کاوه فولادی نسب

وبسایت شخصی کاوه فولادی نسب

  • کاوه فولادی نسب
  • یادداشت‌ها، مقاله‌ها و داستان‌ها
  • آثار
  • اخبار
  • گفت‌وگو
  • صدای دیگران
  • کارگاه داستان
    • جمع‌خوانی
    • داستان غیر ایرانی
    • داستان ایرانی
  • شناسنامه
  • Facebook
  • Instagram
کانال تلگرام

طراحی توسط وبرنو

فرصتی برای گفتن

۲۱ بهمن ۱۳۹۸

نویسنده: زهرا علی‌پور
جمع‌خوانی مجموعه‌داستان «نمازخانه‌ی کوچک من»، نوشته‌ی هوشنگ گلشیری


در روزگاری زندگی می‌کنیم که ادبیات و جهان داستانی مبتلابه مرض سکون و خلأ اندیشه است. نویسندگان جوان و خلاق زیادی پا به این وادی گذاشته‌اند و همچنان می‌گذارند، اما آنچه بر داستان فارسی رفته اندک‌اندک، همه را به محاق برده و گرفتار بحران اندیشه‌ورزی کرده. هوشنگ گلشیری نویسنده‌ای اندیشمند، صاحب‌سبک و منتقد است که از بطن طبقه‌ی متوسط جامعه برخاسته، رشد کرده و تا به امروز یکی از رساترین صداهای اهالی این طبقه بوده. در همه‌ی آثار گلشیری، شخصیت‌های معمولی و متوسطی زیست می‌کنند که روایتگرشان آن‌ها را نه‌تنها شناخته، که زندگی کرده است. مجموعه‌داستان «نمازخانه‌ی کوچک من» که اولین بار در سال ۱۳۵۴ منتشر شده، شامل نُه داستان کوتاه است با تنوع در زبان، لحن و زاویه‌دید، که هریک می‌توانند محل و فرصتی باشند برای تأمل و تفکر بیشتر در سپهر داستانی این نویسنده. بی‌شک زبان آثار گلشیری قله‌ای بلند در داستان و کاملاً در خدمت آن است؛ گواین‌که گلشیری با هر روایت، سراغ گوشه‌ای از ناهنجاری‌های سیاسی، اجتماعی و یا فرهنگی جامعه رفته ‌است.
داستان «نمازخانه‌ی کوچک من» به‌رغم آن‌که خواننده را مخاطب خاص خود قرار داده و با لحن بسیار ساده‌ای با او سخن می‌گوید، داستانی سراسر تنیده با پیچیدگی و معناست. راوی داستان زائده‌ای قرمز‌رنگ و مادرزاد با خود دارد. در دنیای او همه غریبه‌اند؛ هیچ‌کس محرم او نیست جز پدر و مادر و البته خواننده‌ی داستان‌. این مخاطب داستان است که راوی رازهای مگویش را با او در میان می‌گذارد و درددل می‌کند. سیر داستانْ زندگی راوی‌ای شش‌انگشتی ا‌ست، و او همه‌ی آنچه را که بر او رفته، بازگو می‌کند و حتی به شیوه‌ای نوین از مخاطب داستان سؤال می‌کند: «دیده‌اید که؟» و به این شکل، گلشیری خواننده‌ی امروزی‌اش را شریک دردها و دلواپسی‌های راوی داستان‌هایش می‌کند. «عروسک چینی من» اما حکایت دیگری است. زبان راوی کودک این اثرْ درخشان است، چون ساخته‌وپرداخته‌ی ذهنی اندیشه‌ورز است؛ ذهنی پویا که مصائب دخترک را از آن خود کرده و حالا با زبان او بیان می‌کند. دختربچه‌ای معصوم و شیرین‌زبان در نمایشی حقیقی که با عروسک‌هایش ترتیب داده، دلتنگی‌هایش را شرح می‌دهد. درابتدا همه‌چیز مبهم است و گره‌ داستان آشکار نمی‌شود، اما هرچه جلوتر می‌رویم، انگار که راوی کودک‌مان با خواننده‌اش به بلوغی در روایت می‌رسد و دنیای پیرامونش و آنچه را بر او، مادر، مادربزرگ، عمو و بابایش رفته، آشکار می‌کند. دنیای خشن و بی‌رحم بزرگ‌ترها از زبان دختربچه‌ای بی‌تکلف و بدون پیچیدگی تصویر می‌شود؛ تصویری تلخ از اعدام بابا.
داستان «معصوم دوم» یکی از داستان‌های درخشان این مجموعه است؛ داستانی مدرن که با فنی درست اجرا شده و اطلاعات آن قطره‌قطره و درست در جایی که باید به خواننده می‌رسند. در این روایت تک‌گویی نمایشی، شخصیت عجیب و منحصربه‌فرد مصطفی همه‌ی بار داستان را به دوش می‌کشد. او که صدای بلندش خطاب به امامزاده، هم راوی ماجراست و هم شخصیت اصلی، گرچه لاتی بی‌شیله‌پیله به نظر می‌رسد، اما انسانی است چندلایه و پیچیده که با پیشرفت روایت، به‌تدریج خودش را افشا می‌کند. او به‌راحتی فریب می‌خورد، تطمیع و تنبیه می‌شود و درآخر عصیان می‌کند و توسل می‌جوید. جمع همه‌ی نقیض‌ها در وجود خود اوست. آنچه از «معصوم دوم» اثری درخشان ساخته عدم وجود ردپای نویسنده است؛ انگار که واگویه‌های بلند شخصیت اصلی داستان، بی‌هیچ مرز و فاصله‌ای، خواننده را هدف گرفته؛ یک گفت‌وگوی بی‌واسطه، با زبانی درخشان.
هر‌کدام از داستان‌های این مجموعه نه آن‌که به‌تمامی کامل و بی‌نقص باشند، اما دارای ساختاری درست و تکنیکی منحصر‌به‌خود هستند. داستان «گرگ» علی‌رغم نقصان در پایان، نمونه‌ای خوب برای داستان گوتیک در زبان ‌فارسی است. توجه به جزئیات در هر روایت و غنای زبانی از ویژگی‌های همه‌ی این داستان‌هاست. هر داستان با پرداختی پیچیده و درعین‌حال زبانی ساده و خوش‌فهم روایت می‌شود که برخاسته از درک صحیح نویسنده از باید‌ها و نباید‌های داستان کوتاه و توجه ویژه به فرم روایتند. هوشنگ گلشیری یکی از انگشت‌شمار‌نویسندگان معاصر فارسی است که زبان آثارش جلوه‌ای خاص دارد. این زبان نوشته‌های اوست که زیبایی، غم، سیاست و هرچه را اراده‌ی اوست بی‌کم‌وکاست، منتقل می‌کند. آثار گلشیری از مجموعه‌ی «نمازخانه‌ی کوچک‌ من» گرفته تا ‌«شازده‌احتجاب» یا «جن‌نامه»، همگی حرف‌هایی برای گفتن و نشانه‌هایی برای اندیشیدن و تفکر دارند. او قصه‌گویی کارکشته است که با نوشتن و داستان‌سرایی، آثاری درخور برای هم‌نسلان خود و آیندگان به جا گذاشته.

گروه‌ها: اخبار, تازه‌ها, صدای دیگران, نمازخانه‌ی کوچک من, یک کتاب، یک پرونده دسته‌‌ها: جمع‌خوانی, داستان ایرانی, معرفی کتاب, نمازخانه‌ی کوچک من, هوشنگ گلشیری

تازه ها

زندگی در سوگ/ پذیرش بودن و نبودن

حضور بی‌تردید

دوقطبی مرگ و زندگی

برملا؛ نگاهی به داستان عکاسی

حقیقت در آینه‌ی روتوش

لینک کده

  • دوشنبه | گزیده جستارها و ...
  • ایبنا | خبرگزاری کتاب ایران
  • ایسنا | صفحه‌ی فرهنگ و هنر

پیشنهاد ما

درخت سیاست بار ندارد