کاوه فولادی نسب

وبسایت شخصی کاوه فولادی نسب

  • کاوه فولادی نسب
  • یادداشت‌ها، مقاله‌ها و داستان‌ها
  • آثار
  • اخبار
  • گفت‌وگو
  • صدای دیگران
  • کارگاه داستان
    • جمع‌خوانی
    • داستان غیر ایرانی
    • داستان ایرانی
  • شناسنامه
  • Facebook
  • Instagram
کانال تلگرام

طراحی توسط وبرنو

من با او خویش را معاوضه کرده بودم*

۱۸ اسفند ۱۳۹۹

نویسنده: زهرا علی‌پور
جمع‌خوانی داستان کوتاه «آنچه فردا بینی و پس‌فردا بینی و پسان‌فردا»، نوشته‌ی رضا دانشور


رضا دانشور نویسنده‌ای که به‌گواهی محمدعلی سپانلو بیشتر «اهلِ‌فن» است و هوشنگ گلشیری در سخنرانی‌اش در شب‌های شعر گوته، از او به‌عنوان «نویسنده‌ای درخوراعتنا» یاد می‌کند، در آثارش کوشیده از همه‌ی داشته‌های متون کهن و تاریخ این سرزمین وام بگیرد و آن‌ها را باز‌خوانی کند. تکنیک او و تسلط و دانش عمیقش بر این گذشته، اگرچه داستان‌هایی دیرفهم و دیریاب را برای ادبیات فارسی به ارمغان آورده، اما آنچه درنهایت از داستان‌های کوتاه و بلند او فهم می‌شود، بازآفرینی تکرار‌شونده‌ی تاریخ یک ملت و رجعت به گذشته برای بیان دردهای امروز است.
داستان «آنچه امروز بینی و پس‌فردا بینی و پسان‌فردا» هم به‌لحاظ زبانی و هم فرم روایت، معرف شایسته‌ای برای آثار نویسنده‌ی خود است؛ روایتی بسیار پیچیده و لایه‌لایه که قهرمانش را از هزارتوی تاریخ بیرون کشیده و در شبی تاریک و مرموز با شخصیت‌های امروزی و کافه‌نشین همراه کرده. اگرچه استخراج طرح و پی‌رنگ مشخص برای این داستان کاری دشوار و یا شاید ناممکن به نظر برسد، اما می‌شود با توجه به کلمات و نشانه‌هایی که نویسنده در روایتش به کار گرفته، منظور و مقصود او را از این مارپیچ روایی دریافت کرد. داستان دانشور در بیرونی‌ترین و آشکارترین سطح خود، قصه‌ی جلال‌الدین خوارزمشاه است و شرح‌حال او در تاریخی که کمتر گفته و شنیده شده. جلال‌الدین و جاذبه‌ها و دافعه‌هایی که شخصیت او داشته دست‌مایه‌ی داستان نویسنده‌ای می‌شود که فنون خاص خود را برای روایتگری دارد؛ تکنیک‌هایی که مخاطب عام ادبیات از آن گریزان است و مخاطب خاص هم برای درک درست آن باید مجهز به اطلاعاتی دقیق از تاریخ اساطیری و کهن باشد.
«آنچه فردا بینی و…» قصه‌ی تکرار شکست‌هاست؛ شکستی که با شالوده‌ای از تردیدها و خودپسندی‌ها درهم‌ می‌پیچید و باور را به گمان، و یقین در فکر و اندیشه را به شک ‌و تردید بدل می‌کند. شکست در عشق به مخلوق و انکار مرگ، باخت در جنگ و ترس از مغول ترجیع‌بندی است که همواره مخاطب در یک سماع روایی با آن روبه‌روست و از پس جمله‌ها و گفت‌وگوهای جاری در قصه به او منتقل می‌شود. داستان از مزار شیخ و با باده‌گساری سلطان آغاز می‌شود و با همان نیز در داستانِ زیرین، خاتمه پیدا می‌کند. در این میانه و در غیاب عناصر معمول و مرسوم داستانی، دو روایت تودرتو که به‌سختی می‌توان آن‌ها را از یکدیگر تفکیک کرد، به‌موازات هم پیش می‌رود: روایت رفیقی که با دوستی -محبوب و معشوق ازدست‌داده-‌ به می‌گساری در کافه‌ای در گوشه‌ی خیابان سرگرم است و روایت سلطانی -غلام ازدست‌داده- که در مواجه با مغول به عیش و طربی دیوانه‌وار مشغول.
دانشور وجه مشترک این دو شخصیت را اصرار و تأکید به ازخود‌بی‌خودی و به تعبیر راوی داستان، غرق‌شدگی قرار داده. هم جلال‌الدین و هم راوی بی‌نام‌ونشان داستان در هیاهوی تکرار و انکار عشق ازدست‌رفته به بیهودگی گرفتارند؛ نه راوی و ملازمانِ شاهِ ‌مست یارای گفتن حقیقت را به شاه دارند و نه راوی انگیزه‌ای برای گفتن آنچه به‌واقع اتفاق افتاده. شکست و اعتراف به آن در هر دو روایت اتفاق می‌افتد؛ اما یکی در محاصره‌ی دشمن و دیگری محصورشده در تاریکی شب، اصرار به ادامه‌ی آن دارند و دراین‌بین خواننده است که در روایتی غیرشفاف و زبانی نمادین و دوپهلو، قصه‌ای چندصدساله را از دل جملات بیرون می‌کشد و با تردید و دودلی به آن می‌نگرد.
داستان «آنچه فردا بینی و… » روایتی سخت‌گو و سخت‌خوان است که تنها با تلاش مخاطبِ دوستدارِتاریخ کشف و فهم می‌شود. با همه‌ی این‌ها، نمی‌توان این داستان را خواند و از جذابیت‌های تکنیکی روایت و نثر و البته معانی عمیق گفت‌وگوها در آن نگفت. شعروارگی و شاعرانگی متن و تصاویر پراکنده‌ای که دانشور بامهارت در دل روایتش جا داده، در کنار همه‌ی نقص‌ها و دل‌زدگی‌های ناشی از دشواری داستان، خواننده را به عمق یک ماجرا می‌برد.


*. بخشی از دیالوگی در داستان.

گروه‌ها: آنچه فردا بینی و پس‌فردا بینی و پسان‌فردا - رضا دانشور, اخبار, تازه‌ها, جمع‌خوانی, کارگاه داستان دسته‌‌ها: آنچه فردا بینی و پس‌فردا بینی و پسان‌فردا, جمع‌خوانی, داستان ایرانی, داستان کوتاه, رضا دانشور, کارگاه داستان‌نویسی

تازه ها

امتناع آخرین معجزه بود

مغازه‌ی معجزه

فراموشی خود در سایه‌ی نگاه دیگری

باری بر دوش

درباره‌ی تغییر شخصیت‌ها در داستان «تعمیرکارِ» پرسیوال اورت

لینک کده

  • دوشنبه | گزیده جستارها و ...
  • ایبنا | خبرگزاری کتاب ایران
  • ایسنا | صفحه‌ی فرهنگ و هنر

پیشنهاد ما

درخت سیاست بار ندارد