۲ تیر ۱۳۹۸

نویسنده: زهرا علی‌پور
جمع‌خوانی داستان کوتاه «گرین‌لیف»، نوشته‌ی فلنری اوکانر


جهان آن ارزشی را ندارد که گمان می‌کردیم، دارد.[۱]
جهان ادبیات در دهه‌ی سوم از قرن طلایی بیستم و در حوزه‌‌ی داستان کوتاه، شاهد رشدونمو زنی بود که در سراسر عمر کوتاهش با چالش‌‌هایی سخت روبه‌رو شد و برای زندگی مبارزه کرد. بیماری را در کنار خود پذیرفت و در کنارش به خلقِ شخصیت‌هایی زنده و با گوشت و خون از جنس مردمان واقعی جامعه پرداخت. اُوکانِر کاتولیکی سرسخت بود. و صحنه‌های داستان‌های او پر است از مضامین مذهبی، کاتولیک و عوامانه که در صحنه‌هایی گروتسک، نمود پیدا می‌کنند. شخصیت‌های کم‌سواد و عامی قصه‌های او همیشه به معجزه معتقدند و وقوع هیچ رویدادی در ماورالطبیعه برای‌شان عجیب نیست. اما اوکانر با همه‌ی این‌ها، نویسنده‌ای بی‌طرف است و هرگز جهان‌بینی و دیدگاه مذهبی خود را به داستان تزریق نمی‌کند؛ هرگز به هیئت یک میسیونر و مبلغ در نمی‌آید؛ برای هیچ‌چیز قداست قائل نمی‌شود و تحقق عدالت در جهانِ داستان‌ او کاملاً زمینی و باورپذیر است. او در مصاحبه‌ای گفته: «تلاش من بر این بوده تا به‌صورتی نیش‌دار به خوی بی‌رحم بشری که از آن به‌عنوان یک نمونه‌ی عالی یاد می‌شود، بپردازم. داستان‌هایم توصیف‌گر شرایط دشواری هستند، اما این مسئله سخت‌تر یا کمتر از آن در خصوص احساسات مسیحی نیست. وقتی می‌بینم این داستان‌ها به‌صورتی ترسناک روایت می‌شوند، از خواندن‌شان حالتی مسخره به من دست می‌دهد.»
«گرین‌لیف» با حضور یک دیگری شروع می‌شود؛ نره‌گاوی که به مزرعه‌ی تحت مالکیت خانم مِی تجاوز کرده. اما قرار نیست داستان از دریچه‌ای زنانه و ظریف به موضوع بپردازد‌. تعابیر و تمثیل‌ها واقعی و خشن گفته می‌شوند. خشونت مشخصه‌ی اصلی داستان‌های اوست. و نقصان‌های شخصیتی و اجتماعیْ عریان بازگو می‌شوند. شرح قوم و نژاد، سفید و سیاه، شهری و روستایی و جامعه‌ی کشاورزی جنوب با مزارع و جنگل‌ها همان ‌طور که هست، روایت می‌شود. مزرعه‌ی وقوع داستان و ساکنین آن، همگی علیه خانم می هستند. مالک بی‌چون‌وچرای مزرعه درمیان جمعی از عناصر صحنه و محیط زندگی‌اش تنهاست. نره‌گاو، پسرهایش، گرین‌لیف و حتی کارگرِ دوقلوهای گرین‌لیف علیه او هستند. بچه‌ها با او ارتباط نمی‌گیرند. سایه‌ی شکست در برابر کارگرش، گرین‌لیف، در ذهن او جا خوش‌کرده. روز، روز او نبوده و خبری از شب‌های فرح‌بخش نیست.
در «گرین‌لیف» تقابل سنت و مدرنیته به‌خوبی عیان است. نویسنده در روزگاری می‌زیسته که جامعه‌ی آمریکا در یک گذار تاریخی قرار داشته. نهاد‌های پروتستان در مقابل کاتولیک‌ها رشد می‌کردند. برده‌داری لغو شده بود، اما عرفِ جنوب آمریکا در برابر آن مقاومت می‌کرد. خانم می هم نمی‌تواند رشد مالی و آموزشی و یا ترقی زندگی کارگرانش و یا سیاهان را بپذیرد و هضم کند. وسواس واقع‌گرایانه‌ی اوکانر در روایت، شخصیتی چند‌وجهی را خلق می‌کند که در تمام داستان، اضطراب، ناامنی و امکان وقوع حادثه‌ای سخت را به خواننده منتقل می‌کند و با ضرباهنگی درخشان که هرگز تقطیع نمی‌شود، قضاوت نمی‌کند و نتیجه‌گیری ندارد، به پایان تراژیک خود نزدیک می‌شود. تنش‌های داستان با کد‌هایی که در داستان به مخاطب داده می‌شود، این قدرت را به او می‌دهد تا به‌نوعی پیش‌گویی دست پیدا کند؛ بی‌که گزندی به ضربه‌ی نهایی و گره‌گشایی پایان ماجرا بزند.
تقابل خانم می و گاو ‌نر مهاجم، رویارویی خیرو شر است. بانوی پیر، دیگری را نمی‌پذیرد و حکم به نیستی او می‌دهد؛ اما همیشه در تقابل بین خیر و شر، پیروزی با خیر نیست؛ خوبی و بدی، زندگانی و نیستی در دنیای واقعی و زنده‌ی اوکانر، در کنار یکدیگر وجود دارند و گاهی شر است که بر خیر استیلا پیدا می‌کند. و خانم می با همه‌ی فشارهای بیرونی و درونی که بر جانش آمده، تسلیم متجاوز می‌شود. پیشامد و علت آن با دردناک‌ترین شکل ممکن، شخصیت محوری داستان را در خود محو می‌کند و درست زمانی‌که انتظار نمی‌رود، جمع قدرت‌های بیرونی داستان -آن گاو زشت، آقای گرین‌لیف، کارگر بی‌سوادِ بی‎‌اصل‌ونسب و مالکان گاو، اُ.تی و ئی.تی- یکپارچه می‌شوند و قلبِ زن بی‌نوا با هجمه‌ی دیگری شکافته می‌شود. کشف نهایی شاید همان تنهایی و بی‌پناهی مالک مزرعه درمیان دسترنج پانزده‌ساله، فرزندان، حیوانات و قدرت عتاب و خطاب خویش است. خانم می با طرز فکرش و شیوه‌ی زندگی خاص خود که ریشه در عادت‌ها و باورهای او دارد، درمواجهه با دیگری، مغلوب جنگ می‌شود؛ جنگی که هیچ توضیحی برایش نیست و شاید آن‌قدر ارزش ندارد که به بهای زندگی او تمام شود.


[۱] نیچه

گروه‌ها: اخبار, تازه‌ها, جمع‌خوانی, گرین‌لیف - فلنری اوکانر دسته‌‌ها: جمع‌خوانی, داستان کوتاه, فلنری اوکانر, کارگاه داستان‌نویسی, کاوه فولادی‌نسب, گرین‌لیف

تازه ها

گمان می‌بری رسول درمیان برگ‌های دفتر زندگی گم شده

والس پی‌رنگ با سمفونی تردید

خمسه‌خمسه‌های نامرئی

آوای فاخته

فاخته‌ای زیر سقف خاکستری

لینک کده

  • دوشنبه | گزیده جستارها و ...
  • ایبنا | خبرگزاری کتاب ایران
  • ایسنا | صفحه‌ی فرهنگ و هنر

پیشنهاد ما

درخت سیاست بار ندارد