«داستان کوتاه و رمان -مانند بیشترِ پدیدههای مدرن دیگر- برای ما ایرانیها محصولاتی وارداتیاند. از همان زمانی که محمدعلی جمالزاده (۱۲۷۴ – ۱۳۷۶) «یکی بود، یکی نبود»ش را با الهام از الگوهای غربی نوشت، استفاده نویسندة ایرانی از تولیدات غربی شروع شد و -گرچه در آن لحظة نخست، آشنایی با یک قالب هنری جدید […]
Archives for اکتبر 2012
اندر احوالات یک مدرس – ۳ (از سینمای پلیسی / جنایی تا پارودی)
امروزِ روز دانشجوهایی که حوصله یادداشتبرداری سر کلاس رو ندارن، از تکنیکای مختلفی برای عقب نموندن از قافله استفاده میکنن؛ اگه اصلاً اهل فکر کردن به قافله و عقب نموندن و مسایلی از این دست باشن. بعضیا از همون تکنیک قدیمی کپی گرفتن جزوه دیگران استفاده میکنن. اینا معمولاً دیر مییان سر کلاس و همینطور […]
تأملی بر آثار و اندیشههای جلال آلاحمد سلام کتاب – ۸۳ (معلق میان سنت و مدرنیته)
جلال آلاحمد (۱۳۴۸ – ۱۳۰۲) شخصیت پیچیدهای داشته که شاید بشود یکی از مهمترین وجوهش را برونگرایی دانست؛ برونگراییای که باعث میشده او مدام دست به تجربه قالبها و شیوههای مختلف بزند و در همان دوره کوتاه چهلوششساله زندگیاش، در میان نویسندههای مدرن ایران در زمره معدود کسانی قرار بگیرد که آثارشان دامنه وسیعی […]
اندر احوالات یک مدرس – ۲ (یه خازن بزرگ)
گاهی اوقات یه فکری مثل بختک میافته به جونم و مثل خوره روحم رو میخوره و میتراشه؛ نه در انزوا، که با عرض شرمندگی از محضر صادقخان هدایت، معمولاً آدم منزویای نیستم. اسمش رو گذاشتهم «احساسِ مورد استفاده ابزاری قرار گرفتن». جای بدِ قضیه اینجاست که این احساس معمولاً توسط دانشجوهای سابقی ایجاد میشه […]
تأملی بر مقوله «حضور جامعه در داستان» با تمرکز روی مجموعهداستان «هیچوقت پای زنها به ابرها نمیرسد» سلام کتاب – ۸۲ (همین که نماندیم قصه شد)
یک زمانی- بهخصوص در میانهها و اواخر دهه هفتاد- بحث سوبژکتیویته یا لزوم برخورداری از قرائتی شخصی در مواجهه با پدیدههای مختلف خیلی در میان اهالی اندیشه و ادبیات داغ بود. بحث خوبی هم بود. بیشتر حول این میگشت که هیچ دلیلی ندارد همه آدمها -هنرمندان مؤلف که جای خود دارند- از نگاهی رسمی، […]
اندر احوالات یک مدرس – ۱ (کُنده با لبخند گنده)
اواسط ترم بود. قرار بود دانشجوهام مطالعاتشون رو بهصورت کنفرانس ارائه بدن و بخشی از نمرهی پایان ترمشون رو بگیرن؛ به قول خودشون، نقداً بگیرن! بهشون گفته بودم که پیش از شروع کلاس مقدمات رو فراهم کنن تا بتونیم از زمان کلاسمون بهترین و بیشترین استفاده رو ببریم. توی کلاس که رفتم بهنحو تعجببرانگیزی دیدم […]
تأملی بر مقوله «زبان» با تمرکز روی رمان «اسفار کاتبان» سلام کتاب – ۸۱ (در معادی که خواهد بود)
از وظایف ادبیات و -به طریق اولی- ادبیات داستانی، یکی هم ارتقای زبان و کیفیت و قابلیتهای آن است. و اینجاست که مناقشههای زیادی درمیگیرد میان نویسندههایی که اصالت را به زبان میدهند و آنهای دیگری که نگاهی -به زعم نگارنده- تقلیلگرا دارند و صرفاً به کیفیتهای فنی داستانی عنایت دارند، و البته میانهروترهایی […]