هالی برنت / کاوه فولادینسب وقتی به قضاوت کار خودتان مینشینید، باید دنبال چه ایرادهایی بگردید؟ اول باید سراغ نقاطی بروید که در آنها در گفتن حرفتان موفق نبودهاید؛ چه به خاطر کمنویسی و چه به خاطر پرنویسی. اولین نکتهای که باید نگرانش بود، تعادل میان اجزای داستان است. اگر این کار بهدرستی انجام شود، […]
سلام کتاب – ۱۷۴ (نویسندهها و غیرنویسندهها)
هالی برنت / کاوه فولادینسب هر مقالهای درباره داستان کوتاه با صحبت درباره نویسندههای دیگر شروع میشود. این کار اهمیت موضوع را نشان میدهد. اگر کسی مطالعه عمیق نداشته باشد، نمیتواند هم عمیق و موفق بنویسد. واقعیت امر این است که اولین قاعده برای نویسندههای تازهکار، بسیار ساده، بیدردسر و حتی لذتبخش است: قبل از […]
سلام کتاب – ۱۷۲ (یک اتفاق نهچندان ساده)
گلی ترقی بهظاهر نویسنده کمکاری است. اولین مجموعه داستانش -«من هم چگوارا هستم»- را در سال ۱۳۴۸ با انتشارات مروارید منتشر کرده و در چهل و پنج سالی که از آن زمان تا امروز میگذرد، تنها هفت کتاب دیگر چاپ کرده است: «خواب زمستانی» (۱۳۵۱ – آگاه)، «خاطرههای پراکنده» (۱۳۷۱ – باغ آینه)، «دریا پری، […]
سلام کتاب – ۱۷۱ (هر آنچه سخت و استوار است)
سلام آقای سناپور عزیز وقتتان به خیر. «دود»تان باعث شد -بعد از مدتها- لذت شیرینِ یکنفس خواندن رمانی فارسی را دوباره تجربه کنم؛ لذت متن… از آن مدلهایی که کلمهها مستت میکنند و واژهبهواژه که از مقابل چشمهایت میگذرند، انگار مستتر میشوی و سرخوشتر، از این که میبینی جادوی کلمهها -گرچه این روزها کمیاب شده- […]
سلام کتاب – ۱۷۱ (یک، دو، سه… تا نوشتن)
هالی برنت / کاوه فولادینسب اولین راه برای اینکه ببینید داستانی دارید یا نه، این است که ببینید آیا میتوانید در ایدهتان یک انفجار پیدا کنید یا نه. این انفجار ممکن است بیصدا باشد، با تأخیر اتفاق بیفتد یا بسیار ویرانگر باشد. فرقی نمیکند. بههرحال باید جایی در شروع، میانه یا پایان داستان انفجاری رخ […]
سلام کتاب – ۱۷۰ (ماتریس روابط مبتذل)
دون کورلئونه اگر میتوانست از پنجره اتاقش نگاهی به بیرون بیندازد، بعد بیاید بنشیند پشت میزش، با چهار انگشت روی آن ضرب بگیرد و پس از سکوتی طولانی بگوید «بهش پیشنهادی میدم که نتونه ردش کنه»، دلیلش این بود که هم قدرت داشت، هم ثروت. اینطوریها بود که رییس مافیا بود. مافیا انباشت قدرت و […]
سلام کتاب – ۱۶۹ (خبری از کاشفان فروتن نیست)
بارها و بارها از دوستانم -که بسیاریشان یا هنرمند بودهاند یا تحصیلکردههای رشتههای فنی و علوم انسانی- شنیدهام: «کار ایرونی که خوندن نداره؛ چه داستان، چه رمان. من خارجیا رو ترجیح میدم.» و استدلالشان هم این بوده که مجموعه آثار داستانی ترجمه، سطح کیفی بسیار بالاتری از آثار تألیفی دارد و حرفشان را هم معمولاً […]
سلام کتاب – ۱۶۸ (با فانوس در شبی ابری)
بارها و بارها از دوستانم -که بسیاریشان یا هنرمند بودهاند یا تحصیلکردههای رشتههای فنی و علوم انسانی- شنیدهام: «کار ایرونی که خوندن نداره؛ چه داستان، چه رمان. من خارجیا رو ترجیح میدم.» و استدلالشان هم این بوده که مجموعه آثار داستانی ترجمه، سطح کیفی بسیار بالاتری از آثار تألیفی دارد و حرفشان را هم معمولاً […]
سلام کتاب – ۱۶۷ (ادبیات و مستندسازی)
پیشنهاد این هفته «سلام کتاب» -مجموعهداستان «تهران ۲۸»- در همان صفحهی اول تکلیفش را با خواننده روشن میکند؛ که البته کم امتیازی هم نیست. زبان مهمترین عنصری است که نویسندهی این کتاب به آن توجه و التفات داشته. تا اینجای کار همه چیز خوب است: هم کتاب زود تکلیفش را با خواننده روشن کرده و […]
- « صفحه قبلی
- 1
- …
- 21
- 22
- 23
- 24
- 25
- …
- 52
- صفحه بعد »