معرفی رمان «هشت و چهل و چهار»
همنشینی واقعیت و خیال
علیرضا آقایی راد - «هشت و چهل و چهار» اولین رمان کاوه فولادی نسب نویسنده و مترجم کشورمان به حساب می آید. کتاب در ظاهر درباره ساعت ساز میانسال تنها و منزوی ای است عاشق پرسه زدن و مرور خاطرات. اما این تنها ظاهر و پوسته بیرونی داستان است. در درون آن چه هست جز این است. از یک سو جهان درونی و پر دغدغه و پر رویای مرد ساعت ساز و از سوی دیگر دگرگونی شهری که او در آن زیسته، بالیده و جزئی از وجودش به حساب می آید، نمی گذارند داستان در همین پوسته ظاهری باقی بماند. در حقیقت هشت و چهل و چهار رمانی است درباره آدمی که هر روز با شهری که دوستش دارد و آدم هایی که در آن زیست می کنند بیشتر احساس غریبگی می کند. رمان روایتگر قصه آدمی است بیگانه با شهر اکنون که مدام برای فرار از حقیقتی که در پیش چشم دارد به دامن نوستالژی، خاطره بازی و حتی رویا بافی می رود. او در لاله زار امروز قدم می زند، اما در ذهنش از مقابل کافه های پر نور و سالن های تئاتر پرشور می گذرد. توی سرش نه صدای بوق ممتد ماشین ها و هیاهوی لالهزار بیگانه با گذشته، که صدای موسیقی مترنم از دل کافهها میچرخد. این بیگانگی با محیط و آدم های پیرامون حتی کار را به آنجا می کشاند که مرد ساعت ساز عشق را نیز در تخیل خود می جوید و اتفاقا به آن هم می رسد. معشوقی خیالی، با رگه هایی از زن اثیری رایج در ادبیات ما، تکه دیگری می شود از جدایی ساعت ساز از جهان حقیقی و فرو رفتن کامل در جهان رویا و خیال. رمان زبان به شدت خوبی دارد. به خصوص در دو سوم ابتداییاش کشش داستانی فوق العاده دارد که مخاطب را در خلسهای ناب همراه خود می کشد. شخصیت پردازیها همگی در آن حدی است که باید باشد. ما یک یک شخصیتها را به اندازه کافی می شناسیم و اتفاقا با تکتک آنها توان همزاد پنداری را کسب می کنیم. نوع روایت داستان نیز دلنشین و جذاب است. رفت و برگشتها ذهنی شخصیت اصلی داستان، حرکت زمانی سه وجهی رمان حرکت در حال، حرکت در گذشته حقیقی و تاریخی و حرکت در بعد مجهول خیال و رویا، هر سه به خوبی مهندسی شده و شکل گرفته اند. کمتر جایی از داستان را می توان یافت که این تقاطع های زمانی و این رفت و آمدهای در زمان، گیج و خسته کننده شده باشد. رمان با توجه به ساختار خوب، زبان درست و جنس روایت منسجم خود و علی رغم آن که در یک سوم پایانی کشش داستانی و جذابیت خود را به نسبت دو سوم ابتدایی اش تا حدودی از دست می دهد، اما در نهایت به آن چه می خواهد میرسد و رمانی خواندنی، جذاب و استاندارد را پیش روی ما قرار می دهد. رمانی که قطعا به خواندنش می ارزد.
دریافت صفحه پیدیاف روزنامه از اینجا.