نگاهی به مجموعهداستان «آبنبات دارچینی» نوشتهی مهرداد صدقی، منتشرشده در تاریخ ۲۸ اسفند ۱۳۹۷ در روزنامهی اعتماد
نویسنده: مریم ذاکری
«آبنبات دارچینی» نوشتهی مهرداد صدقی سومین کتاب از مجموعه کتابهای آبنبات است که در ادامهی دو کتاب قبلی «آبنبات هلدار» و «آبنبات پستهای» در دی ماه سال ۹۷ توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسید. کتاب مشتمل بر فصلهایی مجزا است که هر کدام تا حدودی مستقل بوده و مبین یک خاطره هستند.
در داستان آبنبات دارچینی خاطرات نوجوانی به نام محسن در اوایل دههی ۷۰ با نثری ساده و طنزآمیز روایت میشود. محسن فرزند آخر یک خانوادهی پنج نفره است که به همراه مادربزرگش در یک خانه زندگی میکنند. نویسنده قالب خاطرهنویسی را برای ارائهی داستان خود برگزیده است که از بارزترین ویژگیهای آن باورپذیری وقایع و صمیمیت در بیان ماجرا است. خانواده در این داستان دارای رکن اساسی است؛ چنانچه کم و بیش همهی اتفاقات حول محور آن میچرخد. مکان داستان شهرستان بجنورد در خراسان شمالی است. آبنبات دارچینی از معدود آثاری است که با لهجهی محلی نوشتهشدهاست؛ به طوری که در خلال روایت داستان، آداب و رسوم، سنتها، باورهای عامیانه و حتی بازیها و غذاهای محلی نیز به خانواده معرفی میشود. استفاده از این ظرفیت بومی با چنان ظرافتی در داستان گنجاندهشده که خوانندهی غیر بومی هم به خوبی با آن ارتباط برقرار میکند.
صدقی علاوه بر روایت شیطنتها، دوستیها، دشمنیها، دلهرهها و عاشق شدنهای محسن، رخدادهای بیرونی همچون مسائل اجتماعی و سیاسی تاثیرگذار در تاریخ معاصر کشور را هم به خوبی در داستان خود گنجاندهاست. طنز داستان از نوع موقعیت بوده و مملو از شیرینی و شادی است که علی رغم بهچالشکشیدن بسیاری از باورها، سنتها و تغییرات فردی و اجتماعی، رویکردی صرفاً انتقادی ندارد. مسیر داستان روان و رگههای طنز در آن غالب است. نویسنده با استفاده از تشبیههای بهجا، اغراق، طعنه و کنایه از یک سو، و شخصیتپردازی و فضاسازی قوی از سوی دیگر طنز را در داستان وارد میکند.
شخصیتهای داستان صدقی آدمهایی عادی و از جنس خود مردم هستند؛ به همین دلیل اتفاقات، موقعیتها و رفتار آنها برای خوانندهی عام باورپذیر میشود.
مطالعهی داستان طنز زنگ تنفسی برای مخاطب امروز محسوب میشود تا از میان درگیریهای روزمره برای دقایقی خود را وارهاند. نویسنده با شناسایی این نیاز عمومی جامعه گاهی تصمیم میگیرد به هر قیمتی خواننده را بخنداند، اگرچه این شوخیها از متن اصلی داستان بیرون نمیزنند اما از انسجام پیرنگ میکاهند.
دریافت فایل پی.دی.اف این یادداشت از اینجا