کاوه فولادی نسب

وبسایت شخصی کاوه فولادی نسب

  • کاوه فولادی نسب
  • یادداشت‌ها، مقاله‌ها و داستان‌ها
  • آثار
  • اخبار
  • گفت‌وگو
  • صدای دیگران
  • کارگاه داستان
    • جمع‌خوانی
    • داستان غیر ایرانی
    • داستان ایرانی
  • شناسنامه
  • Facebook
  • Instagram
کانال تلگرام

طراحی توسط وبرنو

هرگز کسی این‌گونه فجیع به کشتن خود برنخاست…

۲۸ مرداد ۱۳۹۸

نویسنده: آیدا علی‌پور
جمع‌خوانی داستان کوتاه «تعقیب»۱، نوشته‌ی جویس کارول اُوتس۲


جویس کارول اُوتس، نمایشنامه‌نویس، شاعر، رمان‌نویس و یکی از درخشان‌ترین چهره‌های ادبیات معاصر ایالات متحده‌ی آمریکاست. بیست‌ونه بار دریافت جایزه‌ی ادبی اُ. ‌هِنری، در بازه‌ی سال‌های ۱۹۶۳ تا ۲۰۰۱، نشانه‌ای است بر قدرت بی‌نظیر این نویسنده در داستان كوتاه؛ ركوردی كه هیچ‌یک از نویسندگان آمریكایی تا امروز به آن دست نیافته‌اند. داستان «تعقیب» اثر جویس کارول اوتس، روایت نوجوانی شیزوفرنیک به نام گِرِچن است که توسط دشمنی ناپیدا، که زاییده‌ی ذهن اوست، تعقیب می‌شود. نویسنده با ترسیم فضا و مکانِ داستانیِ سرد و خشن، در بستر شهری مدرن و آمریکایی، تلاش می‌کند فضای ذهنیِ شخصیتی روان‌پریش را برای مخاطب ترسیم کند.
گرچن زیر لب زمزمه می‌کند که دشمن ناپیدا پیش رویش درحال فرار است. «گرچن آهسته و سنجیده راه می‌رود و با چشمان تیزبینش، بدون پلک زدن، به پیکر دشمن ناپیدا در پیشاپیشش نگاه می‌کند. دشمن با بی‌باکی -با پاهای بلندی به چابکی پاهای کره‌اسبی- به‌دو از ترافیک سنگین عبور کرده و روی جدول سیمانی نوسازی پریده و اکنون در حال دویدن در زمینی خالی است… بعدازظهر شنبه‌. نوامبر… گرچن از خانه بیرون آمده، در تعقیب است. ساعت‌ها برای شکارش وقت دارد.» دشمن کیست؟ بخشی از آن بُعد شخصیتی گرچن که او را به خرق قواعد زیستی و اجتماعی وامی‌دارد و ازهرحیث با گرچن متفاوت است؛ یعنی در نقطه‌ی مقابلش قرار دارد.
داستان‌های اوتس را می‌توان بیش‌از هرچیز دیگری زاییده‌ی فلسفه و روان‌شناسی دوران معاصر به حساب آورد. یکی از کارآمدترین تکنیک‌ها در درک جهان داستانی اوتس، فهم این فراساختارهاست که برخاسته از ضمیر ناخودآگاه نویسنده، به داستان منتقل می‌شود. تأثیراتی که او از شهر و محیط اطرافش می‌گیرد، به‌طور مستقیم در شاکله‌ی داستان منعکس می‌شود. دراین‌میان، نباید سلطه‌ی نویسنده به زیروبم‌های عوارض روانی و بالینی بیماری شیزوفرنی را در خلق شخصیت داستان، نادیده گرفت. همسانی شخصیت گرچن با منبع وحشتی كه از زندگی روزمره برآمده است، یكی دیگر از استعاره‌هایی است كه اوتس درجهت تحلیل روابط جامعه‌ی امروز آمریكا به‌کار می‌گیرد. خشونت تنیده در ساختار متنی اوتس آن‌قدر فریبنده و غیرقابل‌كنترل است كه به‌نظر می‌رسد متن و اجزائش دیگر در اختیار نویسنده قرار ندارد. او واژگان روایی خود را آنچنان سرکش برمی‌گزیند که تصور هر شکلی از خشونت به ذهن خواننده متبادر می‌شود. باید توجه داشت که ویژگی خشونت در اکثر داستان‌های اوتس جنبه‌ی نمایشی ندارد و برگرفته از زندگی عادی و تجربه‌ی زیسته‌ی شخصیت‌های داستان است. در داستان «تعقیب»، شکل درخشانی از خشونت در تک‌تک کنش‌های رفتاری گرچن، پیش ‌روی خواننده قرار می‌گیرد. اوتس استاد مسلم خلق بازی‌های روانی است و در این داستان، درصدد است با استفاده از عدم همسازیِ آشفتگی با توانایی‌های ذهنی و جسمی گرچن، نوعی عصیان روایت و ناتوانی در تحمل دشمن -بخشی از خویش- را پدید آورد. آرام‌آرام این خشونت از حادثه‌ی آغازین داستان فراتر می‌رود و به‌نوعی خودآزاری جسمی و ذهنی برای شخصیت محوری تبدیل می‌شود. این خودآزاری تا آن‌جا پیش می‌رود كه راوی از ایجاد ارتباط منطقی با نشانه‌های محیط اطراف بازمی‌ماند و به جهان ذهنی خود پناهنده می‌شود. درست همین‌ جاست که درکمال خونسردی، برای خودش کوکاکولا می‌نوشد و «اگر دشمن سینه‌خیز بیاید و از درد بنالد و گریان التماس کند، او محل سگش هم نمی‌گذارد.»
بسیاری از داستان‌های اوتس خارج از چهارچوب مرسوم داستان‌نویسی شکل می‌گیرد. او در «تعقیب» می‌کوشد با ظرافت‌های زبانی و پیچیدگی‌های منحصربه‌فرد روایت، به هزارتوی ذهنی یک بیمار روان‌پریش نفوذ کرده و فضای شخصیتی او را به خواننده نشان دهد.
روان‌پریشی انسان آمریکایی و وحشت موجود در روابط حاكم بر كلان‌شهرها، درون‌مایه‌ی بسیاری از داستان‌های اوتس است. افزون‌براین، دیدگاه‌های فلسفی و روان‌شناسانه در داستان‌های این نویسنده كاركردی مفهومی دارند، و تأثیر مستقیمی بر فرم داستانی نمی‎گذارند. مضامین داستانی اوتس در وهله‌ی اول، ناتورالیسم سنتی آمریکایی را به‌ذهن می‌آورد. ازسویی‌دیگر، روابط جاری در جامعه‌ی شهری آمریکا و به‌کارگیری عناصر مرتبط با آن در پیشبرد عمل داستانی، سبک نگارش او را به‌سمت ناتورالیسم نوین سوق می‌دهد. واقعیت امر این است مفاهیم غالب در داستان‌های اوتس برخلاف بستر ناتورالیستی، پارادوکسی از روایت در درک خواننده ایجاد می‌کند که ناشی از تقابل کنش‌های عملی و حقیقی در زندگی عادی و کنش‌های ذهنی اوست. باوجود پارادوکس حاکم بر روایت، کشش داستان به‌حدی قوی است که خارج از منطق روایی موردانتظار، مخاطب را تا انتها با خود همراه می‌کند.
اوتس، جدا از مسائل فلسفی، تاریخ معاصر آمریکا را به بهترین شکل در متن داستان‌هایش مستندنگاری کرده و تكثر و گستردگی عناصر بنیادین جامعه‌ی نوین آمریکایی را به‌شكل كامل به‌نمایش ‌گذاشته است. این ویژگی تا آن‌جا گسترش پیدا كرده كه به‌نظر تاریخ‌شناسانی همانند هنری لویس گیتس: «تنها با داشتن مجموعه‌ای از آثار اوتس، می‌توان به‌راحتی تمامی تاریخ بعدازجنگ آمریكا را به‌تصویر كشید. داستان‌های اوتس در نمای نهایی و كامل‌شان، بازتاب‌دهنده‌ی تاریخ معاصر آمریكا هستند.»


۱. Stalking
۲. (Joyce Carol Oates (1938

گروه‌ها: اخبار, تازه‌ها, تعقیب - جویس کارول اُوتس دسته‌‌ها: تعقیب, جمع‌خوانی, جویس کارول اُوتس, داستان کوتاه, کارگاه داستان‌نویسی, کاوه فولادی‌نسب

تازه ها

ده فرمان

از خواندن تا نوشتن

باغ‌هایی که در آن‌ها گشته‌ام / ۶ / دایی‌جان‌ناپلئون

جامانده‌ها از اتوبوس

بقعه‌ی گنگ

لینک کده

  • دوشنبه | گزیده جستارها و ...
  • ایبنا | خبرگزاری کتاب ایران
  • ایسنا | صفحه‌ی فرهنگ و هنر

پیشنهاد ما

درخت سیاست بار ندارد