نویسنده: سهیلا شریفیان
جمعخوانی داستان کوتاه «درد پنجم»، نوشتهی امیرحسن چهلتن
داستان «درد پنجم» از امیرحسن چهلتن، روایتی از فرهنگی عامیانه بین زنانی شهری است، مربوط به چند دهه پیش؛ زنانی که طبق اعتقادات آن زمان، مذهب برایشان جایگاه ویژهای داشت و برگزاری مراسم مذهبی ازقبیل روضهخوانی و انداختن سفره -بهنیت یکی از ائمه و فرزندان آنها- از اهمیت خاصی برخوردار بود. در این دوره زنان عموماً خانهدار بودند و در فضای بستهی جامعهای که چندان اجازهی رشد و پیدا کردن جایگاهی اجتماعی به آنها نمیداد، شاید تنها فعالیت ویژهشان، در برپایی همین مراسم خلاصه میشد. همچنین با توجه به ارتباطات تنگاتنگ و نزدیکی بین همسایگانِ یک محل، دعوت از همسایگان برای شرکت در این مراسم بسیار اهمیت داشت؛ مراسمی که با توجه به فضا و ذهن بستهی آن جامعه -که همزمان در نسل بعدی بهسمت مدرنیته و صنعتی شدن میرفت- بستری برای زنان ایجاد میکرد تا با کنجکاویهای بیجا و سرک کشیدن در زندگی همدیگر، به خود اجازهی نظر دادن را درمورد خصوصیترین مسائل زندگی و تصمیمات همسایهی دیگر بدهند و مدام درحال قضاوت کردن یکدیگر باشند. ازطرفی بهخاطر بسته بودن این دایرهی ارتباطی و تکرار مداوم ایندست از مراسم، شکلی از دورویی نیز ناگزیر در آن شکل میگرفت و ارتباطی که بنمایهی اصلیاش اعتقادات مذهبی بود، اساساً جای خود را به ارتباطاتی مملو از حسادت، دروغگویی و غیبت -که رفتارهایی مذمتشده در مذهب اسلام نیز هستند- میسپرد.
چهلتن در این داستان بهشکلی اغراقشده و کنایهآمیز به این موضوع و توصیف عالی فضا میپردازد و با بهرهمندی از توانایی ویژهی زبانیاش -که در کارهای دیگر او نیز شاهدش هستیم- ما را تنها با یک تکگویی نمایشی، به فضایی پرت میکند که زنی مسن برای دعوت گرفتن سفرهی ابوالفضل، در همسایگیشان از این خانه به آن خانه میرود و حرفها و بدگوییهای سرشارازتناقضش دربارهی همسایهای پیش همسایهی دیگر انگار تمامی ندارد. راوی درخلال غیبتهایش اشارهای هم به مراسم میکند و قربان ابوالفضل هم میرود و حتی بعد از پرچانگیهایش، نهایتاً اقرار میکند که خدا در جایگاه عدل نشسته. از جایی به بعد در داستان، تلاشی که راوی دم در هر خانه برای به دست آوردن دل مخاطبش میکند، درعینحالکه دارای کنایه و طنزی ملایم است، کمکم اما حقارت بیاندازهی او را عیان میکند. این حقارت به جایی میرسد که در پایانبندی داستان، برای خواننده ابداً عجیب نیست وقتی میبیند مراسمی که در روز قبل راوی برایش دم در چندین خانه رفته و ساعتها وقت گذاشته، بهخاطر قیمت بالای روضهخوان لغو میشود. و این کاری است بسیار ظریف که چهلتن با شخصیتسازی در داستانش انجام داده. وقتی به این راحتی اصول اخلاقی زیر پا گذاشته میشود، اساساً ازنظر خواننده هم دیگر برگزاری این مراسم محلی از اعراب ندارد.
چهلتن از نویسندگان بنام و تأثیرگذار ادبیات داستانی معاصر است که با طنزی پنهان در آثارش و همچنین با استفاده از قابلیتهای بالای زبانیای که دارد، به خلق آثاری انتقادی درمورد واقعیات اجتماعی دست زده. او در بیشتر کارهایش به گذشته رجوع میکند تا با عیان کردن فقر فرهنگی و باورهای غلطی که زمانی مرسوم بوده -و در زمان حال نیز بهشکلی دیگر گریبانگیر جامعه است- رسالت خود را بهعنوان یک نویسنده، باصراحت و به بهترین شکل انجام دهد. شاید از همین حیث است که او را نویسندهای «مسئلهدار» میدانند و از سال ۸۴ به بعد به او فرصت و اجازهی چاپ آثار جدید و بازنشر آثار قبلیاش را در ایران ندادهاند؛ هرچند که رمانهای متأخرش در خارج از ایران چاپ و به زبانهای دیگر ترجمه شده و مورد تحسین بسیاری از برزگان ادب در خارج از کشور قرار گرفتهاند. آخرین رمان او، «محفل عاشقان ادب»، نیز برندهی جایزهی بینالمللی ادبیات در سال ۲۰۲۰ شده.