نویسنده: فهیمه خسروپور
جمعخوانی رمان «فیل در تاریکی»، نوشتهی قاسم هاشمینژاد
«فیل در تاریکی» از معدود رمانهای ژانر جنایی در ایران است که قاسم هاشمینژاد آن را در سال ۱۳۵۵ نوشته. کتاب یک سال بعد از انقلاب ۵۷ روانهی بازار و چاپ دوم آن در سال ۹۸، سه سال بعد از مرگ نویسندهاش، منتشر میشود. درچاپ دوم، بخشهایی از کتاب که جزء بدنهی اصلی داستان بودهاند، گرفتار ممیزی شدهاند. این امر چندوچون روابط میان شخصیتها را به هالهای از ابهام برده و تلاش نویسنده را برای شخصیتپردازی و پیکربندی داستان ضایع کرده است؛ البته خواننده با آگاهی و ذکاوت احتمالاً میتواند رشتهی این روابط را در تاریکی بیابد.
«فیل در تاریکی» رمانی است که نویسندهاش آن را در هشت فصل کوتاه نوشته و داستان در بازهی زمانی یکهفتهای روایت میشود. روزهای هفته که از یکشنبه آغاز میشوند و تا یکشنبهی دیگر ادامه مییابند، عنوان فصلهای رمان هستند. به نظر میرسد انتخاب این بازهی زمانی کوتاه برای رمان تمهیدی بوده درجهت بالا بردن ضربآهنگ آن، که از ویژگیهای ژانر جنایی است. اما همین زمان کوتاه دستوپای هاشمینژاد را در ساخت روابط و پیشینهی شخصیتهای رمانش میبندد؛ طوریکه بعضی روابط مانند رابطهی جلال -شخصیت محوری داستان- و مهستی کاملاً ناپخته و تصنعی به نظر میرسد و سؤالهای زیادی را در ذهن مخاطب بیجواب میگذارد. حالا اگر ضربهی ممیزی را هم به آن اضافه کنیم، دیگر چیزی از تلاش هاشمینژاد در ساخت این رابطه و قبولاندنش به خواننده باقی نمیماند.
«فیل در تاریکی» که نامش را از حکایت مشهور مولانا وام گرفته، داستان مردی چهلویکساله بهنام جلال امین است. او گاراژداری مهاجرتکرده از روستا به شهر، متأهل و عشقماشین سابق است. برادرش، حسین، از آلمان بنزی برای او میآورد و از بدو ورود ماشین به گاراژ جلال، حوادثی غیرمعمول رخ میدهد. جلال و برادرش از وجود هروئین در ماشین بیخبرند. مشتریانی برای ماشین میآیند؛ که یکی از آنها زنی بهنام مهستی است که با جلال وارد رابطه میشود. درنهایت جلال از وجود هروئین باخبر و در راهی بیپسوپیش گرفتار میشود. در جریان معامله و تلافی، یکی از باندهای موادمخدر برادرش را به قتل میرساند. داستان با برملا شدن انگیزه و هویت شخصیتهای نزدیکشده به جلال تمام میشود.
رمان هاشمینژاد بهرغم گذشتن از تیغ سانسور، شایستهی تحسین و خوانده شدن است. زبان بهعنوان نقطهی قوت و عنصری مهم در داستان خودنمایی میکند. روانی، خوشخوانی و ریتم مناسب داستان درطول روایت دیده میشود و همین عاملی است که کتاب در مدت کوتاهی خوانده میشود (بهقولی میتوان آن را در یک نشست خواند). از گذر همین زبان برجسته و شیوا، هاشمینژاد توانسته لحن و لهجهی خوبی برای شخصیتهایش بسازد؛ بهعنوان مثال، زبان و لهجه در شخصیت سعدی شیرازی. اما شخصیتپردازیها عموماً در حد تیپ باقی میمانند. نویسنده آنطورکه لازم است به لایههای عمیق شخصیتها وارد نمیشود و گاه این در سطح ماندنْ برخی از آنها را مانند عصمتخانم، همسر جلال، به گوشهای میراند، و همین عامل باورپذیری بعضی وقایع را کم میکند؛ درحالیکه توجه به جزئیاتی ازایندست میتوانست جایگاه کتاب هاشمینژاد را رفیعتر از آنچه هست، کند.
«فیل در تاریکی» از جهات دیگری هم حائز اهمیت است. نویسنده در چاپ جدید، یادداشتی بهعنوان مقدمه بر کتاب افزوده و در آن از اهمیت داستان قصهگو و ماجرامحور میگوید. کتاب که در سال ۵۵ و در آستانهی انقلاب ۵۷ نوشته شده، درواقع پاسخی است به نویسندگان جُنگ اصفهان که تحت تأثیر اوضاع کشور، میل به نوشتن آثار ذهنیگرا داشتند و آثار خلقشدهی ماجرامحور بهنوعی توسط این گروه تحریم میشد. یکی از دلایل عدم اقبال این کتاب در زمان چاپ اول به همین جریان بازمیگردد.
نکتهی شاخص دیگر کتاب مواجههی نویسنده با شهر است. شهر در تمام فصلها تقریباً به یک اندازه حضور دارد و از هرجایی سرک میکشد. نام خیابانهای قدیمی خواننده را مشتاق به کشف نام جدیدشان میکند و آنها که هنوز به همان نام قبلیاند، ذهن را بهسمت طرح گذشتهشان میکشانند. هرچند هاشمینژاد در تبدیل کردن شهر به یکی از شخصیتهای رمانش چندان موفق نبوده، اما همین حضور تکبعدی به بالا بردن سطح واقعگرایی داستانش کمک کرده است.
ویژگی دیگر کتاب تلاش نویسنده برای خلق اثری در ژانر کارآگاهی است؛ ژانری که هنوز بعد از گذشت چهلویک سال از خلق این داستان، مهجور و در انزوا مانده. بااینحال، هاشمینژاد شبکهی علیومعلولی منسجمی را طرح و در چهارچوب آن داستانش را روایت میکند. البته انتظار خواننده از پیچیدگیهای ژانر کارآگاهی برآورده نمیشود و حوادث و گرهها با پیشآمدهای دمدستی باز میشوند، اما نباید این نکته را از نظر دور داشت که -گرچه با گذشت سالها و خواندن ادبیات جهانی، سلیقهی مخاطب ایرانی ارتقا یافته- این کتاب بهعنوان اولین و یکی از معدود تلاشهای نویسندگان ایرانی در این حوزه درخور توجه است.